providentially


بقدرت خدا، از مشیت الهی، من جانب الله، بموقع

جمله های نمونه

1. Providentially, he had earlier made friends with a Russian Colonel.
[ترجمه گوگل]او قبلاً با یک سرهنگ روسی دوست شده بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا با یک سرهنگ روسی دوست شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A mosquito net was providentially suspended above the bed; the creek was certain to be thick with insects when night fell.
[ترجمه گوگل]یک پشه بند به طور مشروط بالای تخت آویزان شده بود وقتی شب شد، مطمئن بود که نهر پر از حشرات است
[ترجمه ترگمان]از روی تخت یک شبکه پر از پشه را از روی تخت آویزان کرده بود که وقتی شب فرا رسید، نهر از حشرات پر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Providentially, some words like star and far are now spelled with ar, but in the past they too had er.
[ترجمه گوگل]به طور مشروط، برخی از کلمات مانند star و far اکنون با ar نوشته می شوند، اما در گذشته آنها نیز er داشتند
[ترجمه ترگمان]Providentially، برخی کلمات شبیه ستاره و دور با ar، اما در گذشته بیش از آن چیزی نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Providentially the Lord used a God-fearing Ethiopian eunuch named Ebed - Melech to come to Jeremiah's rescue.
[ترجمه گوگل]خداوند به طور مشروط از یک خواجه اتیوپیایی خداترس به نام ابد - ملک استفاده کرد تا ارمیا را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]خدای من، لرد از a Ethiopian - به نام Ebed نامیده می شد تا به نجات خرمیا د سنت آمور برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. God had providentially placed Nehemiah in an influential and sensitive position as the cup- bearer of Artaxerxes, the king of Persia.
[ترجمه گوگل]خداوند نحمیا را به‌عنوان جام‌دار اردشیر، پادشاه ایران، به‌طور مشیت‌آمیز در موقعیتی تأثیرگذار و حساس قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]خداوند خداوند را در موقعیت حساس و حساسی به عنوان حامل cup، پادشاه ایران، قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are strands of the call of God providentially at work for us which we recognize and no one else does.
[ترجمه گوگل]رشته‌هایی از دعوت خدا به صورت مشیت‌آمیز برای ما کار می‌کند که ما آنها را تشخیص می‌دهیم و هیچ کس دیگری آن را نمی‌شناسد
[ترجمه ترگمان]strands از فراخوان خداوند در کار برای ما وجود دارد که به رسمیت می شناسیم و هیچ کس دیگری این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The blessing of the Parish Centre providentially falls on the 12th of December, the day when in Mexico and in the Americas celebrate the Solemnity of Our Lady of Guadalupe.
[ترجمه گوگل]برکت مرکز محله به طور مشروط در 12 دسامبر، روزی که در مکزیک و در قاره آمریکا جشن بزرگداشت بانوی ما از گوادالوپ را جشن می گیرند، می افتد
[ترجمه ترگمان]خدای مرکز کشیش ها روز دوازدهم دسامبر، روزی که در مکزیک و آمریکا جشن solemnity بانوی of را جشن می گیرند، در دوازدهم دسامبر سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. God had providentially arranged for Mordecai to be in the right place at the right time.
[ترجمه گوگل]خدا به طور مشیته ترتیب داده بود که مردخای در زمان مناسب در مکان مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]خداوند به خواست خداوند ترتیبی داده بود که در زمان مناسب در جای مناسبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He accomplishes His plan providentially through circumstances.
[ترجمه گوگل]او برنامه‌اش را از طریق شرایط به‌طور مشروط به انجام می‌رساند
[ترجمه ترگمان]او برنامه خود را با خواست خداوند از طریق شرایط انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. OK, so Lou is providentially born into a Protestant Christian family in China.
[ترجمه گوگل]خوب، پس لو در یک خانواده مسیحی پروتستان در چین به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، به تقدیر خداوند در یک خانواده مسیحی پروتستان در چین به دنیا آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Providentially, Rachel went to the well much earlier than usual with her father's flock, arriving at the same time as future with.
[ترجمه گوگل]به طور مشروط، راشل با گله پدرش خیلی زودتر از حد معمول به چاه رفت و همزمان با آینده به چاه رسید
[ترجمه ترگمان]ریچل، ریچل خیلی زودتر از معمول با گله پدرش به خانه رفت و در همان حال با او به آینده رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 200 he announced that Police Day would now be a national holiday – which meant (providentially) that the 25 January protesters had the day off.
[ترجمه گوگل]در سال 200 او اعلام کرد که روز پلیس اکنون یک تعطیلات ملی خواهد بود - به این معنی که (به صورت مشروط) معترضان 25 ژانویه روز تعطیل بودند
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ مارس او اعلام کرد که روز پلیس یک تعطیلی ملی خواهد بود که به این معنا بود که (به خواست خدا)۲۵ ژانویه تظاهر کنندگان روز تعطیل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We know that He providentially spared the lives of some righteous ones, such as Jeremiah, but evidently He did not save all of them.
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که او به طور مشیته جان برخی از صالحان، مانند ارمیا را نجات داد، اما ظاهراً او همه آنها را نجات نداد
[ترجمه ترگمان]می دانیم که به خواست خداوند زندگی خوبی را از دست داده بود، چنین به نظر می رسید که او همه آن ها را نجات نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This promise is mysteriously and providentially united to our mission to spread Christ's Kingdom of love.
[ترجمه گوگل]این وعده به طور اسرارآمیز و مشیتی با مأموریت ما برای گسترش پادشاهی عشق مسیح متحد شده است
[ترجمه ترگمان]این قول مرموز و به طور مرموز با ماموریت ما متحد شد تا قلمرو عشق مسیح را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• through divine protection or supervision, through god's guidance

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : providence
✅️ صفت ( adjective ) : provident / providential
✅️ قید ( adverb ) : providentially
خوشبختانه

بپرس