prophylactic

/ˌprɑːfəˈlæktɪk//ˌprɒfɪˈlæktɪk/

معنی: مانع بروز مرض، پیش گیر، پیشگیری کننده
معانی دیگر: (پزشکی) پیشگیر، جلوگیری کننده، داروی پیشگیر، درمان یا وسیله ی پیشگیری، مانع بروز مر­

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: protective or preventive, esp. against disease.
اسم ( noun )
مشتقات: prophylactically (adv.)
(1) تعریف: something that acts as a protection or preventive, esp. against disease.

(2) تعریف: a contraceptive device for men; condom.
مشابه: safe

جمله های نمونه

1. Vaccination and other prophylactic measures can be carried out.
[ترجمه گوگل]واکسیناسیون و سایر اقدامات پیشگیرانه را می توان انجام داد
[ترجمه ترگمان]واکسیناسیون و دیگر اقدامات prophylactic را می توان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prophylactic therapy to avoid acute gouty arthritis should accompany the initiation of allopurinol therapy.
[ترجمه گوگل]درمان پیشگیرانه برای جلوگیری از آرتریت حاد نقرسی باید با شروع درمان با آلوپورینول همراه باشد
[ترجمه ترگمان]درمان Prophylactic برای جلوگیری از آرتروز، باید با شروع درمان allopurinol همراه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is an effective prophylactic agent in many migraine patients.
[ترجمه گوگل]این یک عامل پیشگیری کننده موثر در بسیاری از بیماران میگرنی است
[ترجمه ترگمان]این یک عامل موثر در بسیاری از بیماران میگرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And prophylactic drug use soared, particularly in the black community.
[ترجمه گوگل]و مصرف مواد مخدر پیشگیرانه، به ویژه در جامعه سیاه پوستان افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]و مصرف مواد مخدر به ویژه در جامعه سیاه به اوج خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One must be realistic about the goal of prophylactic therapy.
[ترجمه گوگل]فرد باید در مورد هدف درمان پیشگیرانه واقع بین باشد
[ترجمه ترگمان]باید در مورد هدف درمان prophylactic واقع گرایانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The prophylactic anthelmintic regimens practised for Ostertagia or Haemonchus are usually sufficient to control this parasite.
[ترجمه گوگل]رژیم های ضد کرم پیشگیرانه برای Ostertagia یا Haemonchus معمولاً برای کنترل این انگل کافی است
[ترجمه ترگمان]رژیمی که برای Ostertagia یا Haemonchus بکار می رود معمولا برای کنترل این انگل ها کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Moving on was a prophylactic, a social cleansing function, keeping one's beat clean.
[ترجمه گوگل]حرکت به سوی پیشگیرانه، یک عملکرد پاکسازی اجتماعی، تمیز نگه داشتن ضربان خود بود
[ترجمه ترگمان]حرکت کردن به صورت یک عمل پاک سازی اجتماعی و یک عمل پاک سازی اجتماعی بود که فرد را تمیز نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tricyclic antidepressants are very effective prophylactic medications for muscle-contraction headaches.
[ترجمه گوگل]داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای داروهای پیشگیری کننده بسیار موثری برای سردردهای انقباض عضلانی هستند
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای از داروهای ضد افسردگی بسیار موثر برای سردردهای انقباض عضلانی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OBJECTIVE:To discuss the practical effect of a new prophylactic pattern in cardiac and cerebral vessels ischemic diseases in senium.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد تأثیر عملی یک الگوی پیشگیرانه جدید در بیماری های ایسکمیک عروق قلبی و مغزی در سنیم
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بحث در مورد تاثیر عملی الگوی جدید prophylactic در بیماری های قلبی و مغزی ischemic در senium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prophylactic especially long - term prophylactic, can affect to the generation on female physiology.
[ترجمه گوگل]پروفیلاکسی به خصوص پیشگیرانه درازمدت، می تواند بر روی فیزیولوژی زنان تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]Prophylactic به ویژه prophylactic بلند مدت می تواند بر نسلی از فیزیولوژی زن تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: to approach the application value of prophylactic terminal ileum stoma in the low-set rectal cancer protected anus operation.
[ترجمه گوگل]هدف: نزدیک شدن به ارزش کاربرد استومای ایلئوم ترمینال پروفیلاکتیک در عمل جراحی مقعد محافظت شده از سرطان رکتوم
[ترجمه ترگمان]هدف: نزدیک شدن به مقدار کاربردی پایانه prophylactic ileum stoma در سرطان روده (مقعد پایین)، عملیات مقعد را مورد محافظت قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Prophylactic urethrectomy is also performed in patients at high risk for recurrence, and is usually advocated for men with TCC of the prostatic stroma.
[ترجمه گوگل]اورترکتومی پیشگیرانه نیز در بیمارانی که در معرض خطر بالای عود هستند انجام می شود و معمولاً برای مردان مبتلا به TCC استرومای پروستات توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]Prophylactic urethrectomy نیز در بیمارانی که در معرض خطر وقوع مجدد قرار دارند، انجام می شود و معمولا برای مردانی با TCC of prostatic حمایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The use of prophylactic antibiotics in urodynamics reduces the risk of significant bacteriuria. Neurourol. Urodynam. 2007 Wiley-Liss, Inc.
[ترجمه گوگل]استفاده از آنتی بیوتیک های پیشگیرانه در urodynamics خطر باکتریوری قابل توجه را کاهش می دهد نورورول اورودینام 2007 Wiley-Liss, Inc
[ترجمه ترگمان]استفاده از آنتی بیوتیک های prophylactic در urodynamics، خطر آلودگی قابل توجه را کاهش می دهد Neurourol Urodynam ۲۰۰۷ ویلی - Liss، شرکت Inc
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective: To evaluate the effects of prophylactic intravenous administration of the 5-hydroxytryptamine subtype 3(5-HT receptors antagonist azasetron on intrathecal morphine-induced pruritus.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات تجویز داخل وریدی پروفیلاکتیک آزاسترون آنتاگونیست گیرنده های 5-هیدروکسی تریپتامین زیرگروه 3(5-HT) بر خارش داخل نخاعی ناشی از مورفین
[ترجمه ترگمان]هدف: برای ارزیابی اثرات دستگاه تزریق وریدی ۵ - hydroxytryptamine (subtype subtype ۳ (۵ - HT)با azasetron در pruritus intrathecal ناشی از مورفین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مانع بروز مرض (اسم)
prophylactic

پیش گیر (صفت)
preventative, preventive, prophylactic

پیشگیری کننده (صفت)
preventive, prophylactic

انگلیسی به انگلیسی

• means of prevention
preventative of disease
a prophylactic drug or type of treatment is concerned with preventing, rather than curing, disease; a medical term.

پیشنهاد کاربران

پیشگیرانه، پیشگیری کننده
مثال:
. Vaccination and other prophylactic measures can be carried out
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
وسایل پیشگیری ( اصطلاحا به کاندوم نیز گفته می‎شود )
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
. The prospect of teachers passing out prophylactics to their pupils has infuriated some parents.

بپرس