psychogenic

/ˌsaɪkoˈdʒenɪk//ˌsaɪkoˈdʒenɪk/

معنی: موجد محرکات ذهنی
معانی دیگر: دارای سرچشمه ی روانی، روانزاد، معلول ناراحتی وجدان یا روان، psychgenetic موجد محرکات ذهنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: originating in the mind or in mental conditions or processes.

جمله های نمونه

1. Hemifacial spasm is not psychogenic as was commonly thought in the past, although it may be aggravated by emotional stress.
[ترجمه گوگل]اسپاسم همی فاسیال همانطور که معمولاً در گذشته تصور می شد روان زا نیست، اگرچه ممکن است با استرس عاطفی تشدید شود
[ترجمه ترگمان]تشنج به طور معمول در گذشته معمول نیست، اگر چه ممکن است با استرس احساسی تشدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How can ability overcome psychogenic disorder?
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی می تواند بر اختلال روانی غلبه کند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان بر اختلال psychogenic غلبه کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods psychogenic data of 44 pyromania with mental disorder were analysed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها داده‌های روان‌زای 44 پیرومانی مبتلا به اختلال روانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]متودهای آنالیز داده های ۴۴ pyromania با اختلال ذهنی آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How to go facing oneself psychogenic disorder?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان با اختلال روانی خود مواجه شد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه خود را با بی نظمی و بی نظمی در مقابل خود قرار دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How can ability let him overcome the psychogenic disorder of study?
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی به او اجازه می دهد بر اختلال روانی مطالعه غلبه کند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان به او اجازه داد بر اختلال psychogenic مطالعه غلبه کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A character + how is severe psychogenic disorder treated?
[ترجمه گوگل]یک شخصیت + اختلال روانی شدید چگونه درمان می شود؟
[ترجمه ترگمان]یک کاراکتر یا یک اختلال psychogenic شدید چگونه درمان می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Excuse me: Reed rips? to have me of psychogenic disorder. How should believe to love again?
[ترجمه گوگل]ببخشید: نی ریپ می کند؟ به من مبتلا به اختلال روانی چگونه باید دوباره عشق را باور کرد؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید: رید جر و بحث می کند؟ که منو از این اختلال روان نجات بده چه طور باید دوباره عشق را باور کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How to overcome oneself psychogenic disorder?
[ترجمه گوگل]چگونه بر اختلال روانی خود غلبه کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه بر اختلال شخصیت خود غلبه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He cannot overcome this psychogenic disorder all the time.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند همیشه بر این اختلال روانی غلبه کند
[ترجمه ترگمان]او در تمام مدت نمی تواند بر این اختلال psychogenic فائق آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Becoming you to encounter a few psychogenic disorder is, how should do?
[ترجمه گوگل]اینکه با چند اختلال روانی مواجه شوید این است که چگونه باید انجام دهید؟
[ترجمه ترگمان]با چند اختلال psychogenic مواجه می شوید، این است که چگونه باید انجام دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How to overcome psychogenic disorder?
[ترجمه گوگل]چگونه بر اختلال روانی غلبه کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه بر اختلال psychogenic غلبه کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thereafter the reaction occurs obligingly every time they eat the food - but the response is a psychogenic one.
[ترجمه گوگل]پس از آن، هر بار که غذا را می خورند، واکنش اجباری رخ می دهد - اما واکنش یک واکنش روان زا است
[ترجمه ترگمان]از آن پس، هر بار که غذا را می خورند، این واکنش به تدریج رخ می دهد - اما واکنش یکی از آنهاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The symptoms may be so bizarre that the disorder is misdiagnosed as a psychogenic condition.
[ترجمه گوگل]علائم ممکن است آنقدر عجیب و غریب باشد که این اختلال به اشتباه به عنوان یک بیماری روان‌زا تشخیص داده شود
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها ممکن است به حدی عجیب باشند که این اختلال به عنوان یک وضعیت psychogenic تشخیص داده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To describe characteristic of sleep electroencephalograph ( EEG ) in depressions with psychogenic anxiety.
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف ویژگی های الکتروانسفالوگرافی خواب (EEG) در افسردگی های همراه با اضطراب روان زا
[ترجمه ترگمان]هدف توصیف مشخصه of خواب (EEG)در depressions با اضطراب psychogenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موجد محرکات ذهنی (صفت)
psychogenetic, psychogenic

انگلیسی به انگلیسی

• originating in the mind, originating in the psyche

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] روان زاد: منشاء گرفته از روان و ذهن

روان زاد، دارای سرچشمه ی روانی

بپرس