1. The proprietor was an old acquaint-ance of his.
[ترجمه گوگل]مالک از آشنایان قدیمی او بود
[ترجمه ترگمان]این هم یکی از ance بود که از او اطلاع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The proprietor is trying to improve the land.
[ترجمه گوگل]مالک در تلاش برای بهبود زمین است
[ترجمه ترگمان]مالک در تلاش است تا زمین را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Enquiries must be made to the proprietor.
[ترجمه گوگل]پرس و جو باید از مالک انجام شود
[ترجمه ترگمان]Enquiries باید برای مالک ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is now sole proprietor of the business.
[ترجمه گوگل]او اکنون تنها مالک این تجارت است
[ترجمه ترگمان]الان تنها مالک این کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Telegraph proprietor Conrad Black has estimated the price cut will cost £ 5m a month.
[ترجمه گوگل]کنراد بلک، مالک تلگراف برآورد کرده است که کاهش قیمت 5 میلیون پوند در ماه هزینه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]مدیر تلگراف کن راد به لک تخمین زده است که قیمت کاهش قیمت ۵ میلیون پوند در ماه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And, anyway, the proprietor has taken a fancy to my wife.
[ترجمه گوگل]و به هر حال، مالک به همسرم فانتزی برده است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، مالک به زن من علاقه پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Profits earned by sole proprietors and partners are taxable as ordinary income to the proprietor or partner.
[ترجمه گوگل]سود کسب شده توسط صاحبان منفرد و شرکا به عنوان درآمد عادی مشمول مالیات مالک یا شریک است
[ترجمه ترگمان]سود کسب شده توسط تنها مالکان و شرکا به عنوان درآمد معمولی مالک یا شریک مشمول مالیات می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The boys run errands for the proprietor of a nearby video arcade, who pays them in quarters.
[ترجمه گوگل]پسرها برای صاحب یک ویدیو آرکید در نزدیکی کارهایی انجام می دهند که به آنها پول می دهد
[ترجمه ترگمان]بچه ها برای صاحب یک سالن video که در آن نزدیکی پول می دهند، کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When I came down the proprietor gave me an odd look and said the gentleman was waiting for me outside.
[ترجمه گوگل]وقتی پایین آمدم صاحب نگاه عجیبی به من کرد و گفت آقا بیرون منتظر من است
[ترجمه ترگمان]وقتی پایین آمدم مالک نگاه عجیبی به من انداخت و گفت که بیرون منتظر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The proprietor, Mr John Allan, sat at a counter carefully turning the brittle pages of what seemed an ancient book.
[ترجمه گوگل]مالک، آقای جان آلن، پشت پیشخوان نشسته بود و با دقت صفحات شکننده کتابی کهن به نظر می رسید را ورق می زد
[ترجمه ترگمان]مالک، اقای جان آلن روی پیشخوان نشسته بود و صفحات brittle را با دقت ورق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Only the proprietor of the six left in the room had a clear idea of what the concept meant.
[ترجمه گوگل]فقط صاحب شش نفری که در اتاق مانده بودند، ایده روشنی از معنای مفهوم داشت
[ترجمه ترگمان]تنها مالک شش نفری که در اتاق مانده بود تصور روشنی از مفهوم این مفهوم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Proprietor Ginny Gavin serves fresh croissants and fruit at breakfast to guests at her inn.
[ترجمه گوگل]مالک جینی گاوین در مسافرخانه خود برای مهمانان در صبحانه کروسانت و میوه تازه سرو می کند
[ترجمه ترگمان]جینی در مسافرخانه صبحانه، نان و میوه را برای صبحانه به میهمان خانه او سفارش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The offer is made when the proprietor of the machine holds it out as being ready to receive the money.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد زمانی ارائه می شود که مالک دستگاه آن را به عنوان آماده دریافت پول اعلام کند
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد زمانی صورت می گیرد که صاحب ماشین آن را برای دریافت پول آماده نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The local hardware shop proprietor was perhaps not a little alarmed when asked to supply broomsticks before October 31st!
[ترجمه گوگل]مالک مغازه سختافزاری محلی وقتی از او خواسته شد تا قبل از 31 اکتبر، چوب جارو تهیه کند، کمی نگران نشد!
[ترجمه ترگمان]صاحب مغازه ابزار فروشی محلی شاید کمی نگران نبود که برای جاروی پرنده قبل از ۳۱ اکتبر استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید