1. Psychometric tests can save organizations from grim and costly mistakes.
[ترجمه گوگل]تست های روان سنجی می توانند سازمان ها را از اشتباهات تلخ و پرهزینه نجات دهند
[ترجمه ترگمان]آزمون های Psychometric می توانند سازمان ها را از اشتباه ات دشوار و پرهزینه نجات دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمون های Psychometric می توانند سازمان ها را از اشتباه ات دشوار و پرهزینه نجات دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As confidently as a man, show psychometric tests conducted among top managers by the Vocational Guidance Association.
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس یک مرد، تست های روانسنجی را که توسط انجمن راهنمایی حرفه ای در بین مدیران ارشد انجام شده است نشان دهید
[ترجمه ترگمان]همانطور که یک مرد بااعتماد به نفس، تست های psychometric را نشان می دهد که در بین مدیران ارشد انجمن هدایت حرفه ای انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که یک مرد بااعتماد به نفس، تست های psychometric را نشان می دهد که در بین مدیران ارشد انجمن هدایت حرفه ای انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Psychometric tests were carried out over six months.
[ترجمه گوگل]آزمونهای روانسنجی طی شش ماه انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش های انجام شده روی ۶ ماه ادامه پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایش های انجام شده روی ۶ ماه ادامه پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. More and more companies are now using psychometric tests as back-up to the job interview.
[ترجمه گوگل]اکنون شرکت های بیشتری از آزمون های روان سنجی به عنوان پشتیبان مصاحبه شغلی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه شرکت های بیشتری از تست های psychometric به عنوان پشتیبان برای مصاحبه شغلی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروزه شرکت های بیشتری از تست های psychometric به عنوان پشتیبان برای مصاحبه شغلی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There are many psychometric test publishing companies who develop more and more well - researched and sophisticated assessments.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکتهای منتشرکننده تستهای روانسنجی وجود دارند که ارزیابیهای دقیقتر و دقیقتری را توسعه میدهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های توزیع آزمایشی روانشناسی وجود دارند که تحقیقات بیشتری در مورد آن ها انجام می دهند و ارزیابی های دقیق و پیچیده تری را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های توزیع آزمایشی روانشناسی وجود دارند که تحقیقات بیشتری در مورد آن ها انجام می دهند و ارزیابی های دقیق و پیچیده تری را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This also is done mainly by interview although some use is made of psychometric tests, profiles and rating scales.
[ترجمه گوگل]این نیز عمدتاً از طریق مصاحبه انجام میشود، اگرچه از آزمونهای روانسنجی، پروفایلها و مقیاسهای رتبهبندی استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]این کار عمدتا با مصاحبه انجام می شود اگر چه برخی استفاده از تست های psychometric، پروفایل و مقیاس های درجه بندی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار عمدتا با مصاحبه انجام می شود اگر چه برخی استفاده از تست های psychometric، پروفایل و مقیاس های درجه بندی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By asking about the everyday tasks of parenting the schedules obviate the need for time-consuming psychometric testing.
[ترجمه گوگل]با پرسش در مورد وظایف روزمره فرزندپروری، برنامه ها نیاز به تست روانسنجی زمان بر را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]با پرسیدن در مورد وظایف روزمره فرزند پروری، برنامه نیاز به تست های psychometric زمانی را برطرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با پرسیدن در مورد وظایف روزمره فرزند پروری، برنامه نیاز به تست های psychometric زمانی را برطرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید