1. No doubt the government contractors pshawed and pished over it.
[ترجمه گوگل]بدون شک پیمانکاران دولتی بر آن غلبه کردند
[ترجمه ترگمان]بدون شک، پیمانکاران دولتی pshawed و pished را بر روی آن متمرکز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. O, pshaw! Keep still!
3. Danger? pshaw! fiddlesticks! everybody scouted the idea.
[ترجمه گوگل]خطر؟ پشاو! کمانچه ها! همه این ایده را دنبال کردند
[ترجمه ترگمان]خطر؟ آه! ! الکی بود همه این فکر را رد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When people pshaw and say they're unable to draw, ask them simply whether they can thread a needle, or ride a bicycle.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردم می گویند نمی توانند نقاشی بکشند، به سادگی از آنها بپرسید که آیا می توانند سوزن را نخ بکشند یا دوچرخه سواری کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم می آیند و می گویند که نمی توانند نقاشی کنند، از آن ها بپرسند که آیا می توانند سوزن را نخ کنند یا دوچرخه سواری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. "Pshaw! " said the ogre; "it is as easy to do one as the other! " And he changed himself into a mouse and ran back and forth on the floor.
[ترجمه گوگل]غول گفت: پشاو! انجام دادن یکی به اندازه دیگری آسان است!» و خودش را به موش تبدیل کرد و روی زمین رفت و برگشت
[ترجمه ترگمان]\" آه! غول گفت: \"این کار به اندازه دیگری آسان است!\" و او خود را تبدیل به یک موش کرد و در طبقه بالا و جلو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His father got it exactly right when he remarked about these stories, But pshaw!
[ترجمه گوگل]وقتی پدرش در مورد این داستان ها اظهار نظر کرد دقیقاً متوجه شد، اما پشاو!
[ترجمه ترگمان]پدرش درست موقعی که راجع به این داستان ها اظهار داشت راست می گفت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The way it goes; every day we say to ourselves: ' Pshaw !
[ترجمه گوگل]راهی که پیش می رود؛ هر روز به خود می گوییم: پشاو!
[ترجمه ترگمان]به هر حال، هر روز به خودمان می گوییم: به!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید