propound

/prəˈpaʊnd//prəˈpaʊnd/

معنی: پیشنهاد کردن، طرح کردن، ارائه دادن، مطرح کردن، رواج دادن، تقدیم کردن
معانی دیگر: درمیان گذاشتن، پیش کشیدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: propounds, propounding, propounded
مشتقات: propounder (n.)
• : تعریف: to propose or set forth for consideration.
مترادف: advance, pose, propose, suggest
مشابه: contend, moot, offer, present, put, recommend, state, submit

- He has propounded several theories.
[ترجمه گوگل] او چندین نظریه ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان] او چندین نظریه را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to propound a question
سوالی را پیش کشیدن

2. The theory of natural selection was first propounded by Charles Darwin.
[ترجمه گوگل]نظریه انتخاب طبیعی اولین بار توسط چارلز داروین مطرح شد
[ترجمه ترگمان]نظریه انتخاب طبیعی ابتدا توسط چارلز داروین مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was Ptolemy who propounded the theory that the earth was at the centre of the universe.
[ترجمه گوگل]این بطلمیوس بود که این نظریه را مطرح کرد که زمین در مرکز جهان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بطلمیوس بود که این نظریه را مطرح کرد که زمین در مرکز جهان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Zoologist Eugene Morton has propounded a general theory of the vocal sounds that animals make.
[ترجمه گوگل]جانورشناس یوجین مورتون نظریه ای کلی در مورد صداهای صوتی که حیوانات تولید می کنند ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]Zoologist Eugene Morton، نظریه عمومی صداهای آوایی که حیوانات می سازند را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ostensibly these comedias lacrimosas propound to be social plays, but usually they fail.
[ترجمه گوگل]ظاهراً این کمدی‌های لاکریموسا نمایش‌های اجتماعی هستند، اما معمولاً شکست می‌خورند
[ترجمه ترگمان]از این comedias lacrimosas برای نمایش های اجتماعی استفاده می کنند، اما معمولا با شکست مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The theory they propound isn't really very complicated.
[ترجمه گوگل]نظریه ای که آنها ارائه می کنند واقعاً خیلی پیچیده نیست
[ترجمه ترگمان]این فرضیه که آن ها propound خیلی پیچیده نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead what is being propounded here is this.
[ترجمه گوگل]در عوض آنچه در اینجا مطرح می شود این است
[ترجمه ترگمان]در عوض چیزی که در اینجا مطرح می شود این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tax reforms propounded by Zolotas's all-party Cabinet installed after the November election were dropped when this government collapsed in February 1990.
[ترجمه گوگل]اصلاحات مالیاتی پیشنهاد شده توسط کابینه همه حزبی زولوتاس که پس از انتخابات نوامبر نصب شد، با فروپاشی این دولت در فوریه 1990 کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]اصلاحات مالیاتی که توسط کابینه همه احزاب پس از انتخابات ماه نوامبر مطرح شد، زمانی که این دولت در فوریه سال ۱۹۹۰ سقوط کرد، روی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Smith propounded natural laws behind the new reality.
[ترجمه گوگل]اسمیت قوانین طبیعی را پشت واقعیت جدید مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]اسمیت قوانین طبیعی را در پشت واقعیت جدید مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this connection Hume propounds a kind of utilitarianism for which the good is essentially the useful, in terms of promoting human happiness.
[ترجمه گوگل]هیوم در این رابطه نوعی فایده گرایی را مطرح می کند که خیر اساساً برای ارتقای خوشبختی انسان مفید است
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، هیوم یک نوع of را به کار برد که برای آن خوب، از نظر ترویج شادی انسانی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He wins the prize by propound the theory.
[ترجمه گوگل]او با ارائه نظریه برنده جایزه می شود
[ترجمه ترگمان]او با استفاده از propound این جایزه را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, we propound the proposal for building up the financial safety area.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما پیشنهادی را برای ایجاد منطقه ایمنی مالی ارائه می کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما از این پیشنهاد برای ایجاد منطقه امنیت مالی استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Consulting the HS model, propound the normal model to explain momentum effect in China stock market.
[ترجمه گوگل]با مشاوره مدل HS، مدل عادی را برای توضیح اثر حرکت در بازار سهام چین ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]مدل HS (HS)از مدل نرمال برای توضیح تاثیر مومنتوم در بازار سهام چین استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new propound the new learning style whose main characters are independent, exploring and cooperative.
[ترجمه گوگل]جدید سبک یادگیری جدیدی را پیشنهاد می کند که شخصیت های اصلی آن مستقل، کاوشگر و همکاری هستند
[ترجمه ترگمان]فرد جدید، سبک جدید یادگیری که شخصیت اصلی آن مستقل، کاوش و هم کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیشنهاد کردن (فعل)
submit, motion, advance a proposal, offer, propose, suggest, bid, hold forth, propound, proffer, move a proposal, propone

طرح کردن (فعل)
propose, design, draw, scheme, draft, plan, bring forth, lay, propound, sketch, put forward

ارائه دادن (فعل)
submit, give, present, exhibit, put, tender, render, hold forth, produce, bring forward, propound, porrect, propone

مطرح کردن (فعل)
consider, debate, moot, discuss, table, bring up, propound, expose to discussion

رواج دادن (فعل)
issue, propagate, propound

تقدیم کردن (فعل)
tender, propound

انگلیسی به انگلیسی

• make a suggestion, propose an idea (or theory, etc.); present for discussion
if you propound an argument, idea, or point of view, you put it forward forcefully for people to consider; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To put forward an idea or theory for consideration 💡
🔍 مترادف: Propose, suggest
✅ مثال: He propounded a new solution to the company’s financial issues

بپرس