ps

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "postscript," a note or message added at the end of a book or document, esp. at the end of a letter following the signature.

جمله های نمونه

1. She added a PS to say 'hi' to my brother.
[ترجمه mohammad yarahmadi] او به منظور سلام کردن به برادر من پی نوشت اضافه کرد.
|
[ترجمه گوگل]او برای گفتن "سلام" به برادرم یک PS اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]یک پی نوشت هم اضافه کرد: سلام به برادرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. PS I forgot to invite you to our party next Sunday at six. PPS Please tell Ellis that he's welcome to come too.
[ترجمه گوگل]PS من فراموش کردم شما را به مهمانی ما یکشنبه آینده ساعت شش دعوت کنم PPS لطفا به الیس بگویید که او هم خوش آمدید بیاید
[ترجمه ترگمان]پی نوشت: یادم رفت یکشنبه آینده تو رو به مهمونی دعوت کنم لطفا به الیس بگو که او هم خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. PS. Please show your friends this letter and the enclosed leaflet.
[ترجمه گوگل]PS لطفا این نامه و جزوه ضمیمه را به دوستان خود نشان دهید
[ترجمه ترگمان]بعدالتحریر: لطفا این نامه را به دوستانتان نشان بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Love from Tessa. PS I'll bring the car.
[ترجمه گوگل]عشق از تسا PS من ماشین را می آورم
[ترجمه ترگمان] عاشق تسا هستم بعد از PS، ماشین رو میارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She added a PS asking for your address.
[ترجمه گوگل]او یک PS اضافه کرد و آدرس شما را پرسید
[ترجمه ترگمان]یک پی نوشت هم اضافه کرد که آدرس تو را می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. PS Could you send me your fax number again?
[ترجمه گوگل]PS آیا می توانید دوباره شماره فکس خود را برای من ارسال کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه دوباره شماره fax رو برام بفرستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Best wishes, Julie. PS Maggie sends her love.
[ترجمه گوگل]با آرزوی بهترین ها، جولی مگی عشقش را می فرستد
[ترجمه ترگمان]بهترین آرزوها، جولی! پی نوشت: مگی عشقش رو فرستاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She added a PS asking me to water the plants.
[ترجمه گوگل]او یک PS اضافه کرد و از من خواست که گیاهان را آبیاری کنم
[ترجمه ترگمان]او یک پی نوشت هم اضافه کرد که از من خواست که به گیاهان آب بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Love from Sophie. PS Say hi to Gemma.
[ترجمه مهدی سالاراصغرس] سوفی از عشق PSبه جما سلام کن
|
[ترجمه گوگل]عشق از سوفی PS به جما سلام کنید
[ترجمه ترگمان]\"عشق از\" سوفی PS به جما سلام کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This module for the "PS / 2 mouse or keyboard interface" and "read and write with an external parallel port single-chip 8" two-way communication module.
[ترجمه گوگل]این ماژول برای "واسط ماوس یا صفحه کلید PS / 2" و "خواندن و نوشتن با پورت موازی خارجی تک تراشه 8" ماژول ارتباط دو طرفه است
[ترجمه ترگمان]این ماژول برای \"PS \/ ۲ ماوس\" یا \"رابط صفحه کلید\" و \"خواندن و نوشتن با یک ماژول ارتباطی دو طرفه پورت موازی\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Micron-sized polystyrene(PS) two-dimensional colloidal crystals with highly ordered were fabricated quickly by vortical surface method by controlling lifting rate.
