prosthesis

/prɑːsˈθiːsɪs//prɒsˈθiːsɪs/

(پزشکی) جایگزین سازی، جانهشت، اندام جانهشت شده، عضو مصنوعی، جانهشته، جانهشت اندام جانهشت شده، جانهشته رجوع شود به: prothesis

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: prostheses
مشتقات: prosthetic (adj.), prosthetically (adv.)
(1) تعریف: the replacement of a defective or missing bodily limb or other part with an artificial substitute.

(2) تعریف: the artificial part itself.

جمله های نمونه

1. This child has a metal prosthesis and kicks hell out of the others at football.
[ترجمه گوگل]این بچه یک پروتز فلزی دارد و در فوتبال جهنم را از دیگران بیرون می کند
[ترجمه ترگمان]این کودک یک پروتز فلزی دارد و از بقیه در فوتبال به جهنم ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A prosthesis used in a joint replacement costs between $ 000 and $ 000.
[ترجمه گوگل]پروتز مورد استفاده در تعویض مفصل بین 000 تا 000 دلار هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]یک پروتز به کار رفته در یک تعویض مشترک بین ۱،۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ دلار استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusions Hip prosthesis can cause intravasation of bone marrow fat that leads to platelet activation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پروتز هیپ می‌تواند باعث ایجاد داخل عروقی چربی مغز استخوان شود که منجر به فعال شدن پلاکت می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک پروتز باسن می تواند منجر به intravasation چربی استخوان استخوان شود که منجر به فعال شدن سلول های استخوان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Implant - supported fixed prosthesis was designed to restore the edentulous area and improve esthetics.
[ترجمه گوگل]پروتز ثابت با پشتیبانی از ایمپلنت برای ترمیم ناحیه بی دندانی و بهبود زیبایی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک پروتز ثابت تحت حمایت implant برای احیای ناحیه edentulous طراحی و زیبایی esthetics را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The primary advantage of a telescopic prosthesis is its retrievability.
[ترجمه گوگل]مزیت اصلی یک پروتز تلسکوپی قابلیت بازیابی آن است
[ترجمه ترگمان]مزیت اصلی یک پروتز تلسکوپی، retrievability آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An example of building hip joint prosthesis is given.
[ترجمه گوگل]نمونه ای از ساخت پروتز مفصل ران آورده شده است
[ترجمه ترگمان]یک نمونه از تولید کننده مفصل ران مصنوعی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To explore the effect of congruence between the prosthesis and the acetabulum on the loading area, contact compression and contact stress.
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثر تطابق بین پروتز و استابولوم در ناحیه بارگذاری، فشرده سازی تماسی و استرس تماسی
[ترجمه ترگمان]برای بررسی اثر همخوانی بین دست مصنوعی و acetabulum در حوزه بارگیری، فشار تماس و فشار تماس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reconstruction of ossicular chain needs ossicular prosthesis ossicular chains integrity.
[ترجمه گوگل]بازسازی زنجیره استخوانی نیاز به یکپارچگی زنجیره استخوانی پروتز استخوانی دارد
[ترجمه ترگمان]بازسازی زنجیره تامین، به تمامیت زنجیره ای دست مصنوعی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Widely used in load-bearing bone substitute, prosthesis spine, chest, frontal bone defect repair and restoration.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده در جایگزین های استخوانی تحمل کننده، ستون فقرات پروتز، قفسه سینه، ترمیم و ترمیم نقص استخوان پیشانی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بطور گسترده در مورد جایگزینی استخوان با بار، دست مصنوعی، سینه، استخوان پیشانی، تعمیر و بازسازی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Title: Dental Treatment in the Near Future: Prosthesis or Regeneration?
[ترجمه گوگل]عنوان: درمان دندان در آینده نزدیک: پروتز یا بازسازی؟
[ترجمه ترگمان]عنوان: درمان دندان در آینده نزدیک: Prosthesis یا تولد دوباره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Intimates knew him as Stumpy Will and remarked upon the craftsmanship and lifelike nature of his carved elm prosthesis.
[ترجمه گوگل]نزدیکان او را به‌عنوان ویل بی‌نقص می‌شناختند و به مهارت و ماهیت واقعی پروتز نارون حکاکی‌شده‌اش اشاره کردند
[ترجمه ترگمان]intimates او را به عنوان Stumpy ویل می شناخت و به ماهیت واقعی و طبیعی of نارون اظهار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Endoprosthesis placement was performed in the conventional manner using a plastic prosthesis for the bile and pancreatic ducts.
[ترجمه گوگل]قرار دادن اندو پروتز به روش معمولی با استفاده از پروتز پلاستیکی برای مجاری صفراوی و پانکراس انجام شد
[ترجمه ترگمان]قرار گیری Endoprosthesis در روش مرسوم با استفاده از یک پروتز پلاستیکی برای مجاری صفراوی و مجاری تناسلی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most of his upper jaw was removed and a prosthesis was fitted.
[ترجمه گوگل]قسمت اعظم فک بالایی او برداشته شد و پروتز بر روی او گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]بیشتر آرواره اش جدا شده بود و یک دست مصنوعی مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In much the same way computer simulation has been used in bioengineering in the design of prosthesis such as artificial limbs or hips.
[ترجمه گوگل]تقریباً به همان روشی که شبیه‌سازی رایانه‌ای در مهندسی زیستی در طراحی پروتزهایی مانند اندام مصنوعی یا لگن استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]به همین روش، شبیه سازی کامپیوتری در مهندسی طراحی دست مصنوعی مثل دست مصنوعی یا باسن استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• device used to replace a missing limb or body part; placement of additional sounds at the beginning of a word or line of poetry

پیشنهاد کاربران

prosthesis ( پزشکی )
واژه مصوب: بَرسازه
تعریف: عضو مصنوعی یا افزاره ای که جانشین عضو یا بخش ازدست رفتۀ بدن بیمار می شود|||متـ . اندام مصنوعی
پروتز
عضو مصنوعی

بپرس