pseud

/sjuːd//sjuːd/

معنی: ساختگی
معانی دیگر: (عامیانه)، دانشمندنما، فهیم نما، مخفف: نام مستعار، pseudo پیشوند بمعنی ' کاذب ' و ' ساختگی ' و 'دروه '، ( pseudo ) پیشوند بمعنی ' کاذب ' و ' ساختگی ' و 'دروغ '

بررسی کلمه

اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "pseudonym," a false name adopted by someone, esp. an author, to conceal his or her identity; pen name.

جمله های نمونه

1. He's such a pseud, with his talk of 'lambent harmonies' and 'melting arpeggios'.
[ترجمه گوگل]او با صحبت هایش در مورد "هارمونی های لمبنت" و "آرپژهای ذوب شده" یک شبه است
[ترجمه ترگمان]او چنان a، با حرف his و harmonies آهسته و arpeggios
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's just a pseud; she knows nothing about art really.
[ترجمه گوگل]او فقط یک شبه است او واقعاً از هنر چیزی نمی داند
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه pseud؛ اون هیچی در مورد هنر نمیدونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mrs Nina Pender was less a pseud than a sphinx.
[ترجمه گوگل]خانم نینا پندر کمتر شبیه یک ابوالهول بود
[ترجمه ترگمان]خانم نی نا Pender بیش از یک مجسمه ابوالهول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's such a pseud!
[ترجمه گوگل]او چنین شبهه ای است!
[ترجمه ترگمان]عجب a!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is a pseud love that cements one person to another in such a way that he or she is not given room to grow.
[ترجمه گوگل]این یک عشق کاذب است که یک نفر را طوری به دیگری پیوند می دهد که جایی برای رشد به او داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]این یک عشق pseud است که یک نفر را به روشی دیگر سیمان می کند به طوری که به او مجال رشد داده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A pseud sliding mode variable structure with continuous function based adaptive tracking control is proposed for a class of nonlinear systems with uncertainty bounds.
[ترجمه گوگل]یک ساختار متغیر حالت لغزشی شبه با کنترل ردیابی تطبیقی ​​مبتنی بر عملکرد پیوسته برای یک کلاس از سیستم‌های غیرخطی با مرزهای عدم قطعیت پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]یک ساختار متغیر حالت لغزشی با تابع پیوسته مبتنی بر تابع پی گیری وفقی برای یک کلاس از سیستم های غیرخطی با محدودیت های عدم قطعیت پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Firstly, the watermark sequence is encrypted by pseud - number sequence.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، دنباله واترمارک با دنباله شماره شبه رمزگذاری می شود
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، دنباله watermark با توالی number رمزنگاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pseud phase of input image is important for the operator and need to be translated from the intensity distribution by appropriate conversion rule.
[ترجمه گوگل]فاز شبه تصویر ورودی برای اپراتور مهم است و باید با قانون تبدیل مناسب از توزیع شدت ترجمه شود
[ترجمه ترگمان]فاز pseud تصویر ورودی برای اپراتور مهم است و باید از توزیع شدت به وسیله قانون تبدیل مناسب ترجمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is just a pseud ; she knows nothing about art really.
[ترجمه گوگل]او فقط یک شبه است او واقعاً از هنر چیزی نمی داند
[ترجمه ترگمان]او فقط یک pseud است و درباره هنر چیزی نمی داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pseud phase distribution, which is translated from intensity distribution of the image by a conversion rule, is shown on this given filter.
[ترجمه گوگل]توزیع فاز شبه، که از توزیع شدت تصویر توسط یک قانون تبدیل ترجمه می شود، در این فیلتر داده شده نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]توزیع فاز pseud که از توزیع شدت تصویر به وسیله قانون تبدیل ترجمه می شود، در این فیلتر مشخص نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Part Two is the body of the thesis composed of four chapters and an added pseud - chapter.
[ترجمه گوگل]بخش دوم بدنه پایان نامه است که از چهار فصل و یک فصل شبه اضافه شده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]بخش دوم بدنه رساله است که از چهار فصل و یک فصل pseud افزوده تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساختگی (اسم)
sham, fake, falsification, imitation, forgery, pastiche, postiche, pseud

انگلیسی به انگلیسی

• if you say that someone is a pseud, you mean that they are trying to appear very well-educated or artistic, in a false or pretentious way; an informal word.
fictitious name; pen name, name used by an author in place of his real name; assumed name

پیشنهاد کاربران

از نظر ریشه شناسی به معنای ساختگی/غیر واقعی هست.
مثال:
pseudonymA pseudonym is a fictitious or false name that someone uses, such as an alias or pen name.
pseudo ( often used in combination ) not genuine but having the appearance of
...
[مشاهده متن کامل]

pseudonymousbearing or identified by an assumed ( often pen ) name
pseudosciencean activity resembling science but based on fallacious assumptions

بپرس