1. provost marshal
رئیس دژبان پادگان
2. Provost said the boat operator had practiced the stunt but was relatively inexperienced.
[ترجمه گوگل]پروست گفت که اپراتور قایق این شیرین کاری را تمرین کرده بود اما نسبتاً بی تجربه بود
[ترجمه ترگمان]رئیس قایق گفت که اپراتور قایق، این شیرین کاری را انجام داده بود، اما نسبتا بی تجربه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mr Constable said later that the provost was traditionally chairman of the board, which was not run along political lines.
[ترجمه گوگل]آقای پاسبان بعداً گفت که پروست به طور سنتی رئیس هیئت مدیره بود که بر اساس خطوط سیاسی اداره نمی شد
[ترجمه ترگمان]آقای کانستبل در ادامه گفت که این رئیس به طور سنتی رئیس هیات مدیره بود که با خطوط سیاسی اداره نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The provost came to the edge of the scaffold, unrolled a parchment and read the sentences of death.
[ترجمه گوگل]استاد به لبه داربست آمد، کاغذ پوستی را باز کرد و احکام اعدام را خواند
[ترجمه ترگمان]فرمانده به لبه سکو آمد و کاغذ پوستی را باز کرد و جمله مرگ را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The regents and provost are trying to cast their about-face as a positive move.
[ترجمه گوگل]نایب السلطنه ها و پروستات سعی می کنند چهره خود را به عنوان یک حرکت مثبت نشان دهند
[ترجمه ترگمان]The و provost سعی دارند چهره خود را به عنوان یک حرکت مثبت قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Provost McDonald said last year BAe had moved the headquarters of its regional jet operation to Prestwick.
[ترجمه گوگل]پروست مک دونالد گفت سال گذشته BAe مقر عملیات جت منطقه ای خود را به Prestwick منتقل کرده است
[ترجمه ترگمان]Provost گفت که سال گذشته BAe مرکز عملیات جت منطقه ای خود را به Prestwick منتقل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anyway, I went to the Provost of Paris.
[ترجمه گوگل]به هر حال من به پروست پاریس رفتم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من به the پاریس رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We were tried before the Provost of Paris the next morning.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد در برابر پروست پاریس محاکمه شدیم
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، ما سعی کردیم که از پاریس خارج شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. During his tenure as provost, Cole experienced his fair share of political messiness.
[ترجمه گوگل]کول در طول تصدی خود به عنوان استاد، سهم نسبتاً نابسامان سیاسی خود را تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]کول در طی دوره تصدی خود به عنوان رئیس خود، سهم عادلانه خود از messiness سیاسی را تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cushman contacted the Union Army's local provost marshal and offered to perform the toast as a way to ingratiate herself to the Confederates and become a federal intelligence operative.
[ترجمه گوگل]کوشمن با مارشال محلی ارتش اتحادیه تماس گرفت و پیشنهاد داد که نان تست را به عنوان راهی برای خشنود کردن خود به کنفدراسیون ها و تبدیل شدن به یک عامل اطلاعاتی فدرال انجام دهد
[ترجمه ترگمان]Cushman با رئیس پلیس محلی تماس گرفت و به او پیشنهاد کرد که به سلامتی سربازان کنفدراسیون بیاید و به سازمان جاسوسی فدرال تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Vice Provost Huddleston says she's also seeing an increase in student transfers.
[ترجمه گوگل]هادلستون، معاون پروستات، می گوید که او همچنین شاهد افزایش انتقال دانش آموزان است
[ترجمه ترگمان]Huddleston، معاون دانشگاه، می گوید که او همچنین شاهد افزایش انتقال دانش آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What have you done in the past months Provost?
[ترجمه گوگل]پروست در ماه های گذشته چه کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تو چند ماه گذشته چیکار کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One of these was Provost Bost, administrator of the public school, Eton.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها پروست بست، مدیر مدرسه دولتی ایتون بود
[ترجمه ترگمان]یکی از اینها bost Provost، مدیر مدرسه دولتی، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Chancellor and the Provost are the Institute's two most senior academic officers.
[ترجمه گوگل]رئیس و پروست دو مقام ارشد دانشگاهی مؤسسه هستند
[ترجمه ترگمان]رئیس و رئیس دانشگاه دو افسر ارشد دانشگاهی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید