provender

/ˈprɒvɪndər//ˈprɒvɪndə/

معنی: غذا، علف، علوفه، علیق، سورسات، خواربار، اذوقه، علیق دادن، خواربار تامین کردن
معانی دیگر: خوراک چهارپا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: dry food that is used as feed for domestic animals or livestock.
مترادف: feed
مشابه: food

(2) تعریف: a supply of food.
مترادف: provisions, viands, victuals
مشابه: feed, food, foodstuffs, larder, nourishment, provision, rations, store, sustenance

جمله های نمونه

1. Ammunition, provender, railway lines - all had been provided with Teutonic thoroughness.
[ترجمه گوگل]مهمات، پروندر، خطوط راه آهن - همه با دقت توتونی ارائه شده بودند
[ترجمه ترگمان]مهمات، علیق، خطوط راه آهن - همه با دقت و دقت آلمانی تامین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Greedy beggars !'he observed, making for the provender. 'Why did not you invite me, Ratty?
[ترجمه گوگل]گدایان حریص! رتی چرا مرا دعوت نکردی؟
[ترجمه ترگمان]ای گدایان حریص! او در حالی که آذوقه را آماده می کرد، گفت: رتی، چرا مرا دعوت نکردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If others are the machines to provide provender, they are the machines to read it.
[ترجمه گوگل]اگر دیگران ماشین‌هایی هستند که پروندر را ارائه می‌کنند، آن‌ها ماشین‌هایی هستند که آن را می‌خوانند
[ترجمه ترگمان]اگر دیگران machines را تامین کنند، ماشین ها باید آن را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bighorn sheep, very good to eat, was a logical source of provender in the hill country.
[ترجمه گوگل]گوسفند شاخ، که برای خوردن بسیار خوب بود، منبعی منطقی برای تولید در منطقه تپه بود
[ترجمه ترگمان]گوسفند bighorn، که برای خوردن بسیار خوب بود، یک منبع منطقی provender در کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ambrosial and essential part of the fruit is lost with the bloom which is rubbed off in the market cart, and they become mere provender.
[ترجمه گوگل]قسمت گلابی و اساسی میوه با شکوفه‌هایی که در گاری بازار مالیده می‌شود از بین می‌روند و تبدیل به یک محصول اولیه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]بخش عمده میوه و essential میوه با the که در گاری دیده می شود از دست رفته است، و آن ها به صرف غذا نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a proud horse that will not bear his own provender.
[ترجمه گوگل]اسبی مغرور است که ضامن خود را به دوش نمی کشد
[ترجمه ترگمان]اسب مغروری است که آذوقه خود را تحمل نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the man came into the house: and he ungirded his camels, and gave straw and provender for the camels, and water to wash his feet, and the men's feet that were with him.
[ترجمه گوگل]و آن مرد وارد خانه شد و شتران خود را باز کرد و برای شتر کاه و نعناع داد و برای شستن پاهای خود و مردانی که با او بودند آب داد
[ترجمه ترگمان]و این مرد وارد خانه شد و شتر خود را جمع کرد و مقدار زیادی آذوقه و آذوقه برای شترها و آب و پاهای مرد که با او بودند، فراهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is a proud horse that will bear his own provender.
[ترجمه گوگل]اسبی مغرور است که پروانه خود را به دوش می کشد
[ترجمه ترگمان]اسب مغروری است که آذوقه خودش را تحمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She said moreover unto him, We have and provender enough and room to lodge in.
[ترجمه گوگل]او همچنین به او گفت: ما به اندازه کافی جا داریم و جای اقامت داریم
[ترجمه ترگمان]به او گفت: ما آذوقه و آذوقه کافی برای اقامت در خانه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غذا (اسم)
chop, food, diet, dish, aliment, meal, chow, alimentation, nutrition, nourishment, nurture, viand, chop-chop, cuisine, provender, nutriment

علف (اسم)
grass, herb, herbage, darnel, fodder, forage, provender, tare

علوفه (اسم)
feed, keep, provision, fodder, forage, provender, feed-stuff

علیق (اسم)
fodder, forage, provender

سورسات (اسم)
fodder, forage, provender

خواربار (اسم)
food, supply, viand, victual, grocery, provender, provisions, foodstuff, provand, provant, proviant

اذوقه (اسم)
food, supply, victual, provender, purveyance

علیق دادن (فعل)
provender

خواربار تامین کردن (فعل)
feed, victual, supply with food, provender

انگلیسی به انگلیسی

• fodder, hay or grain used as animal feed; food, rations
provender is food for animals, especially corn and hay; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Food or provisions for animals 🌾
🔍 مترادف: Fodder, feed
✅ مثال: The barn was stocked with provender for the winter months
Provender is a term used to describe animal feed, especially for horses or livestock. It can refer to hay, grain, or other types of food given to animals.
غذای حیوانات بخصوص برای اسب یا دام، علوفه
...
[مشاهده متن کامل]

این می تواند به یونجه، غلات یا سایر انواع غذایی که به حیوانات داده می شود اشاره داشته باشد.
مثال؛
We need to restock the provender for the horses.
A person discussing animal nutrition might mention, “The quality of provender can greatly impact an animal’s health. ”
In a conversation about farming, someone might ask, “Where do you source your provender for the cows?”

رزق

بپرس