protective

/prəˈtektɪv//prəˈtektɪv/

معنی: محافظ، وابسته به حفظ یا حراست
معانی دیگر: حفاظتی، حفاظی، ایمن داشتی، ایمنی، پاسداشتی، اندخسی، استحفاظی، ایمن دار، پایشی، وابسته به حمایت از فراورده های داخلی، حمایت گرایانه، حمایتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: protectively (adv.), protectiveness (n.)
• : تعریف: providing or intending to provide protection.
مشابه: guardian, security

- protective clothing
[ترجمه گوگل] لباس های محافظ
[ترجمه ترگمان] لباس های محافظ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. protective custody
بازداشت احتیاطی

2. protective custody
بازداشت استحفاظی

3. a protective mask
رخپوش ایمنی

4. workers wear protective glasses
کارگران عینک های ایمنی می زنند.

5. some animals have protective coloring
برخی حیوانات دارای رنگ های ایمن دار هستند.

6. Ozone forms a protective layer between 12 and 30 miles above the Earth's surface.
[ترجمه گوگل]ازن یک لایه محافظ بین 12 تا 30 مایلی از سطح زمین تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]لایه اوزون یک لایه محافظ بین ۱۲ تا ۳۰ مایل بالاتر از سطح کره زمین را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sunscreen provides a protective layer against the sun's harmful rays.
[ترجمه گوگل]کرم ضد آفتاب یک لایه محافظ در برابر اشعه های مضر خورشید ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]کرم ضد آفتاب یک لایه محافظ را در برابر اشعه های مضر خورشید فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The lionesses are fiercely protective of their young.
[ترجمه گوگل]شیرزنان به شدت از بچه های خود محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]The به شدت از their محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I feel very protective of you.
[ترجمه Mojarrad] من از شما خیلی حس امنیت میگیرم
|
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم از شما بسیار محافظت می کنم
[ترجمه ترگمان]من خیلی ازت محافظت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lab workers must wear protective clothing.
[ترجمه گوگل]کارکنان آزمایشگاه باید لباس محافظ بپوشند
[ترجمه ترگمان]کارگران آزمایشگاه باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We feel safe with a protective device in the house.
[ترجمه گوگل]ما با یک وسیله محافظ در خانه احساس امنیت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در خانه احساس امنیت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Workers should wear full protective clothing .
[ترجمه گوگل]کارگران باید لباس محافظ کامل بپوشند
[ترجمه ترگمان]کارگران باید لباس های محافظ کامل بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had built up a protective shell of indifference around herself.
[ترجمه گوگل]او پوسته محافظی از بی تفاوتی در اطراف خود ساخته بود
[ترجمه ترگمان]او خودش یک پوسته محافظ را در اطراف خودش ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. British industry was sheltered from foreign competition by protective tariffs.
[ترجمه roozbeh moradi] صنعت بریتانیا به کمک گمرکی های حمایتی در برابر رقابت خارجی حفاظت می شود.
|
[ترجمه گوگل]صنعت بریتانیا با تعرفه های حمایتی از رقابت خارجی در امان بود
[ترجمه ترگمان]صنعت بریتانیا از رقابت خارجی با تعرفه های حفاظتی پناه گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Workers who handle asbestos need to wear protective clothing.
[ترجمه گوگل]کارگرانی که آزبست کار می کنند باید لباس محافظ بپوشند
[ترجمه ترگمان]کارگرانی که پنبه نسوز را کنترل می کنند باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. With protective gear on you can spar with a partner.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تجهیزات محافظ می توانید با یک شریک مسابقه دهید
[ترجمه ترگمان]با لوازم حفاظتی که بر روی شما قرار دارد می توانید با یک شریک بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. a bare hillside. Naked can mean 'without a protective covering':a naked sword.
[ترجمه گوگل]یک دامنه تپه برهنه برهنه می تواند به معنای "بدون پوشش محافظ" باشد: شمشیر برهنه
[ترجمه ترگمان]یه تپه لخت برهنه است، بدون پوشش محافظ، یک شمشیر برهنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Monkeys do not have any kind of protective armour and use their brains to solve problems.
[ترجمه گوگل]میمون ها هیچ نوع زره محافظی ندارند و از مغز خود برای حل مشکلات استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]میمون ها هیچ نوع زره محافظ ندارند و از مغزشان برای حل مشکلات استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The ship had been heavily plated with protective sheets.
[ترجمه گوگل]کشتی به شدت با ورقه های محافظ پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کشتی با ملافه های محافظ پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محافظ (صفت)
protective

وابسته به حفظ و حراست (صفت)
protective

تخصصی

[برق و الکترونیک] حفاظتی

انگلیسی به انگلیسی

• defensive; guarding, preserving; designed to defend; of protection, pertaining to defense
a protective object or action is intended to protect something or someone from harm.
if someone is protective towards you, they show a strong desire to keep you safe.

پیشنهاد کاربران

مدافع
این کلمه می تونه معانی اعم از محافظت گر ، حامی، حمایت کننده، مهربان، . . . داشته باشه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : protect
اسم ( noun ) : protection / protectiveness
صفت ( adjective ) : protective
قید ( adverb ) : protectively
محافظه کار
گاهی هم متعصب
محافظت کار
محافظت کننده
نگهدارنده
محافظ
ایمنی
پیشگیرانه

پیشگیرانه
حامی، حمایت گر
پاسدارنده

بپرس