1. the proximity of the hospital to our house
نزدیکی بیمارستان به خانه ی ما
2. the proximity of the sea modifies the temperature
نزدیک بودن دریا از گرما می کاهد.
3. in the proximity of the church
در جوار کلیسا
4. people go to the proximity of tochal in cable cars
مردم با تله کابین تا نزدیکی توچال می روند.
5. The site is in close proximity to motorways and an airport.
[ترجمه گوگل]این سایت در مجاورت بزرگراه ها و فرودگاه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این مکان در نزدیکی جاده ها و فرودگاه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Part of the attraction is Darwin's proximity to Asia.
[ترجمه گوگل]بخشی از جذابیت نزدیکی داروین به آسیا است
[ترجمه ترگمان]بخشی از جذابیت، نزدیکی داروین به آسیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We chose the house for its proximity to the school.
[ترجمه گوگل]خانه را به دلیل نزدیک بودن به مدرسه انتخاب کردیم
[ترجمه ترگمان]خانه را برای نزدیک شدن به مدرسه انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What drew him to the area was its proximity to central London.
[ترجمه گوگل]چیزی که او را به این منطقه کشاند، نزدیکی آن به مرکز لندن بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که او را به این منطقه کشاند نزدیکی آن به مرکز لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some species may nest in close proximity to each other.
[ترجمه گوگل]برخی از گونه ها ممکن است در نزدیکی یکدیگر لانه کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از گونه ها ممکن است در مجاورت یکدیگر لانه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The proximity of the college to London makes it very popular.
[ترجمه گوگل]نزدیکی کالج به لندن آن را بسیار محبوب کرده است
[ترجمه ترگمان]نزدیکی دانشگاه به لندن بسیار مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Despite their proximity, Dickinson has not written a column about Earley and is unwilling to say anything about him.
[ترجمه گوگل]علیرغم نزدیکی آنها، دیکینسون ستونی در مورد ارلی ننوشته است و حاضر نیست در مورد او چیزی بگوید
[ترجمه ترگمان]علی رغم نزدیکی آن ها، دیکنسون یک ستون درباره Earley ننوشته است و تمایلی به گفتن چیزی در مورد او ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All sensory forms are affected by proximity and this is particularly noticeable amidst networks of lines.
[ترجمه گوگل]همه اشکال حسی تحت تأثیر مجاورت قرار می گیرند و این به ویژه در میان شبکه های خطوط قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]تمام اشکال حسی از نزدیکی تحت تاثیر قرار می گیرند و این به ویژه در میان شبکه های خطوط قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Certainly he had not been in such close proximity to a pretty young girl for as long as he could remember.
[ترجمه گوگل]مطمئناً تا زمانی که به یاد می آورد، با یک دختر جوان زیبا به این نزدیکی نزدیک نشده بود
[ترجمه ترگمان]مسلما او تا آن زمان که به یاد داشت چندان به دختر خوشگلی نزدیک نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Of particular importance to the family was the proximity of the synagogue itself, a mere few minutes walk through the park.
[ترجمه گوگل]نزدیک بودن به خود کنیسه از اهمیت ویژه ای برای خانواده برخوردار بود، تنها چند دقیقه پیاده روی در پارک
[ترجمه ترگمان]اهمیت ویژه ای که به خانواده مربوط می شد نزدیکی خود کنیسه بود، تنها چند دقیقه راه رفتن در پارک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید