protoplasm

/ˈproʊtəplæzəm//ˈprəʊtəplæzəm/

معنی: ماده اصلی جسم سلولی، سفیده یاخته، جرم زنده
معانی دیگر: (زیست شناسی) پیش دشته، پروتو پلاسم

جمله های نمونه

1. the protoplasm of a cell nucleus.
[ترجمه گوگل]پروتوپلاسم هسته سلول
[ترجمه ترگمان]the سلولی یک هسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just a smear of protoplasm, another speck on the biological scrap heap.
[ترجمه گوگل]فقط یک لکه از پروتوپلاسم، یک ذره دیگر روی انبوه قراضه بیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]فقط یه لکه جرم، یه ذره دیگه روی یه کپه خونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The streaming rotary motion of protoplasm within certain cells and one - celled organisms.
[ترجمه گوگل]حرکت چرخشی جریان پروتوپلاسم در سلول های خاص و موجودات تک سلولی
[ترجمه ترگمان]حرکت چرخشی streaming در درون سلول ها و ارگانیسم های تک سلولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Others are associated with the protoplasm of the cell.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر با پروتوپلاسم سلول مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]بقیه با the سلول مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They use the protoplasm in the vat as an energy source.
[ترجمه گوگل]آنها از پروتوپلاسم موجود در خمره به عنوان منبع انرژی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از protoplasm در خمره مانند یک منبع انرژی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This release of the products of cellular protoplasm to the extracellular fluid accounts for several events.
[ترجمه گوگل]این انتشار محصولات پروتوپلاسم سلولی به مایع خارج سلولی باعث چندین رویداد می شود
[ترجمه ترگمان]این انتشار محصولات of سلولی به حساب های سیال خارج سلولی برای چندین رویداد می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I know the protoplasm is the basis of all animals and plants.
[ترجمه گوگل]من می دانم که پروتوپلاسم اساس همه حیوانات و گیاهان است
[ترجمه ترگمان]من می دانم که the اساس همه حیوانات و گیاهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With the formation of protoplasm by sheer permutation & combination of atoms, the life began here.
[ترجمه گوگل]با تشکیل پروتوپلاسم به وسیله جایگشت محض و ترکیب اتم ها، زندگی در اینجا آغاز شد
[ترجمه ترگمان]با تشکیل of توسط ترکیب محض ترکیب اتم ها، زندگی در اینجا شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Attempts have been made to construct protoplasm in the lab.
[ترجمه گوگل]تلاش هایی برای ساخت پروتوپلاسم در آزمایشگاه انجام شده است
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی برای ساخت protoplasm در آزمایشگاه انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In cells with dense protoplasm, plasmalemma appeared undulated but occasionally spherical and variable in size with conspicuous invaginations that projected into the peripheral cytoplasm.
[ترجمه گوگل]در سلول‌هایی با پروتوپلاسم متراکم، پلاسمالما موج‌دار اما گاهی کروی و متغیر در اندازه‌ها با فرورفتگی‌های آشکاری که به داخل سیتوپلاسم محیطی می‌تابد ظاهر می‌شود
[ترجمه ترگمان]در سلول هایی با protoplasm متراکم، plasmalemma موج می زد اما گاهی کروی و متغیر به اندازه with آشکار که در سیتوپلاسم محیطی قرار داشت، به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each cell possesses a nucleus imbedded in protoplasm.
[ترجمه گوگل]هر سلول دارای یک هسته است که در پروتوپلاسم جاسازی شده است
[ترجمه ترگمان]هر سلول، یک هسته در protoplasm دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not only humans, of course, but also plants, animals, trees . . . even raw protoplasm.
[ترجمه گوگل]البته نه تنها انسان ها، بلکه گیاهان، حیوانات، درختان حتی پروتوپلاسم خام
[ترجمه ترگمان]البته نه تنها انسان ها بلکه گیاهان، حیوانات، درختان، حتی protoplasm خام نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The evident arborization structure was observed at the egg handle on egg surface when the egg protoplasm drew back.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پروتوپلاسم تخم مرغ به عقب برگشت، ساختار درختکاری آشکار در دسته تخم روی سطح تخم مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]ساختار arborization مشهود در دسته تخم روی سطح تخم مرغ وقتی که protoplasm به عقب کشیده شد مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Amino acid is the primary resource to synthesize protein, ferment, chlorophyll and other protoplasm.
[ترجمه گوگل]اسید آمینه منبع اولیه برای سنتز پروتئین، تخمیر، کلروفیل و سایر پروتوپلاسم ها است
[ترجمه ترگمان]آمینو اسید یک منبع اولیه برای ترکیب پروتیین، تخمیر، کلروفیل و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده اصلی جسم سلولی (اسم)
protoplasm

سفیده یاخته (اسم)
protoplasm

جرم زنده (اسم)
protoplasm

انگلیسی به انگلیسی

• gelatinous or liquid material within a cell, cytoplasm and nucleus of a cell
protoplasm is the living substance inside the cells of animals and plants; a technical term in biology.

پیشنهاد کاربران

ترکیب هسته و سیتوپلاسم بدون دیواره سلولی
تمام مواد زنده درون سلول رو می گن پروتوپلاسم.
تمام مواد زنده بیرون از هسته سلول رو می گن سیتوپلاسم.
به عبارتی سیتوپلاسم هسته = پروتوپلاسم.
[پزشکی] پروتوپلاسم: ماده ای که سلولهای زنده از آن ساخته می شوند
protoplasm ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: درون‏یاخته
تعریف: مادۀ کلوئیدی ژله‏مانندی با ساختار پیچیده که درون غشای یاخته را پر می‏کند و مادۀ حیاتی ساخته‏های گیاهان و جانوران محسوب می‏شود و شامل هسته و میان‏یاخته است

بپرس