psoriasis

/səˈraɪəsəs//səˈraɪəsɪs/

معنی: پسوریازیس، داءالصدف
معانی دیگر: (پزشکی) داالصدف، سوریاس، طب داء الصدف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: psoriatic (adj.)
• : تعریف: a chronic disease of the skin that causes dry, scaly patches.

جمله های نمونه

1. Other people who get psoriasis only on knees and elbows may need to fend people off.
[ترجمه گوگل]سایر افرادی که فقط در زانو و آرنج به پسوریازیس مبتلا می شوند ممکن است نیاز به دفع افراد داشته باشند
[ترجمه ترگمان]سایر افرادی که پسوریازیس دارند، فقط در زانوها و آرنج ممکن است نیاز به دفع مردم داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Psoriasis is one of the most common dermatological diseases. Its major character of pathology is parakeratosis of keracytes.
[ترجمه گوگل]پسوریازیس یکی از شایع ترین بیماری های پوستی است ویژگی اصلی آسیب شناسی آن پاراکراتوز کراسیت ها است
[ترجمه ترگمان]پسوریازیس یکی از شایع ترین بیماری های dermatological است شخصیت اصلی آسیب شناسی آن parakeratosis از keracytes است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. ObjectiveTo explore the curative effect of treating psoriasis guttate with tanshinone.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی درمان پسوریازیس گوتات با تانشینون
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo تاثیر درمانی درمان پسوریازیس با tanshinone را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A scaly patch formed on the skin by psoriasis.
[ترجمه گوگل]لکه پوسته پوسته ای که در اثر پسوریازیس روی پوست ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]پوست فلس فلس دار بر روی پوستش شکل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Patients with guttate, erythrodermic, or pustular psoriasis were excluded.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به پسوریازیس روده ای، اریترودرمیک یا پوسچولار از مطالعه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با guttate، erythrodermic، یا pustular پسوریازیس حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective Application the chinese medical science treatment psoriasis for acupuncture point catgut - embedding therapy.
[ترجمه گوگل]کاربرد هدف علم پزشکی چینی برای درمان پسوریازیس برای نقطه طب سوزنی - درمان جاسازی
[ترجمه ترگمان]هدف کاربردی خدمات پزشکی پزشکی چینی حاوی پسوریازیس از روش درمانی catgut درمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Psoriasis guttata in association with hepatocellular carcinoma.
[ترجمه گوگل]پسوریازیس گوتاتا در ارتباط با کارسینوم سلولی کبدی
[ترجمه ترگمان]Psoriasis در ارتباط با carcinoma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods : The throat swabs of patients with psoriasis vulgaris were cultured.
[ترجمه گوگل]روش کار: سواب گلو بیماران مبتلا به پسوریازیس ولگاریس کشت داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: گلو swabs از بیماران دارای پسوریازیس vulgaris، کشت داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hemolytic streptococcal infection is a predisposing factor for psoriasis, so as tonsillitis, avoid cold, pharyngitis.
[ترجمه گوگل]عفونت استرپتوکوک همولیتیک یک عامل مستعد کننده برای پسوریازیس است، بنابراین به عنوان التهاب لوزه، از سرماخوردگی و فارنژیت اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]عفونت streptococcal streptococcal یک فاکتور predisposing برای پسوریازیس، پس tonsillitis شدن، اجتناب از سرما خوردگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dermatology: Atopic dermatitis, psoriasis, body odor, eczema, frostbite, spots, freckles and so on.
[ترجمه گوگل]پوست: درماتیت آتوپیک، پسوریازیس، بوی بدن، اگزما، سرمازدگی، لک، کک و مک و غیره
[ترجمه ترگمان]پوست: درماتیت atopic، پسوریازیس، بوی بدن، اگزما، سرمازدگی، لکه ها، freckles، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Psoriasis is a chronic T-lymphocyte mediated inflammatory and proliferous skin disease, and its treatment is still a puzzled problem.
[ترجمه گوگل]پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن التهابی و پرولیفر با واسطه لنفوسیت T است و درمان آن هنوز یک مشکل گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]پسوریازیس یک بیماری مزمن T - lymphocyte مزمن و proliferous است و درمان آن هنوز یک مشکل گیج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I talk about a rash on my arm that looks like an allergic reaction but is in fact the heartbreak of psoriasis.
[ترجمه گوگل]من در مورد بثورات روی بازویم صحبت می کنم که به نظر می رسد یک واکنش آلرژیک است اما در واقع شکستگی قلب پسوریازیس است
[ترجمه ترگمان]من در مورد خارش دستم صحبت می کنم که شبیه یک واکنش آلرژیک به نظر می رسد، اما در حقیقت شکست عشقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Known as the sunshine vitamin because it's absorbed from the sun, Vitamin D is a well-known treatment for psoriasis.
[ترجمه گوگل]ویتامین D که به عنوان ویتامین آفتاب شناخته می شود زیرا از خورشید جذب می شود، یک درمان شناخته شده برای پسوریازیس است
[ترجمه ترگمان]ویتامین D که به خاطر خورشید جذب می شود و به خاطر خورشید جذب می شود، یک درمان مشهور برای پسوریازیس می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Programme LUNCH/ZMU/27/10/93 We've had an amazing response to our search for a cure for the chronic skin complaint psoriasis.
[ترجمه گوگل]برنامه ناهار/ZMU/27/10/93 ما پاسخ شگفت انگیزی به جستجوی خود برای درمان پسوریازیس با شکایت مزمن پوستی داشتیم
[ترجمه ترگمان]برنامه lunch \/ ZMU \/ ۲۷ \/ ۱۰ \/ ۱۰ \/ ۹۳ ما پاسخ فوق العاده ای به جستجوی ما برای درمان بیماری های مزمن پسوریازیس داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Available on prescription, Calcipotriol is advised for the skin condition psoriasis.
[ترجمه گوگل]Calcipotriol که به صورت نسخه در دسترس است، برای بیماری پوستی پسوریازیس توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]برای درمان های تجویز شده (تجویز شده)برای پسوریازیس پوست توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پسوریازیس (اسم)
psoriasis

داءالصدف (اسم)
psoriasis

انگلیسی به انگلیسی

• chronic skin disease characterized by scaly red patches on the skin

پیشنهاد کاربران

a disease in which areas of skin turn red and are covered with small dry pieces of skin
پسوریازیس، یا داءالصدف بیماری پوستی مزمن خودایمنی است. این بیماری هنگامی رخ می دهد که دستگاه ایمنی بدن سیگنال های اشتباهی می فرستد. این سیگنال ها باعث افزایش سرعت چرخهٔ رشد سلول های پوست می شود؛ یعنی افزایش بیش از حد سلول های پوستی از میزان ریختن آن ها. پسوریازیس واگیردار نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

psoriasis
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/psoriasis• https://en.wikipedia.org/wiki/Psoriasis
[پزشکی] پسوریازیس: نوعی بیماری مزمن پوستی
psoriasis ( پزشکی )
واژه مصوب: صدفک
تعریف: بیماری پوستی مزمن که کَژنه‏های قرمز پوسته‏ریز خارش‏دار در پوست سر و آرنج و ساعد و زانو و ساق و سایر بخش های بدن ایجاد می‏کند
بیماری التهابی مزمن پوست
کهیر

بپرس