psychologism


(معمولا با تداعی منفی - کوشش به یافتن علل روانی برای رویدادهای تاریخی و اندیشه های فلسفی و غیره) روان شناسی گری، روان شناختی نمایی، روانگرایی، پیروی از اصول روانی

انگلیسی به انگلیسی

• tendency to attribute psychological factors to all situations; philosophical outlook that is based on psychology

پیشنهاد کاربران

به معنی روانشناسی گرایی است. در حالت شدیدتر میتونیم بگیم روانشناسی زدگی. یعنی میل به تفسیر همۀ وقایع از نظر روانی. هم مثبته و هم منفی. یعنی کارکرد خودش رو هم داره. اما در مقام انتقاد می تونیم بگیم روانشناسی گرایی.
فردی که دچار اختلالات روانی شده است

بپرس