prostaglandin

/prostæˈɡlændən//prostæˈɡlændən/

(زیست شناسی) پروستاگلاندین (انواع اسیدهای چرب موجود در بدن به ویژه در منی)

جمله های نمونه

1. It is interesting to note that the prostaglandin response was more pronounced in linoleic fed rats than in the other groups.
[ترجمه گوگل]جالب است بدانید که پاسخ پروستاگلاندین در موش های تغذیه شده با لینولئیک بیشتر از سایر گروه ها بود
[ترجمه ترگمان]جالب توجه است که توجه داشته باشید که پاسخ prostaglandin در لینولئیک اسید به جای دیگر گروه ها بیشتر در تولید موش تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In theory the increased prostaglandin synthesis seen with Helicobacter pylori might explain such a reduction in minor mucosal injury.
[ترجمه گوگل]در تئوری، افزایش سنتز پروستاگلاندین مشاهده شده با هلیکوباکتر پیلوری ممکن است چنین کاهشی در آسیب جزئی مخاطی را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]در نظریه سنتز prostaglandin که با Helicobacter pylori دیده می شود ممکن است چنین کاهشی را در آسیب های خفیف mucosal توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Studies of homoeopathic remedies in relation to prostaglandin metabolism may therefore yield interesting and fruitful results.
[ترجمه گوگل]بنابراین مطالعات داروهای هومیوپاتی در رابطه با متابولیسم پروستاگلاندین ممکن است نتایج جالب و مثمر ثمری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مطالعات of remedies در رابطه با متابولیسم prostaglandin ممکن است منجر به نتایج جالب و مثمر ثمر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other investigators claim that endogenous prostaglandins may not be essential since gastric cytoprotection persists after pretreatment with prostaglandin synthesis inhibitors.
[ترجمه گوگل]سایر محققین ادعا می‌کنند که پروستاگلاندین‌های درون‌زا ممکن است ضروری نباشند، زیرا محافظت سلولی معده پس از پیش‌درمانی با مهارکننده‌های سنتز پروستاگلاندین ادامه می‌یابد
[ترجمه ترگمان]محققان دیگر ادعا می کنند که prostaglandins درونی ممکن است ضروری نباشد چون cytoprotection gastric بعد از تیمار با inhibitors سنتز prostaglandin ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Inhibition of prostaglandin synthesis by NSAIDs is the major established mechanism by which NSAIDs render the gastric mucosa vulnerable to mucosal injury.
[ترجمه گوگل]مهار سنتز پروستاگلاندین توسط NSAID ها مکانیسم اصلی ایجاد شده است که توسط آن NSAID ها مخاط معده را در برابر آسیب مخاطی آسیب پذیر می کنند
[ترجمه ترگمان]مهار prostaglandin سنتز به وسیله NSAIDs مکانیزم ایجاد شده اصلی است که بوسیله آن NSAIDs the gastric mucosa را در برابر آسیب mucosal آسیب پذیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These reports suggested that inhibition of prostaglandin synthesis was unlikely to be sole mechanism responsible for the gastric damage induced by indomethacin.
[ترجمه گوگل]این گزارش ها نشان می دهد که مهار سنتز پروستاگلاندین بعید است تنها مکانیسم مسئول آسیب معده ناشی از ایندومتاسین باشد
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها حاکی از آن هستند که مهار سنتز prostaglandin غیر محتمل است که تنها مکانیزم مسئول آسیب gastric ناشی از indomethacin باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Linoleic acid is a precursor of prostaglandin synthesis from arachidonic acid.
[ترجمه گوگل]لینولئیک اسید پیش ساز سنتز پروستاگلاندین از اسید آراشیدونیک است
[ترجمه ترگمان]Linoleic اسید یکی از precursor سنتز prostaglandin اسید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Indomethacin caused significant inhibition of pancreatic formation of prostaglandin E 6k prostaglandin F1a and thromboxane B
[ترجمه گوگل]ایندومتاسین باعث مهار قابل توجهی از تشکیل پانکراس پروستاگلاندین E 6k پروستاگلاندین F1a و ترومبوکسان B شد
[ترجمه ترگمان]Indomethacin باعث ممانعت قابل توجهی از شکل گیری pancreatic E، prostaglandin k و thromboxane B شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The various components of the prostaglandin system occur fleetingly, and in minute amounts, in all the tissues of the body.
[ترجمه گوگل]اجزای مختلف سیستم پروستاگلاندین به صورت زودگذر و به مقدار اندک در تمام بافت های بدن وجود دارند
[ترجمه ترگمان]اجزای مختلف سیستم prostaglandin به طور گذرا و در مقادیر کمی در تمام بافت های بدن رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The endotoxin-stimulated prostaglandin production was inhibited by polymyxin B, cycloheximide and the antiinflammatory steroid, dexamethasone.
[ترجمه گوگل]تولید پروستاگلاندین تحریک شده با اندوتوکسین توسط پلی میکسین B، سیکلوهگزیماید و استروئید ضد التهابی، دگزامتازون، مهار شد
[ترجمه ترگمان]The stimulated تحریک شده توسط endotoxin B، cycloheximide و the antiinflammatory، dexamethasone مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results is prostaglandin E 2 in the alveolar of rats under no influences.
[ترجمه گوگل]نتایج پروستاگلاندین E2 در آلوئول موش‌ها تحت تأثیر قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]نتایج prostaglandin E در موش های صحرایی تحت هیچ تاثیر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the effect of prostaglandin E 1 on the prognosis replantation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر پروستاگلاندین E1 بر پیش آگهی کاشت مجدد
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر of ۱ بر روی پیش بینی prognosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The immobilization of prostaglandin synthetase from microsomes of sheep vesicular glands by means of covalent binding to carrier is described.
[ترجمه گوگل]بیحرکتی پروستاگلاندین سنتتاز از میکروزوم های غدد وزیکولی گوسفند با استفاده از اتصال کووالانسی به حامل شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]بی حرکت کردن prostaglandin synthetase از microsomes از غدد vesicular به وسیله اتصال کووالانسی به حامل توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bottles of prostaglandin (Planate TM, Lutalyse TM or Estrumate TM ) must be returned to the veterinarian separately not through the routine glass disposal system.
[ترجمه گوگل]بطری های پروستاگلاندین (Planate TM، Lutalyse TM یا Estrumate TM) باید به طور جداگانه به دامپزشک بازگردانده شود و نه از طریق سیستم دفع شیشه معمولی
[ترجمه ترگمان]بطری های of (Planate TM، Lutalyse TM یا Estrumate TM)باید به طور جداگانه به دامپزشک باز گردند، نه از طریق سیستم دفع مواد معمول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] پروستاگلاندین ؛ ترکیب ناشی از اسید چرب نااشباع و ضروری مانند آرشیدونیک اسید .

انگلیسی به انگلیسی

• any of a number of hormone-like substances that are derived from amino acids and help to regulate various bodily functions in mammalian creatures (i.e. metabolism, blood pressure, smooth muscle activity)

پیشنهاد کاربران

پروستاگلاندین ( اسم ) : هر یک از دسته ای از اسیدهای چرب غیراشباع موجود در همه پستانداران که انقباض عضلات صاف، التهاب و دمای بدن را کنترل می کند، با احساس درد مرتبط است و بر سیستم عصبی، فشار خون و به ویژه رحم در قاعدگی تاثیر می گذارد.
به معنی هورمونی که توسط چند سلول تولید میشه.

بپرس