prototypic


prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی

تخصصی

[آب و خاک] وابسته به طرح مقدماتی

انگلیسی به انگلیسی

• of an original model; of an archetype, of a first model; of a typical model, of an exemplar

پیشنهاد کاربران

نمونه ی معمول / نمونه ی بارز
مربوط به نمونه اولیه، پیش نمونه

بپرس