[ترجمه گوگل]بلورهای کلوئیدی دوبعدی پلی استایرن (PS) با اندازه میکرون با مرتب سازی بالا به سرعت با روش سطح گردابی با کنترل نرخ بلند شدن ساخته شدند
[ترجمه ترگمان]polystyrene با اندازه micron (PS)دو بعدی با استفاده از روش سطحی vortical با کنترل نرخ بالای بالابر، به سرعت ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The protocol of PS/2 and it's interface features of electrical parameters are analyzed. The standard scan code set 2 is also introduced.
[ترجمه گوگل]پروتکل PS/2 و ویژگی های رابط پارامترهای الکتریکی آن تحلیل می شود مجموعه کد اسکن استاندارد 2 نیز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]پروتکل پی \/ ۲ و ویژگی های ارتباطی پارامترهای الکتریکی مورد بررسی قرار می گیرند کد اسکن استاندارد ۲ نیز معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each process managed by the SRC correlates with at least one process on the normal process table (ps).
[ترجمه گوگل]هر فرآیند مدیریت شده توسط SRC حداقل با یک فرآیند در جدول فرآیند معمولی (ps) همبستگی دارد
[ترجمه ترگمان]هر فرآیند مدیریت شده توسط SRC با حداقل یک فرآیند بر روی میز فرآیند طبیعی (CT)مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The effect of the composite hole transporting layer with different polystyrene(PS)-triphenyl diamine(TPD) mass ratios on the performance of organic light-emitting devices(OLEDs) was investigated.
[ترجمه گوگل]اثر لایه انتقال سوراخ مرکب با نسبت‌های جرمی مختلف پلی استایرن (PS) - تری فنیل دیامین (TPD) بر عملکرد دستگاه‌های ساطع نور آلی (OLED) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر لایه انتقال حفره کامپوزیت با پلی استایرن متفاوت (PS)- نسبت های جرم دی آمین دی آمین (TPD)بر عملکرد وسایل ساطع کننده نور ارگانیک (OLEDs)مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Post Script
موضوع: کامپیوتر
پست اسکریپت (PostScript و به طور خلاصه PS) یک زبان برنامه نویسی پویا و الحاقی است که توسط John Warnock و Charles Geschke در سال ۱۹۸۲ طراحی شد. پست اسکریپت یک زبان توصیف صفحه است که با یک مفسر اجرا می شود تا یک تصویر را ایجاد کند. پست اسکریپت بهترین زبان شناخته شده برای توصیف صفحات در زمینه های الکترونیک و منتشر کردن دسکتاپ است.
عبارت کامل: Photo Shop
موضوع: کامپیوتر
ادوبی فوتوشاپ (Photoshop، به معنی کارگاه عکاسی) یک پردازشگر گرافیکی است که بدست شرکت ادوبی گسترش یافته و برای ایجاد، ترکیب، ویرایش، بازسازی و یا دگرگونی عکس ها و نگاره ها بکار می رود. فتوشاپ برای سیستم عامل ویندوز و مکینتاش به کار می رود. هم چنین نگارش های گوناگون این نرم افزار تا نگارش دهم، در سیستم عامل لینوکس نیز با کمک ابزارهای میانه (مانند کراس اوور) قابل استفاده است. آخرین نسخهٔ رسمی این نرم افزار نسخهٔ دوازدهم آن است که با اسم ادوبی فتوشاپ سی اس۵ شناخته می شود. (سی اس مخفف عبارت Creative Suite است و به معنای برنامهٔ خلاق است.)

تخصصی

[برق و الکترونیک] picosecond-پیکو ثانیه یک میلیونیم ثانیه .

انگلیسی به انگلیسی

• extra text added to a document; addition to a letter that was already finished; appendix to a book

پیشنهاد کاربران

البته تو ایران بعضی وقتا میگن ps ممکنه منظور play station باشه
مخفف postscript
به فارسی یعنی پی نوشت
به علاوه اون
پستگفتار
نمونه: ( Uh I've an exam ( PS I'm died
ترجمه:وای من یه امتحان دارم ( پ. گ من مردم )

در اصطلاحات پزشکی به معنای سیستم تنفسی
ضمیمه ( مخفّف واژۀ postscript ) .
مخففِ postscript هست
بمعنای پی نوشت
مخفف کلمه ی postscript، پی نوشت ( پ ن ) .

بپرس