psychokinesis

/ˌsaɪkoʊkɪˈniːsɪs//ˌsaɪkəʊkɪˈniːsɪs/

جنبش فرا روانی، عملیات جنون امیز در اثر اختلالات فکری وروانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: psychokinetic (adj.)
• : تعریف: the apparent ability to move or otherwise affect inanimate or remote objects through the exercise of mental or psychic powers.

جمله های نمونه

1. And so there is psychokinesis, mind acting upon a material object, namely brain cells.
[ترجمه گوگل]و بنابراین روان‌سازی وجود دارد، ذهن بر روی یک شی مادی، یعنی سلول‌های مغزی عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]و بنابراین روان - روان - جنبشی وجود دارد که بر یک جسم مادی، یعنی سلول های مغز عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Though we can not say for sure that psychokinesis was involved, we suggest that it might have been.
[ترجمه گوگل]اگرچه نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم که روان‌گردانی درگیر بوده است، اما پیشنهاد می‌کنیم که ممکن است این اتفاق افتاده باشد
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نمی توانیم مطمئن شویم که روان - جنبشی وارد عمل شده است، ما پیشنهاد می کنیم که چنین چیزی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, undead can use Psychokinesis powers --- but they substitute their Charisma ability score as the key modifier with these powers.
[ترجمه گوگل]با این حال، ارواح می توانند از قدرت های Psychokinesis --- استفاده کنند، اما آنها امتیاز توانایی کاریزما خود را به عنوان اصلاح کننده کلیدی با این قدرت ها جایگزین می کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، undead می توانند از قدرت های psychokinesis استفاده کنند - - اما آن ها توانایی Charisma خود را به عنوان یک تعدیل کننده کلیدی با این قدرت ها جایگزین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Psionatrix of Psychokinesis : Red light glimmers in this crystal's heart.
[ترجمه گوگل]Psionatrix of Psychokinesis: نور قرمز در قلب این کریستال می درخشد
[ترجمه ترگمان]نور قرمز: نور قرمز در این قلب بلور قابل مشاهده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Psychokinesis powers can deal large amounts of damage.
[ترجمه گوگل]قدرت های روان پریشی می توانند آسیب های زیادی وارد کنند
[ترجمه ترگمان]قدرت های psychokinesis می توانند مقدار زیادی خسارت وارد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How can ability raise his psychokinesis?
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی می تواند روان کینزی او را افزایش دهد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه توان روان او را افزایش داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How should the person raise his psychokinesis?
[ترجمه گوگل]چگونه فرد باید روان کینزی خود را بالا ببرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه شخص می تواند psychokinesis خود را بالا ببرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All those who believe in psychokinesis, raise my hand.
[ترجمه گوگل]همه کسانی که به روانکاوی اعتقاد دارند، دست من را بلند کنید
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که در psychokinesis اعتقاد دارند دستم را بالا می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, an undead creature can use psychokinesis powers despite its lack of Constitution. It uses its Charisma score as the key ability score when manifesting psychokinesis powers.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک موجود مرده می‌تواند علیرغم فقدان قانون اساسی، از قدرت روان‌سازی استفاده کند از امتیاز کاریزمای خود به عنوان امتیاز توانایی کلیدی هنگام بروز قدرت های روانی حرکتی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم فقدان قانون اساسی، یک موجود undead می تواند از قدرت های روان - جنبشی استفاده کند این روش از امتیاز Charisma به عنوان نمره توانایی کلیدی در هنگام بروز دادن قدرت های روان و روان استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eat what thing to belong to individual psychokinesis problem, wash a face?
[ترجمه گوگل]خوردن چه چیزی متعلق به مشکل روان حرکتی فردی، شستن صورت؟
[ترجمه ترگمان]چیزی را بخورید که به مساله روان - روان - روان - شما تعلق داشته باشد، صورت خود را بشوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Roll has coined the term "Recurrent Spontaneous Psychokinesis" or RSPK to refer to this phenomena.
[ترجمه گوگل]رول برای اشاره به این پدیده، اصطلاح "روان حرکتی خودبخودی مکرر" یا RSPK را ابداع کرده است
[ترجمه ترگمان]Roll اصطلاح \"Recurrent Spontaneous\" یا \"RSPK\" را برای اشاره به این پدیده ابداع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are OK and faint the artistic genius that sees Todd, erupt force and the psychokinesis that pursue an objective freely.
[ترجمه گوگل]حال ما خوب است و نابغه هنری که تاد را می بیند، نیروی فوران می کند و روانی که آزادانه هدفی را دنبال می کند غش می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نبوغ هنری داریم که تاد، نیروی erupt و جنبشی که آزادانه هدف را دنبال می کنند را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And every paragraphs of frequency is very marked on ground mark " sequential conceit ", " psychokinesis is fragile person careful into " etc remind.
[ترجمه گوگل]و هر پاراگراف از فرکانس بسیار مشخص شده است بر روی علامت زمین "غرور متوالی"، "روان حرکتی شکننده است فرد مراقب به" و غیره یادآوری
[ترجمه ترگمان]و هر پاراگراف از فرکانس به عنوان \"غرور متوالی\" و \"روان - روان - روان - روان\" و \"روان - روان - روانی\" بسیار دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those who what thing ability do to make his psychokinesis changes is firmer?
[ترجمه گوگل]آنهایی که توانایی انجام چه کاری برای ایجاد تغییرات روانی او قوی تر است؟
[ترجمه ترگمان]کسانی که توانایی انجام تغییرات روان - جنبشی او را دارند محکم تر هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ability to produce motion through mental processes

پیشنهاد کاربران

بپرس