**جنگ روانی** به معنای استفاده استراتژیک از ابزارهای ارتباطی و تکنیک های روان شناختی برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، نگرش ها و رفتارهای دشمن یا گروه هدف، معمولاً در بستر جنگ یا منازعه است. هدف اصلی آن تضعیف روحیه و اراده دشمن برای ادامه مبارزه است، بدون نیاز به درگیری مستقیم یا فیزیکی.
... [مشاهده متن کامل]
## جنبه ها و اهداف اصلی
- هدف ایجاد **فشار روانی** بر دشمن و دستکاری در اراده یا فرایند تصمیم گیری اوست.
- معمولاً از **پروپاگاندا ( تبلیغات سیاسی ) ** استفاده می شود—پیام هایی که می توانند واقعی، اغراق آمیز یا کاملاً جعلی باشند—تا بر دشمن، گروه های بی طرف یا حتی نیروهای دوست تأثیر بگذارند.
- هدف نهایی، **تضعیف روحیه، ترساندن، سردرگم کردن یا وادار کردن** طرف مقابل به تسلیم یا تبعیت است تا نیاز به تقابل نظامی مستقیم به حداقل برسد یا حذف شود.
## تکنیک های رایج
- پخش بروشورهایی که تشویق به فرار یا تسلیم شدن می کند.
- پخش پیام های تضعیف کننده روحیه یا تبلیغاتی از طریق رادیو، بلندگو یا رسانه های اجتماعی.
- انجام عملیات روانی ( PSYOPS ) برای دستکاری ادراکات و احساسات.
- انواع پروپاگاندا:
- پروپاگاندای سفید ( عمدتاً واقعی و با منبع شناخته شده )
- پروپاگاندای خاکستری ( تاحدی واقعی اما منبع پنهان است )
- پروپاگاندای سیاه ( کاملاً جعلی و منبع ساختگی )
## زمینه تاریخی و مدرن
- جنگ روانی پیشینه ای بسیار قدیمی دارد و استراتژیست هایی چون سان تزو بر تأثیر روانی بر دشمن تأکید داشته اند.
- این نوع جنگ در درگیری های آشکار و جنگ های سرد به کار می رود.
- نمونه های مدرن شامل **دستکاری در شبکه های اجتماعی، جنگ سایبری و کارزارهای اطلاعات غلط ( دیس اینفورمیشن ) ** در کنار روش های سنتی است.
## جمع بندی
جنگ روانی یک نبرد غیرفیزیکی است که ذهن و احساسات را هدف قرار می دهد تا برتری راهبردی به دست آید و معمولاً تقابل فیزیکی را غیرضروری یا کم اثر می سازد.
جنگ روانی
جنگ روانی ( استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات به وسیله رسانه ها به منظور تحریف عقاید، تضعیف انگیزه و . . . . ) .
مترادف: psychological operations
psychological warfare ( علوم نظامی )
واژه مصوب: جنگ روانی
تعریف: استفادۀ روشمند از تبلیغات با هدف تأثیرگذاری بر افکار و احساسات و نگرش و رفتار نیروهای دشمن برای دستیابی به اهداف ملی