1. New York is a proving ground today for the Democratic presidential candidates.
[ترجمه گوگل]نیویورک امروز محل اثبات نامزدهای دموکرات ریاست جمهوری است
[ترجمه ترگمان]نیویورک امروز برای کاندیدای ریاست جمهوری دموکرات ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's an ideal proving ground for the new car.
[ترجمه گوگل]این یک مکان ایده آل برای اثبات خودروی جدید است
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن زمین برای ماشین جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The club is the proving ground for young boxers.
[ترجمه گوگل]این باشگاه محل اثبات بوکسورهای جوان است
[ترجمه ترگمان]کلوپ، ثابت کردن زمین برای boxers جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chicago was becoming an influential proving ground for bands like Smashing Pumpkins.
[ترجمه گوگل]شیکاگو در حال تبدیل شدن به یک میدان تاثیرگذار برای گروه هایی مانند Smashing Pumpkins بود
[ترجمه ترگمان]شیکاگو در حال تبدیل شدن به زمینه ای ثابت برای گروه هایی مانند Smashing pumpkins بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Special projects are also an excellent proving ground.
[ترجمه گوگل]پروژه های ویژه نیز یک زمینه عالی برای اثبات است
[ترجمه ترگمان]پروژه های خاص نیز یک اثبات عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was a great proving ground.
7. The proving ground underlines GM Daewoo's growing importance as General Motors boosts its operations in Asia.
[ترجمه گوگل]میدان آزمایشی بر اهمیت روزافزون جنرال موتورز دوو تاکید می کند زیرا جنرال موتورز فعالیت های خود را در آسیا افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]زمین اثبات اهمیت رو به رشد جنرال موتورز را افزایش می دهد چرا که جنرال موتورز عملیات های خود را در آسیا افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But Reagan's speech presciently identified Berlin as the proving ground of Gorbachev's intentions to open up the communist bloc.
[ترجمه گوگل]اما سخنرانی ریگان پیشاپیش برلین را به عنوان محل اثبات نیات گورباچف برای گشایش بلوک کمونیستی معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]اما سخنرانی ریگان برلین را به عنوان زمین اثبات نیت گورباچف اعلام کرد که جبهه کمونیست را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But the testing method and mode of proving ground of PLA can' t be seasoned with the demand of new RMA.
[ترجمه گوگل]اما روش آزمایش و حالت میدان اثبات PLA را نمی توان با تقاضای RMA جدید چاشنی کرد
[ترجمه ترگمان]اما روش آزمایش و روش اثبات زمین PLA را نمی توان با تقاضای RMA جدید چاشنی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. On the sacred stone of Proving Ground, the nobleman faced the servant boy.
[ترجمه گوگل]بر روی سنگ مقدس Proving Ground، آن نجیب با پسر خدمتکار روبرو شد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان در سنگی مقدس زمین، با آن پسر خدمتکار روبه رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Studler asked the Aberdeen Proving Ground to submit a report on the smaller caliber weapons.
[ترجمه گوگل]استودلر از مرکز آزمایش آبردین خواست تا گزارشی در مورد سلاح های کالیبر کوچکتر ارائه کند
[ترجمه ترگمان]Studler از \"آبردین\" درخواست کرد تا گزارشی از سلاح های کالیبر کوچک ارائه نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The position required no athletic ability, but traditionally has served as a proving ground for Mississippi politicians.
[ترجمه گوگل]این موقعیت به هیچ توانایی ورزشی نیاز نداشت، اما به طور سنتی به عنوان محل اثبات برای سیاستمداران می سی سی پی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]این موقعیت هیچ توانایی ورزشی ندارد، اما به طور سنتی به عنوان یک زمین ثابت برای سیاستمداران می سی سی پی عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Warrior robots, juggernauts, and land raiders used the jungles as a proving ground.
[ترجمه گوگل]روباتهای جنگجو، جنگجویان و مهاجمان زمینی از جنگلها بهعنوان محل آزمایش استفاده میکردند
[ترجمه ترگمان]ربات های جنگجو، juggernauts، و مهاجمان زمینی از جنگل ها به عنوان یک زمین اثبات استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All others are graduates of the Gold Coast Pro-Am Circuit, a summertime proving ground for aspiring tour players.
[ترجمه گوگل]بقیه فارغ التحصیلان Gold Coast Pro-Am Circuit هستند، که محل آزمایش تابستانی برای بازیکنان مشتاق تور است
[ترجمه ترگمان]همه افراد دیگر فارغ التحصیلان مدار Gold Pro - Am - Am هستند که فصل تابستان زمین را برای بازیکنان جذاب تور نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید