protectionism

/prəˈtekʃəˌnɪzəm//prəˈtekʃənɪzəm/

معنی: سیستم حمایت از تولیدات داخلی
معانی دیگر: سیاست حمایت از صنایع و فراورده های داخلی، حمایت گرایی، پایش گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: protectionist (n.)
• : تعریف: the theory and practice of imposing high tariffs on imported goods to protect native industries from competition.

جمله های نمونه

1. The party wavered between free trade and protectionism.
[ترجمه گوگل]حزب بین تجارت آزاد و حمایت گرایی متزلزل بود
[ترجمه ترگمان]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تولیدات داخلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, these averages mask a lot of protectionism for individual sectors.
[ترجمه گوگل]با این حال، این میانگین‌ها بسیاری از حمایت‌گرایی را برای بخش‌های جداگانه پنهان می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این میانگین ها شامل حمایت بسیاری از تولیدات داخلی برای بخش های فردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The idealistic arm of animal protectionism also includes its fair share of extremists, such as the now infamous Animal Liberation Front.
[ترجمه گوگل]بازوی آرمانگرایانه حمایت از حیوانات همچنین شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان است، مانند جبهه بدنام آزادی حیوانات
[ترجمه ترگمان]بازوی ایده آل سیاست حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان، مانند جبهه آزادی بخش حیوانات، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our party can never follow the path of protectionism.
[ترجمه گوگل]حزب ما هرگز نمی تواند راه حمایت گرایی را طی کند
[ترجمه ترگمان] مهمونی ما هیچوقت نمی تونه از مسیر \"protectionism\" پیروی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first, rich country protectionism, comes from within global capitalism, but in the form of national as opposed to systemic interests.
[ترجمه گوگل]اولین حمایت گرایی کشور ثروتمند، از درون سرمایه داری جهانی سرچشمه می گیرد، اما به شکل ملی در مقابل منافع سیستمی
[ترجمه ترگمان]اولین کشور غنی از تولیدات داخلی، از درون نظام سرمایه داری جهانی نشات می گیرد، اما به شکل ملی برخلاف منافع فراگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As it was Britain's shift to protectionism and Imperial Preference provoked much criticism from Washington.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تغییر بریتانیا به سمت حمایت گرایی و ترجیح امپریالیستی انتقادات زیادی را از سوی واشنگتن برانگیخت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این گرایش بریتانیا به حمایت از سیاست داخلی و اولویت امپراطوری بود، انتقادات زیادی را از سوی واشنگتن برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In general terms, the report argues that protectionism has a negative effect on the environment.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، این گزارش استدلال می کند که حمایت گرایی تأثیر منفی بر محیط زیست دارد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این گزارش استدلال می کند که حمایت از تولیدات داخلی تاثیر منفی بر محیط زیست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Protectionism is also rife in such areas as the electronics and semi-conductor industries.
[ترجمه گوگل]حمایت گرایی در زمینه هایی مانند صنایع الکترونیک و نیمه هادی نیز رواج دارد
[ترجمه ترگمان]protectionism همچنین در بسیاری از مناطق به عنوان صنایع الکترونیک و semi شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Racial quotas and protectionism are scaring away some foreign investors.
[ترجمه گوگل]سهمیه بندی نژادی و حمایت گرایی برخی از سرمایه گذاران خارجی را می ترساند
[ترجمه ترگمان]سهمیه های نژادی و حمایت از تولیدات داخلی برخی سرمایه گذاران خارجی را فراری می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One more argument downplay protectionism can be discounted.
[ترجمه گوگل]یک استدلال دیگر که حمایت گرایی را کم رنگ می کند را می توان نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]یک استدلال دیگر نشان می دهد که حمایت از تولیدات داخلی می تواند تخفیف پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the foreign economic policy, protectionism of the high tariff policy and the free trade policy became the two kinds of feasible choices.
[ترجمه گوگل]در سیاست اقتصادی خارجی، حمایت گرایی از سیاست تعرفه های بالا و سیاست تجارت آزاد به دو نوع انتخاب ممکن تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]در سیاست اقتصادی خارجی، سیاست حمایت از سیاست تعرفه بالا و سیاست تجارت آزاد دو نوع انتخاب ممکن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fears of rising protectionism in the West are a newfound Asian enthusiasm to promote intraregional trade.
[ترجمه گوگل]ترس از افزایش حمایت گرایی در غرب یک شور و شوق جدید آسیایی برای ترویج تجارت درون منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]ترس از افزایش حمایت از تولیدات داخلی در غرب، یک اشتیاق جدید آسیایی برای ترویج تجارت intraregional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The other aspect is the revival of trade protectionism.
[ترجمه گوگل]جنبه دیگر احیای حمایت گرایی تجاری است
[ترجمه ترگمان]جنبه دیگر احیای حمایت از تولیدات داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shrill voices on both sides of the Atlantic are advocating protectionism.
[ترجمه گوگل]صداهای بلند در هر دو سوی اقیانوس اطلس از حمایت گرایی حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]صداهایی که در هر دو طرف اقیانوس اطلس شنیده می شود، حمایت از تولیدات داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیستم حمایت از تولیدات داخلی (اسم)
protectionism

انگلیسی به انگلیسی

• practice of guarding domestic industry from foreign competition by imposing taxes and tariffs on foreign imports (economics)
protectionism is the policy some countries have of helping its own industries by putting a large tax on imported goods.

پیشنهاد کاربران

حمایت گرایی
ما الان در دوره ی پروتکشنیزمِ تحمیلی از سوی جمهوری اسلامی به سر می بریم: قطع همکاری ها و سرمایه گذاری های بین المللی در همه ی حوزه ها.
این "پروتکشنیزم" نسبت به دنیای بیرون، همراه شده با "پروهیبیشنیزم" ( prohibitionism ) از داخل ( مجموعه ای بی پایان از نبایدها و ممنوعیت ها و سانسورهای فرهنگی و اجتماعی برای مردم )
...
[مشاهده متن کامل]

تاریخ کشورهایی مثل ژاپن، ایتالیا، آمریکا و شوروی، نشان داده که هر دوره ی پروتکشنیزم یا پروهیبیشنیزمی، دیر یا زود تمام خواهد شد.

سیستم حمایت از تولیدات داخلی
مکتب محافظه کاری

بپرس