propertied

/ˈprɒpətɪd//ˈprɒpətɪd/

معنی: متمکن، سهام دار، دارای خواص معین
معانی دیگر: دولتمند، دارای ملک، ملاک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: owning property.

جمله های نمونه

1. The tax will affect only the propertied classes.
[ترجمه گوگل]مالیات فقط بر طبقات دارایی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]مالیات فقط طبقات مرفه را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The propertied class which called itself liberal was immediately opposed to universal suffrage and to the masses in general.
[ترجمه گوگل]طبقه مالک که خود را لیبرال می نامید بلافاصله با حق رای همگانی و به طور کلی با توده ها مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]طبقه توانگر که خود را لیبرال می نامید، بی درنگ با حق رای همگانی و به طور کلی به توده ها مخالف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The propertied classes rallied to the government and called for a halt to all disturbances.
[ترجمه گوگل]طبقات دارایی به سوی دولت تجمع کردند و خواستار توقف همه ناآرامی ها شدند
[ترجمه ترگمان]طبقات توانگر به سوی دولت بسیج شدند و خواستار توقف تمام آشوب ها شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The propertied class is overrepresented in the governing institutions of all advanced capitalist states.
[ترجمه گوگل]طبقه دارایی بیش از حد در نهادهای حاکمیتی همه دولت های سرمایه داری پیشرفته حضور دارد
[ترجمه ترگمان]طبقه توانگر در نهاده ای حاکم بر همه کشورهای پیشرفته سرمایه داری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " propertied people perseverance" traditional consumer values and the complete abolition of the welfare housing distribution system, the Shanghai people purchase unprecedented enthusiasm.
[ترجمه گوگل]"مردم دارای پشتکار" ارزش های سنتی مصرف کننده و لغو کامل سیستم توزیع مسکن رفاهی، مردم شانگهای شور و شوق بی سابقه ای را خریداری می کنند
[ترجمه ترگمان]\"صاحبان سهام داران\" ارزش های سنتی مصرف کننده و لغو کامل سیستم توزیع مسکن رفاهی، مردم شانگهای، شور و شوق بی سابقه ای را خریداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dependency graph (DG) described the relationship among propertied by hypergraph.
[ترجمه گوگل]نمودار وابستگی (DG) رابطه بین ویژگی های hypergraph را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]نمودار وابستگی (DG)رابطه بین مالک را با hypergraph توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All is well, a propertied Taliban spokesman has told the Reuters news agency the insurgent group will quote "Resist till the last gasp".
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب است، یک سخنگوی طالبان به خبرگزاری رویترز گفته است که این گروه شورشی به نقل از "تا آخرین نفس مقاومت کنید"
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب است، سخنگوی طالبان به آژانس خبری رویترز گفته است که \"مقاومت در برابر آخرین نفس\" مقاومت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The damage process and hysteric propertied of several typical cross-sections were analyzed and cumulative damage was computed and evaluated.
[ترجمه گوگل]فرآیند آسیب و هیستریک خاصیت چند مقطع معمولی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و آسیب تجمعی محاسبه و ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]فرآیند خسارت و hysteric مالک از چندین بخش معمولی آنالیز شدند و آسیب های جمعی محاسبه و ارزیابی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The complex acid curing agent could improve the propertied of phenolic foam.
[ترجمه گوگل]عامل اسیدی پیچیده می تواند خواص فوم فنولیک را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]عامل کاشت اسید پیچیده توانست مالک خروجی های فنولی را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After having experienced a time, I find a propertied time to come back to school for fur-study.
[ترجمه گوگل]پس از تجربه یک زمان، زمان مناسبی برای بازگشت به مدرسه برای مطالعه پوست پیدا می کنم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه یک زمان را تجربه کرد، من یک وقتی را پیدا کردم که برای تحصیل در زمینه خز به مدرسه باز گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is a legend propertied class's only son, in a celebration of the population lost.
[ترجمه گوگل]او تنها پسر یک طبقه متعلق به افسانه است، در جشن جمعیت از دست رفته
[ترجمه ترگمان]او تنها پسر یک طبقه مرفه است که در جشنی از مردم گم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is no reason to suppose that the rest of the propertied classes were any more heavily burdened than the peerage.
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم بقیه کلاس های دارای مسئولیت سنگین تر از همتایان بودند
[ترجمه ترگمان]دلیلی ندارد که فکر کنم بقیه کلاس های propertied سنگین تر از مقام اشرافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Potentially democratic ideas thus provided a justification for rule by a propertied oligarchy.
[ترجمه گوگل]بنابراین ایده‌های بالقوه دموکراتیک توجیهی برای حکومت یک الیگارشی دارای مالکیت فراهم می‌کردند
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، افکار دموکراتیک به طور بالقوه توجیهی برای حکومت اولیگارشی متمول فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The more militant and threatening the pressure from below, the more vigorously the propertied classes supported repressive measures.
[ترجمه گوگل]هر چه فشار از پایین ستیزه جویانه تر و تهدیدآمیزتر باشد، طبقات مالک با شدت بیشتری از اقدامات سرکوبگرانه حمایت می کردند
[ترجمه ترگمان]هر چه ستیزه جویی بیشتر بود و فشار را از پایین تهدید می کرد، طبقات توانگر با شدت بیشتری از اقدامات بازدارنده حمایت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This was opposed, not simply to kings and aristocrats, but to the propertied minority.
[ترجمه گوگل]این امر نه صرفاً با پادشاهان و اشراف، بلکه با اقلیت مالک مخالف بود
[ترجمه ترگمان]این موضوع مخالف بود، نه تنها برای پادشاهان و اشراف، بلکه برای اقلیت صاحب ملک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متمکن (صفت)
propertied

سهام دار (صفت)
propertied

دارای خواص معین (صفت)
propertied

انگلیسی به انگلیسی

• owning property

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : propriety / proprietor / proprietress / proprietorship / property
✅️ صفت ( adjective ) : proprietary / proprietorial / propertied
✅️ قید ( adverb ) : proprietorially

بپرس