psychology

/saɪˈkɑːlədʒi//saɪˈkɒlədʒi/

معنی: روان شناسی، معرفه النفس، معرفه الروح
معانی دیگر: روان شناسی، معرفه النفس، معرفه الروح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: psychologies
(1) تعریف: the study or science of mental, emotional, and behavioral states and processes.

- The field of psychology has provided insights into the processes of learning.
[ترجمه گنج جو] سطوح روانشناسی در مورد جریان یادگیری دیدگاه هایی را فراهم آورده است.
|
[ترجمه گوگل] حوزه روانشناسی بینش هایی را در مورد فرآیندهای یادگیری ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان] زمینه روان شناسی، بینش هایی را در فرایندهای یادگیری فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He studied psychology and went on to become a crisis counselor.
[ترجمه گوگل] او در رشته روانشناسی تحصیل کرد و سپس مشاور بحران شد
[ترجمه ترگمان] او روانشناسی را مورد مطالعه قرار داد و به مشاور بحران تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: mental, emotional, and behavioral characteristics pertaining to a specified person, group, or activity.

- She spent years studying the psychology of the adolescent.
[ترجمه گوگل] او سالها به مطالعه روانشناسی نوجوان پرداخت
[ترجمه ترگمان] او سال ها را صرف مطالعه روانشناسی نوجوانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His trainer helped him understand the psychology of boxing.
[ترجمه گوگل] مربی او به او کمک کرد تا روانشناسی بوکس را درک کند
[ترجمه ترگمان] مربی او به او کمک کرد تا روانشناسی بوکس را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: mental tactics or strategy, esp. in dealing with others.

- He uses a common-sense psychology in dealing with his students.
[ترجمه گوگل] او در برخورد با شاگردانش از روانشناسی عقل سلیم استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] او از روان شناسی عقل سلیم در برخورد با دانش آموزانش استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. association psychology
روان شناسی تداعی گرا

2. introspective psychology
روانشناسی درون نگر

3. mass psychology
روان شناسی توده(ها)

4. animal psychology
روان شناسی حیوانی،دد روان شناسی

5. dynamic psychology
روان شناسی پویا

6. a meeting for psychology majors
گردهمایی دانشجویان رشته ی روان شناسی

7. She had an undergraduate degree in psychology.
[ترجمه گوگل]او دارای مدرک لیسانس روانشناسی بود
[ترجمه ترگمان]او مدرک کارشناسی در رشته روانشناسی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's a specialist in canine psychology and behaviour.
[ترجمه گوگل]او متخصص روانشناسی و رفتار سگ است
[ترجمه ترگمان]او متخصص روانشناسی و رفتار سگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He studied philosophy and psychology at Cambridge.
[ترجمه Nazanin Marina] او فلسفه و روانشناسی را در کمبریج یاد گرفت ( تحصیل کرد )
|
[ترجمه ........] او فلسفه و روانشناسی را در کمبریج تحصیل کرد.
|
[ترجمه گوگل]او فلسفه و روانشناسی را در کمبریج خواند
[ترجمه ترگمان]او فلسفه و روانشناسی را در کمبریج مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Freudian theory has had a great influence on psychology.
[ترجمه گوگل]نظریه فروید تأثیر زیادی بر روانشناسی داشته است
[ترجمه ترگمان]نظریه فرویدی تاثیر زیادی بر روی روانشناسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tabloid newspapers have fastened on popular psychology.
[ترجمه گوگل]روزنامه های تبلوید به روانشناسی عامه پسند بسته اند
[ترجمه ترگمان]روزنامه های مصور در روانشناسی محبوب بسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She has a background in child psychology.
[ترجمه خخخ] او دارای پیشینه روانشناسی در زمینه ی کودک را دارد
|
[ترجمه گوگل]او سابقه ای در زمینه روانشناسی کودک دارد
[ترجمه ترگمان]او دارای سابقه روانشناسی کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Psychology is by definition an inexact science.
[ترجمه گوگل]روانشناسی طبق تعریف یک علم غیر دقیق است
[ترجمه ترگمان]روان شناسی با تعریف یک علم نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This course embraces several different aspects of psychology.
[ترجمه گوگل]این دوره شامل چندین جنبه مختلف روانشناسی است
[ترجمه ترگمان]این دوره دربرگیرنده بسیاری از جنبه های مختلف روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has/is doing an MPhil in psychology.
[ترجمه گوگل]او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی است
[ترجمه ترگمان]او در حال انجام کاره ای تکمیلی در زمینه روانشناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Chomsky's review is entitled "Psychology and Ideology".
[ترجمه گوگل]عنوان نقد چامسکی «روانشناسی و ایدئولوژی» است
[ترجمه ترگمان]بررسی چامسکی دارای عنوان \"روانشناسی و ایدیولوژی\" می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. She studied psychology at Harvard.
[ترجمه گوگل]او در هاروارد روانشناسی خوانده است
[ترجمه ترگمان]او روانشناسی را در هاروارد مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. It was not until the mid-twentieth century that psychology really came into its own.
[ترجمه گوگل]تا اواسط قرن بیستم بود که روانشناسی واقعاً به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]تا اواسط قرن بیستم، روانشناسی به خودی خود ظهور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روان شناسی (اسم)
psychology

معرفه النفس (اسم)
psychology

معرفه الروح (اسم)
psychology

تخصصی

[بهداشت] روان شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• study of the mind, study of human behavior, study of mental and emotional processes
psychology is the scientific study of the human mind and the reasons for people's behaviour.
if you refer to someone's psychology, you mean the kind of mind that they have, which makes them think or behave in a particular way.

پیشنهاد کاربران

روانشناسی
مثال: She is studying psychology to understand human behavior better.
او در حال مطالعه روانشناسی است تا رفتار انسان را بهتر بفهمد.
کلمه روانشناسی از کلمه یونانی psyche به معنای روح یا روح گرفته شده است. واژه ی Ψ ( psi ) ، اولین حرف کلمه یونانی psyche که اصطلاح روانشناسی از آن گرفته شده است ، قسمت آخر کلمه روانشناسی از - λογία - logia گرفته شده است که به معنای "مطالعه" یا "تحقیق" است. واژه روانشناسی اولین بار در رنسانس به کار رفت. به شکل لاتین روانشناسی، اولین بار توسط مارکو مارولیچ، انسان گرا و لاتین گرا کروات، در کتاب روان شناسی، در مورد ماهیت روح انسان، در دهه های 1510 - 1520 در کتاب روان شناسی، در مورد ماهیت روح انسان، استفاده شد
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ی سایکولوژی در یونان وشرق اروپا و روسیه همچنان به صورت پسیخولوگیا استفاده میشه. . .

ویژگی های روانشناختی
معنی دیگر Psychology "ویژگی های روانشناختی" می تواند باشد.
با توجه به اینکه پسوند ology یک پسوند در جهت ساخت "اسم علم" است به ویژگی های آن علم یا موضوعات مورد مطالعه آن علم نیز می تواند دلالت داشته باش
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
Males and females have broadly different psychologies.
زنان و مردان ویژگی های روانشناختی بسیار متفاوتی دارند. ( ترجمه حرفه ای )
روانشناسی مردان و زنان به طور کلی متفاوت است. ( ترجمه گوگل )

جناب آقای میثم نبی پور
سلام،
۱ - درباره ی تلفظ واژه ی �psychology� با شما موافق نیستم. �پسیکولوژی� مثل واژه هایی مانند �تله ویزیون� و �رادیو� نخست از طریق زبان فرانسه وارد زبان فارسی شده اند و به همین دلیل است که فارسی زبان ها این واژه ها ر ا با تلفظ �تله ویژن� یا �رِیدیو� به کار نمی برند. حکم قاطع شما بر سر نادرست بودن واژه ی پسیکولوژی ناقض اصول زبان شناسی است و شامل �غلط مصطح� هم نمی شود.
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - اگر به راهنمای آواشناسی که خودتان به آن استناد کرده اید نگاه کنید، تلفظ انگلیسی این واژه �سایکالْجی� است و نه �سایکالوجی� یعنی در بیان آوای �شوا� ( ə ) در فارسی اشتباه کرده اید چون �شوا� در فارسی دست کم با نیم آوای �سکون� بیان می شود و نه با �ـو�. در زبان فارسی، استفاده از این تلفظ انگلیسی ( برای کاربرد در جمله بندی فارسی ) حتی در میان تحصیل کرده های انگلیسی زبان نیز اندک است مگر آن که بخوا

با درورد. تلفظ این واژه به انگلیسی"سایکالوُجی" می باشد:
/saɪˈkɒlədʒi/
/saɪˈkɑːlədʒi/
که از گذشته به اشتباه "پسیکولوژی" هم نوشته و تلفظ شده ( غلط مصطلح ) .
بعضی افراد هنوز این واژه را پسیکولوژی تلفظ می کنند و می نویسند.
لطفا از املا و تلفظ صحیح آن استفاده کنیم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : psychology / psychologist
✅️ صفت ( adjective ) : psychological
✅️ قید ( adverb ) : psychologically
یعنی :معرفت نفس، روانشناسی

a science that know about mind and how it work

The mental characteristics or attitude of a person or group
Behaviour
character
Temper
what makes someone tick
way of thinking
خصوصیات روانی/ رفتاری فرد یا گروه
رفتار و نگرش و انگیزه
طرز فکر و خلق و خو
ویژگی های رفتاری
a science that know about mind and how it work
روان شناسی.
خصوصیات روحی ( عامیانه )
مربوط به روان_روان شناسی
رشته ای درباره مغز و چگونگی کارکرد آن🐘
روان شناسی

روانشناسی
تجزیه و تحلیل روانی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس