1. I assured him we didn't come here to proselytize.
[ترجمه گوگل]من به او اطمینان دادم که ما برای تبلیغ به اینجا نیامده ایم
[ترجمه ترگمان]به او اطمینان دادم که ما به اینجا نیومدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Jesuit scientists went to learn, not to proselytize.
[ترجمه گوگل]دانشمندان یسوعی برای یادگیری رفتند، نه برای تبلیغ
[ترجمه ترگمان]دانشمندان یسوعی رفتند تا یاد بگیرند، نه به proselytize
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Davis wanted to share his concept and proselytize his ideas.
[ترجمه گوگل]دیویس می خواست مفهوم خود را به اشتراک بگذارد و ایده های خود را تبلیغ کند
[ترجمه ترگمان]دیویس می خواست مفهوم خود را به اشتراک بگذارد و ایده های خود را به اشتراک بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was not the most obvious way to proselytize.
[ترجمه گوگل]این بدیهی ترین راه برای تبلیغ دینی نبود
[ترجمه ترگمان]این بدترین راه برای proselytize نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you try to proselytize someone, or battle them over a hot topic like abortion, you may reach a point of no return.
[ترجمه گوگل]اگر سعی کنید کسی را تبلیغ کنید، یا بر سر موضوعی داغ مانند سقط جنین با او مبارزه کنید، ممکن است به نقطه ای بی بازگشت برسید
[ترجمه ترگمان]اگر سعی کنید کسی را پیدا کنید و یا آن ها را در یک موضوع داغ مثل سقط جنین درگیر کنید، ممکن است به نقطه ای از بازگشت برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He came over to welcome me and proselytize for the benefits of nudism.
[ترجمه گوگل]او آمد تا از من استقبال کند و برای مزایای برهنگی تبلیغ کند
[ترجمه ترگمان]او برای خوش آمد گویی به من آمد و از مزایای of استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Christians were arrested for trying to proselytize people.
[ترجمه گوگل]مسیحیان به دلیل تلاش برای تبلیغ مردم دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]مسیحیان به خاطر تلاش برای کشتن مردم دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. While it's illegal for adults to proselytize anyone under 1 young people do not have this same restriction.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای بزرگسالان غیرقانونی است که افراد جوان زیر یک سال را تبلیغ کنند، چنین محدودیتی ندارند
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای بزرگسالان غیر قانونی است که افراد زیر ۱ سال را تحت فشار قرار دهند، این محدودیت را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Do not proselytize your work or ideas.
[ترجمه گوگل]کار یا ایده های خود را تبلیغ نکنید
[ترجمه ترگمان]کار یا ایده های خود را خراب نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I am not trying to convert you, to proselytize you or to do propaganda against any particular religion.
[ترجمه گوگل]من سعی نمی کنم شما را تغییر دهم، شما را تبلیغ کنم یا علیه دین خاصی تبلیغ کنم
[ترجمه ترگمان]من سعی نمی کنم تو را تبدیل کنم، به تو تلقین کنم که علیه هر مذهب خاصی تبلیغ کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He shaved his head and donned the saffron robes of a Buddhist monk to proselytize in the temples.
[ترجمه گوگل]او سر خود را تراشید و لباس زعفرانی یک راهب بودایی را به تن کرد تا در معابد تبلیغ کند
[ترجمه ترگمان]سر خود را تراشید و لباس زعفران یک راهب بودایی را بر تن کرد تا به the برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Other members of the aid group, the International Assistance Mission, said the slain workers - some of whom had worked in Afghanistan for decades - did not proselytize.
[ترجمه گوگل]دیگر اعضای گروه کمک، مأموریت کمک بین المللی، گفتند که کارگران کشته شده - که برخی از آنها ده ها سال در افغانستان کار کرده بودند - تبلیغ نمی کردند
[ترجمه ترگمان]دیگر اعضای گروه کمک رسانی، هیات کمک رسانی بین المللی، گفتند که کارگران کشته شده - که برخی از آن ها دهه ها در افغانستان کار کرده بودند - proselytize نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Giving alms to Africa remains one of the biggest ideas of our time -- millions march for it, governments are judged by it, celebrities proselytize the need for it.
[ترجمه گوگل]صدقه دادن به آفریقا یکی از بزرگترین ایدههای زمان ماست -- میلیونها نفر برای آن راهپیمایی میکنند، دولتها بر اساس آن قضاوت میشوند، افراد مشهور نیاز به آن را تبلیغ میکنند
[ترجمه ترگمان]دادن صدقه به آفریقا یکی از بزرگ ترین ایده های زمان ما است - میلیون ها راهپیمایی برای آن، دولت ها براساس آن قضاوت می شوند، افراد مشهور به آن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "They have seen that the Catholics are not the type who go and proselytize and convert the Muslims, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «آنها دیده اند که کاتولیک ها از آن دسته ای نیستند که می روند و مسلمانان را تبلیغ می کنند و مسلمان می کنند
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" آن ها دیده اند که کاتولیک ها از کسانی نیستند که می روند و مسلمان می شوند و مسلمانان را تبدیل می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Parents are entitled to send their children to school without having to proselytize somebody having somebody else's religion.
[ترجمه گوگل]والدین حق دارند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند بدون اینکه مجبور باشند کسی را که دین دیگری دارد تبلیغ کنند
[ترجمه ترگمان]والدین حق دارند که فرزندانشان را به مدرسه بفرستند بدون اینکه مجبور شوند کسی را مجبور کنند که مذهب دیگری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید