prudery

/ˈpruːdəri//ˈpruːdəri/

معنی: تظاهر، غری، کوته فکری، امل بودن
معانی دیگر: نجیب نمایی، زهد فروشی، ریا کاری، تزویر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pruderies
(1) تعریف: the state, quality, or characteristic of being prudish.

- Her friends accused of her prudery when she refused to wear the bikini they'd bought for her.
[ترجمه گوگل] دوستانش وقتی از پوشیدن بیکینی که برایش خریده بودند امتناع کرد به احتیاط او متهم شدند
[ترجمه ترگمان] دوستانش به ظاهر prudery او را متهم می کردند، وقتی از پوشیدن بیکینی استفاده کرد که برایش خریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an act, word, or the like that is prudish.

جمله های نمونه

1. Surely, they feel, youthful vigour should outgun out-of-date prudery.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، آنها احساس می کنند، نیروی جوانی باید از احتیاط منسوخ پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]مسلما، آن ها احساس می کنند که قدرت و قدرت جوانی باید به ظاهر prudery با هم ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am convinced that Victorian prudery was much to blame for this, and modern treatment might have much ameliorated it.
[ترجمه گوگل]من متقاعد شده‌ام که احتیاط ویکتوریایی در این امر بسیار مقصر بوده است، و درمان مدرن ممکن است آن را بسیار بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]من متقاعد شده ام که prudery ویکتوریایی خیلی به خاطر این موضوع مورد سرزنش قرار گرفته است، و رفتار مدرن ممکن است تاثیر زیادی بر آن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For those raised in the prudery of puritanism or the celibacy-conscious preoccupations of Catholicism this ran against the grain.
[ترجمه گوگل]برای کسانی که در احتیاط پیوریتانیسم یا مشغله های تجرد آگاهانه کاتولیک پرورش یافته اند، این امر بر خلاف غلات بود
[ترجمه ترگمان]برای کسانی که در the پارسایی و یا the عاری از تجرد و preoccupations مذهب کاتولیک پرورش می یافتند، این کار بر ضد غله انجام می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Joe wondered whether their prudery would ruin things, or add even more hilarity.
[ترجمه گوگل]جو به این فکر می کرد که آیا احتیاط آن ها همه چیز را خراب می کند یا به شادی بیشتر می افزاید
[ترجمه ترگمان]جو در این فکر بود که آیا prudery این prudery را خراب می کنند یا حتی more هم اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In some cultures it is not prudery that leads them to discourage men from looking at pornography.
[ترجمه گوگل]در برخی فرهنگ‌ها، احتیاط نیست که باعث می‌شود مردان را از نگاه کردن به پورنوگرافی منصرف کنند
[ترجمه ترگمان]در برخی فرهنگ ها، این prudery نیست که آن ها را هدایت کند تا مردان را از نگاه کردن به پورنوگرافی منع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unfortunately, because of prudery and general historical ignorance, these epidemiological basics had been widely forgotten when AIDS made its appearance in the 1980's.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، به دلیل تدبیر و ناآگاهی کلی تاریخی، زمانی که ایدز در دهه 1980 ظاهر شد، این اصول اپیدمیولوژیک به طور گسترده ای فراموش شده بود
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، به دلیل بی توجهی و نادانی تاریخی عمومی، این اصول epidemiological به طور گسترده هنگامی که ایدز در دهه ۱۹۸۰ ظهور کرد، به طور گسترده فراموش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paper was called: Crudity, Prudery, And Treachery: Translating Sex in the Song of Songs.
[ترجمه گوگل]این مقاله نام داشت: خامی، تجاوز، و خیانت: ترجمه جنسیت در آواز ترانه ها
[ترجمه ترگمان]این روزنامه نوشته شده: crudity، Prudery، و خیانت: ترجمه سکس در آهنگ آهنگ ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A woman of artifice and prudery.
[ترجمه گوگل]زنی با تدبیر و تدبیر
[ترجمه ترگمان]یک زن مکار و امل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Prudery is a kind of avarice, the worst of all.
[ترجمه گوگل]تکبر نوعی بخل است، از همه بدتر
[ترجمه ترگمان]Prudery نوعی حرص و آز است، از همه بدتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prudery is a demi-virtue and a demi-vice.
[ترجمه گوگل]احتیاط یک فضیلت و یک زوال است
[ترجمه ترگمان]Prudery یک نیمه فضیلت و نیمه فساد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A single incident suggests a great deal about Hennepinhis prudery, his belligerence, his sensitivity.
[ترجمه گوگل]یک حادثه واحد حاکی از نکات زیادی در مورد احتیاط هنپین، جنگ طلبی و حساسیت اوست
[ترجمه ترگمان]یک حادثه واحد، مقدار زیادی را در مورد Hennepinhis prudery، belligerence، و حساسیت او نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some feminists even claim that pornography can empower women by loosening them from the shackles of social prudery and restrictions.
[ترجمه گوگل]برخی از فمینیست‌ها حتی ادعا می‌کنند که پورنوگرافی می‌تواند زنان را با رهایی از قید و بندهای احتیاط و محدودیت‌های اجتماعی توانمند کند
[ترجمه ترگمان]برخی از feminists ها حتی ادعا می کنند که پورنوگرافی می تواند با شل کردن آن ها از قید of اجتماعی و محدودیت ها به زنان کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The'Eastern'Mark Twain can be delicate to the point of prudery.
[ترجمه گوگل]مارک تواین شرقی می تواند تا حدی ظریف باشد
[ترجمه ترگمان]مارک تواین از شرق می تواند نسبت به نقطه of حساس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We think of it as a time of buttoned-up prudery and repression — and it was — but loosen the corset of 1860s England and out spills the kink.
[ترجمه گوگل]ما آن را به عنوان زمان احتیاط و سرکوب دکمه‌ای در نظر می‌گیریم - و همینطور هم شد - اما کرست انگلستان دهه 1860 را شل کرد و پیچیدگی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]ما به آن به عنوان یک زمان از فشار بالا و سرکوب فکر می کنیم - و آن - - اما کرست دوران ۱۸۶۰ و خارج کردن the را شل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تظاهر (اسم)
display, feint, affectation, demonstration, pretense, pretension, ostentation, simulation, fakery, make-believe, semblance, preciosity, prudery, effusion, eyewash, grimace

غری (اسم)
chi-chi, chichi, prudery, namby-pamby

کوته فکری (اسم)
fanaticism, prudery

امل بودن (اسم)
prudery

انگلیسی به انگلیسی

• excessively modest behavior, excess propriety; self-righteousness, piousness

پیشنهاد کاربران

بپرس