psychoactive


(دارو و غیره) روان گردان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of a chemical agent or drug, affecting or capable of affecting the mind or mental functions.

جمله های نمونه

1. Neurotransmission can be affected in several ways by psychoactive drugs and poisons.
[ترجمه گوگل]انتقال عصبی می تواند به طرق مختلفی توسط داروها و سموم روانگردان تحت تأثیر قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]داروهای روان گردان می توانند تحت تاثیر داروهای روان گردان و سموم قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Psychoactive venom of some sort, Jazzbeaux had heard.
[ترجمه گوگل]جازبو شنیده بود که نوعی زهر روانی
[ترجمه ترگمان]سم شنیده بود که زهر آلود بعضی از آن ها شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hallucinogens are psychoactive substances that powerfully alter perception, mood, and a host of cognitive processes.
[ترجمه گوگل]توهم زاها مواد روانگردانی هستند که به شدت ادراک، خلق و خو و مجموعه ای از فرآیندهای شناختی را تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]hallucinogens مواد روان گردان هستند که ادراک، حالت و گروهی از فرآیندهای شناختی را تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Article 2 Caffeine is a Category One psychoactive drug and shall be under the special control of the State.
[ترجمه گوگل]ماده 2 کافئین یک داروی روانگردان دسته یک است و باید تحت کنترل ویژه دولت باشد
[ترجمه ترگمان]ماده ۲ کافئین یک دسته از داروهای روان گردان است و تحت کنترل ویژه دولت قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Psychoactive substances are commonly grouped toare stimulants, depressants, or hallucinogens.
[ترجمه گوگل]مواد روان‌گردان معمولاً به گروه‌های محرک، مضطرب یا توهم‌زا تقسیم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مواد Psychoactive معمولا به محرک های toare، depressants، یا hallucinogens (hallucinogens)، یا hallucinogens (hallucinogens)دسته بندی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Alcohol is the only strong psychoactive substance in common use that is not controlled internationally, " they say in their editorial.
[ترجمه گوگل]آنها در سرمقاله خود می گویند: "الکل تنها ماده روانگردان قوی در استفاده رایج است که در سطح بین المللی کنترل نمی شود "
[ترجمه ترگمان]آن ها در سرمقاله خود می گویند: \" الکل تنها ماده قوی روان گردان در استفاده مشترک است که در سطح بین المللی کنترل نمی شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To collect the information of psychoactive drug KAP among college and middle school students in Guangzhou and to provide evidences for health education policy making.
[ترجمه گوگل]هدف جمع آوری اطلاعات مربوط به مواد مخدر روانگردان KAP در بین دانش آموزان کالج و دبیرستان در گوانگژو و ارائه شواهدی برای سیاست گذاری آموزش بهداشت
[ترجمه ترگمان]هدف جمع آوری اطلاعات مربوط به داروهای روان گردان در میان دانشجویان کالج و راهنمایی در گوانگجو و ارائه مدارک برای سیاستگذاری بهداشت و پرورش سلامت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Psychoactive substances are commonly grouped according to whether they are stimulants, depressants, or hallucinogen.
[ترجمه گوگل]مواد روانگردان معمولاً بر اساس محرک بودن، افسردگی یا توهم زا بودن گروه بندی می شوند
[ترجمه ترگمان]مواد Psychoactive معمولا براساس این دسته بندی می شوند که آیا آن ها محرک، داروهای آرام بخش و یا hallucinogen هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Psychoactive substance abuse and addiction have increasingly become severe, which are not only a serious social problem, but an important medical problem as well.
[ترجمه گوگل]سوء مصرف مواد روانگردان و اعتیاد به طور فزاینده ای شدید شده است، که نه تنها یک مشکل جدی اجتماعی، بلکه یک مشکل مهم پزشکی نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به طور فزاینده ای شدید شده است، که نه تنها یک مشکل اجتماعی جدی هستند، بلکه یک مشکل پزشکی مهم نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anxiety, nightmares, and psychoactive preparations can precipitate night sweats in healthy individuals . C.
[ترجمه گوگل]اضطراب، کابوس‌های شبانه، و آماده‌سازی‌های روان‌گردان می‌توانند عرق شبانه را در افراد سالم تشدید کنند سی
[ترجمه ترگمان]اضطراب، کابوس، و لباس های روان گردان می توانند در افراد سالم عرق بریزند ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first hard evidence of psychoactive drug use in the ancient Andes has been discovered in mummies' hair, a new study says.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه جدید می گوید اولین شواهد محکم از مصرف مواد روانگردان در آندهای باستانی در موهای مومیایی ها کشف شده است
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جدید می گوید که اولین مدرک سخت از داروهای روان گردان در مورد استفاده از مواد روان گردان در رشته کوه های آند کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Psychoactive substances are commonly grouped toare stimulants, depressant, or hallucinogens.
[ترجمه گوگل]مواد روانگردان معمولاً به گروه‌های محرک، افسردگی یا توهم زا تقسیم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مواد Psychoactive معمولا محرک toare (toare)، depressant، یا hallucinogens می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Kratom has been popularly well regarded for its psychoactive characteristics, especially in places like Thailand and Malaysia.
[ترجمه گوگل]Kratom به دلیل ویژگی‌های روان‌گردانش به ویژه در مکان‌هایی مانند تایلند و مالزی مورد توجه مردم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]Kratom به خاطر خواص روان گردان خود بویژه در مکان هایی مانند تایلند و مالزی، به خوبی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Psychoactive substance use survey of 1229 medical students at Beijing medical university was carried out in 1990. The survey instrument used was a self-administered questionnaire.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی مصرف مواد روانگردان از 1229 دانشجوی پزشکی در دانشگاه پزشکی پکن در سال 1990 انجام شد ابزار بررسی مورد استفاده پرسشنامه خود ایفا بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۰ با استفاده از یک نظرسنجی از ۱۲۲۹ دانشجوی پزشکی ۱۲۲۹ در دانشگاه پزشکی پکن انجام شد ابزار بررسی مورد استفاده، پرسشنامه self بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

محرک
ماده محرک ذهنی
مانند کافئین، الکل، نیکوتین و . . . که باعث تغییر خلق و خو، هوشیاری و احساسات میشود.
روان گردان

بپرس