little brown fucking machine = ( US, navy, vulgar, slang, derogatory, ethnic slur ) A Southeast Asian woman regarded as a sex object.
puella publica
pavement princess
painted cat
on the game
nymph of the pav�
nymph of darkness
lightskirt
lady of leisure
Haymarket ware
dollymop
daughter of joy
croshabell
commener
A prostitute.
c. 1604–1605, William Shakespeare, All's Well That Ends Well, act 5, scene 3, lines 191–195:
O behold this ring / Whose high respect and rich validity / Did lack a parallel; yet for all that / He gave it to a commoner o'th' camp, / If I be one.
Fulham virgin
Covent Garden nun
St. John's Wood vestal
Bankside lady
away - day girl =
( UK ) A prostitute who travels to another city to pick up clients, returning home either the same or next day.
asswhore = ( slang, vulgar, rare ) A prostitute who is willing to do anal sex.
✍️به شخصی اطلاق می شود که در ازای پول با دیگران رابطه جنسی دارد. این اصطلاح معمولاً به زنان اشاره دارد، اما می تواند به مردان و افراد ترنسجندر که در کار جنسی فعالیت می کنند نیز اطلاق شود.
✍️این واژه از لاتین prostituta به معنای "به طور عمومی در معرض قرار دادن" یا "برای فروش ارائه دادن" می آید. این واژه ترکیبی از pro - به معنای "در مقابل" و statuere به معنای "قرار دادن یا نصب کردن" است.
... [مشاهده متن کامل]
👈مترادف: Sex worker, hooker, escort, call girl.
👇مثال؛
In some countries, prostitution is legal and regulated, while in others, it is criminalized.
Many prostitutes face social stigma and legal challenges that complicate their lives and work conditions.
کسو. [ ک ُ ] ( ص نسبی ) زن آزمند آرمیدن با مردان. زن که نگهداشت شرم نکند. زن بدکاره.
strumpet
خودفروش
کلمه به شکل مودبانه به معنی خودفروش هست
در فیلمی که ترجمه می کردم واژه برای یه مرد ژیگول به کار رفت و ژیگول طبق تعریف مردی است که در ازای ارائه خدمت جنسی یا محافظتی، مورد حمایت و پشتیبانی ( عموماً مالی یا سیاسی ) یک زن قرار می گیرد.
مطمئن نیستم، ولی شاید، شاید، . واژه پرستو که توی فارسی به معنای زن بد کاره استفاده میشه از این واژه گرفته شده باشه.
کسبی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کسب. آنچه شخصی از کسب و ورز و جد و جهد تحصیل کرده باشد. ( ناظم الاطباء ) . مکتسب. ( یادداشت مؤلف ) . آنچه به وسیله سعی و کوشش و مهارت بدست آرند. مقابل فطری. ( فرهنگ فارسی معین ) :
... [مشاهده متن کامل]
شاه را ایران و توران کسبی و میراثی است
کسبی از تیغ و فرس میراثی از افراسیاب.
سوزنی.
محبت یا فطری بود یا کسبی. ( اوصاف الاشراف ) . رجوع به کسب شود. || روسپی و فاحشه و قحبه. ( ناظم الاطباء ) .
زنچک. [ زَ چ َ ] ( اِ مرکب ) قحبه. زن فاحشه. ( آنندراج ) . زن فاحشه و روسپی. زن ناپارسا و ناپاک. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ماده بعد شود.
کسی که از استعداد و توانایی هاش بد استفاده میکنه و خودش رو حروم میکنه
cocotte
Cyprian
sporting lady
tart
working girl
demimondaine
hustler
slattern
floozie
floozy
jade
slag
fille de joie
trollop
moll
slapper
courtesan
brass
scrubber
harlot
harlot ( 1200 - 1300 ) Old French herlot “wanderer, beggar”
Strange woman
سیاهه. [هََ / هَِ ] ( ص ) کنایه از زن بدکاره و فاحشه و قحبه. ( از برهان ) ( آنندراج ) . زن بدکار که آنرا غر و روسپی نیز گویند و بتازی قحبه خوانند. ( فرهنگ رشیدی ) :
چون کودک دبستان اخلاص و فاتحه
دشنام آن سیاهه زن از بر همی کنم.
... [مشاهده متن کامل]
سوزنی.
برفتم بگفتم دوساله وظیفت
چو برف سفیدم بداد آن سیاهه.
انوری ( دیوان چ سعید نفیسی ص 457 ) .
غازی. ( ص ، اِ ) زن فاحشه. ( از برهان ) .
Athanasian wench
obsolete A derogatory term for a lascivious woman who readily has sex with any man who asks for it. Taken from the Athanasian Creed, an early Christian statement of belief from at least the 6th century, the opening words of which translate as "whosoever wishes. "
wench
lady of the night
creature of the night
lady of pleasure
warm ’un ( n. )
a prostitute
naughty dickey - bird ( n. ) [ext. bird n. 1 ( 1a ) ]
a prostitute
daughter of frailty ( n. )
a prostitute
daughter of joy ( n. ) [synon. Fr. fille de joie]
( US ) a prostitute
joy girl ( n. ) ( also joy lady, joy woman ) [lit. trans. Fr. fille de joie]
( US ) a prostitute
free trader ( n. ) [a play on SE free trade, a policy that does not restrict imports or exports]
a prostitute, a promiscuous girl or woman
red petticoat ( n. )
a prostitute
lioness n.
a prostitute
Barbary hen n.
a prostitute
Bankside lady n.
also Bankside beauty, . . . wench
[Bankside, on the south bank of the Thames at Southwark, the centre of London prostitution during the 17C]
a prostitute
bird of passage ( n. )
( US ) a prostitute
bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman
stone - thumper ( n. )
a prostitute
laker lady n.
[for ety. see lady of the lake under lady n. ]
a prostitute
sempstress n.
also seamster, sempster, semptress
a prostitute
cock - tail ( n. )
bed - faggot ( n. ) ( also bed - fagot )
baggage
پرستو
خود رو خراب کردن ( مثلاً من فوتبالم خوبه اما میرم کشتی به خاطر منافع به خصوص پول ) زن هرز هم معنی میده
تن فروشی
کارگری جنسی
business girl
woman of ill repute
نَشمِه = روسپی
نَشمِهیدَن = مانند روسپی رفتاریدن/ بی - بند - و - بار بودن
prostitute ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: روسپی
تعریف: شخصی، معمولاً یک زن، که در فعالیت جنسی برای دریافت پول شرکت می کند
روسپی، فاحشه
زن بدکاره
فاسد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٦٦)