provisions

/prəˈvɪʒn̩z//prəˈvɪʒn̩z/

معنی: خواربار، تدارکات، مقررات
معانی دیگر: قیود

جمله های نمونه

1. according to the provisions of the contract . . .
طبق مواد پیش بینی شده در قرارداد . . .

2. to lay up provisions for winter
برای زمستان آذوقه کنار گذاشتن

3. we were running out of water and provisions
آب و خواربار ما داشت تمام می شد.

4. The campers got their provisions at the village shop.
[ترجمه ملکوتی] گردشگران طبیعت مواد غذایی را از مغازه ای در روستا خریدند
|
[ترجمه گوگل]چادرنشینان آذوقه خود را از مغازه روستا تهیه کردند
[ترجمه ترگمان]The آذوقه آن ها را در مغازه دهکده قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He made provisions for his wife and his children in his will.
[ترجمه ملکوتی] او دروصیت خود برای زن وفرزندانش وسیله امرار معاش درنظر گرفت
|
[ترجمه گوگل]او در وصیت نامه خود برای همسر و فرزندانش تدارک دید
[ترجمه ترگمان]او برای همسرش و فرزندانش در وصیتنامه خود آذوقه تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lack of childcare provisions made it difficult for single mothers to get jobs.
[ترجمه گوگل]فقدان مقررات مراقبت از کودکان کار را برای مادران مجرد دشوار کرده است
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد مراقبت از کودکان برای مادران مجرد برای گرفتن شغل دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Provisions may be purchased from the mini-market.
[ترجمه گوگل]آذوقه را می توان از مینی مارکت خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]توشه ممکن است از بازار کوچک خریداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On board were enough provisions for two weeks.
[ترجمه گوگل]در هواپیما آذوقه کافی برای دو هفته وجود داشت
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره برای دو هفته آذوقه کافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Act contained provisions designed to preserve the status quo.
[ترجمه گوگل]این قانون حاوی مقرراتی بود که برای حفظ وضعیت موجود طراحی شده بود
[ترجمه ترگمان]قانون حاوی مقرراتی بود که برای حفظ وضع موجود طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had enough provisions for two weeks.
[ترجمه گوگل]برای دو هفته آذوقه کافی داشتیم
[ترجمه ترگمان]برای دو هفته آذوقه کافی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Under the provisions of the lease, the tenant is responsible for repairs.
[ترجمه گوگل]طبق مفاد اجاره نامه، تعمیرات بر عهده مستاجر است
[ترجمه ترگمان]مستاجر مسئول اجاره نامه است، مستاجر مسئول تعمیرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have inserted certain provisions into the treaty to safeguard foreign workers.
[ترجمه گوگل]ما مقررات خاصی را برای حفاظت از کارگران خارجی در این معاهده درج کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما مقررات خاصی را برای حفاظت از کارگران خارجی وارد معاهده کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They failed to carry out the provisions.
[ترجمه گوگل]آنها نتوانستند مقررات را اجرا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نتوانستند مقررات را اجرا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We went into town to stock up on provisions.
[ترجمه گوگل]برای تهیه آذوقه به شهر رفتیم
[ترجمه ترگمان]به شهر رفتیم تا آذوقه تهیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواربار (اسم)
food, supply, viand, victual, grocery, provender, provisions, foodstuff, provand, provant, proviant

تدارکات (اسم)
munition, provisions, supplies

مقررات (اسم)
provisions, prescriptions, requirements, stipulations

انگلیسی به انگلیسی

• supplies; food

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
- بندها / مواد قانونی
- شروط / مقررات
- مفاد ( در قرارداد یا طرح )
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( حقوقی – اصلی ) :**
به معنای بندها یا مواد مشخص در یک قرارداد، قانون یا طرح که شرایط و الزامات را تعیین می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *Zelenskyy has objected in particular to provisions in the 28 - point plan that would have required Ukraine to surrender territory in the east. *
زلنسکی به ویژه به **مفاد** موجود در طرح ۲۸ ماده ای اعتراض کرده که اوکراین را ملزم به واگذاری سرزمین در شرق می کرد.
2. ** ( سیاسی – کاربردی ) :**
در متون سیاسی و دیپلماتیک، *provisions* به بخش هایی از توافق یا طرح گفته می شود که تعهدات یا محدودیت های طرفین را مشخص می کنند.
مثال: *The peace treaty included provisions for disarmament. *
پیمان صلح شامل بندهایی برای خلع سلاح بود.
- - -
🔸 مترادف ها:
clauses – terms – conditions – stipulations – articles
- - -
- در متون حقوقی و سیاسی، *provisions* تقریباً همیشه به معنای �مواد یا بندهای یک قرارداد/طرح� است.

زاد ( زادی اندک داشتیم، برادرم به دیه رفت تا چیزی از بقال بخرد. - سفرنامۀ ناصرخسرو )
مایحتاج عمومی
تدارکات - مایحتاج - مُفاد - آذوقه
● تمهیدات
● آذوقه و مایحتاج
تمهیدات
مایحتاج
موازین:
sharia provisions: موازین شریعت
قیود
شرایط
مقررات
( صندوق ) ذخیره
ذخایر
اقدامات
مقررات
مفاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)