1. The efforts of early missionaries to proselyte Minnesota Indians were largely unproductive.
[ترجمه گوگل]تلاشهای مبلغان اولیه برای تبلیغ از سرخپوستان مینهسوتا تا حد زیادی بیثمر بود
[ترجمه ترگمان]تلاش های مبلغان اولیه برای proselyte پوستان در مینه سوتا عمدتا بی ثمر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. the state of being a proselyte.
3. The governments of some countries forbid us to proselyte.
[ترجمه گوگل]دولت های برخی کشورها ما را از تبلیغ کردن منع می کنند
[ترجمه ترگمان]دولت های برخی کشورها ما را به proselyte منع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Arecentconvert toa belief; a proselyte.
[ترجمه گوگل]Arecentconvert toa باور; یک مسیحی
[ترجمه ترگمان]Arecentconvert به این اعتقاد بود؛ یک proselyte
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The General Authorities are in the process of negotiating with governments, hoping we can proselyte.
[ترجمه گوگل]مقامات کل در حال مذاکره با دولت ها هستند، به این امید که بتوانیم تبلیغ کنیم
[ترجمه ترگمان]مقامات عمومی در حال مذاکره با دولت ها هستند و امیدوارند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Woe unto you, scribes and Pharisees, hypocrites! for ye compass sea and land to make one proselyte, and when he is made, ye make him twofold more the child of hell than yourselves.
[ترجمه گوگل]وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار! زیرا که دریا و خشکی را میپیمایید تا یکی را دیندار بسازید، و هنگامی که او ساخته شد، او را دو برابر بیشتر از خود فرزند جهنم میسازید
[ترجمه ترگمان]وای بر شما مسی و ژان Pharisees، ای ریاکار و ریاکار! چون قطب نمای دریا و زمینی را برای ساختن یک proselyte و زمانی که او ساخته شده است، دو برابر او را بیش از خود او مضاعف می سازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I am very cuious about why you come to Taiwan to proselyte.
[ترجمه گوگل]من خیلی کنجکاو هستم که چرا شما به تایوان می آیید تا تبلیغ کنید
[ترجمه ترگمان]خیلی متاسفم که چرا به تایوان آمده اید تا به تایوان بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید