properness

جمله های نمونه

1. Using identity law in judiciary trials, the properness and consistency of asking and answer can be guaranteed to improve the efficiency of dealing with case.
[ترجمه گوگل]با استفاده از قانون هویت در محاکمات قوه قضائیه، می توان درستی و سازگاری پرسش و پاسخ را برای بهبود کارایی رسیدگی به پرونده تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قانون هویت در دادگاه های قضایی، ثبات و ثبات درخواست و پاسخ می تواند تضمین شود تا کارایی معامله با این پرونده افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then the article investigates the properness and irrationalness which stakeholders stand during the events of price-limited beef noodle.
[ترجمه گوگل]سپس مقاله به بررسی درستی و غیرمنطقی بودن سهامداران در طول رویدادهای نودل گوشت گاو با قیمت محدود می پردازد
[ترجمه ترگمان]سپس این مقاله به بررسی properness و irrationalness می پردازد که سهامداران در طی رویداده ای مربوط به گوشت گوساله دارای محدودیت قیمت می ایستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. CBRC shall assess the properness of the risk management system of a financial institution according to its category when regulating the derivatives business of financial institutions.
[ترجمه گوگل]CBRC باید درستی سیستم مدیریت ریسک یک مؤسسه مالی را با توجه به دسته بندی آن هنگام تنظیم تجارت مشتقات مؤسسات مالی ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]CBRC باید the سیستم مدیریت ریسک یک موسسه مالی را با توجه به مقوله خود در هنگام تنظیم کسب وکار مشتقات مالی، ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using identity law in judiciary trials, the properness and consistency of asking and answer can be guaranteed to improve the eff. . .
[ترجمه گوگل]با استفاده از قانون هویت در محاکمات قضایی، درستی و سازگاری پرسش و پاسخ را می توان برای بهبود کارایی تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قانون هویت در محاکمه قضایی، ثبات و ثبات درخواست و پاسخ می تواند تضمین شود و اف ام را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We can precisely predict the properness of economic development through investment scale.
[ترجمه گوگل]ما دقیقاً می‌توانیم درستی توسعه اقتصادی را از طریق مقیاس سرمایه‌گذاری پیش‌بینی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما دقیقا می توانیم پیش بینی توسعه اقتصادی را از طریق مقیاس سرمایه گذاری پیش بینی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The properness of the defendant shall be taken into account with the corporation's litigation status and the corporation is deemed as a joint-action party.
[ترجمه گوگل]صلاحیت خوانده باید با وضعیت دعوی شرکت در نظر گرفته شود و شرکت به عنوان طرف دعوای مشترک تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]پرونده متهم را باید با وضعیت قضایی این شرکت در نظر گرفت و این شرکت بعنوان یک گروه اقدام مشترک تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The properness and fairness of consumption is its reflection.
[ترجمه گوگل]درستی و انصاف مصرف بازتاب آن است
[ترجمه ترگمان]The و انصاف مصرف بازتاب آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The value directionality which is to seek properness in the civil and the commercial legal relationship makes an implicit main trend in the development of international private law.
[ترجمه گوگل]جهت گیری ارزشی که به دنبال مناسب بودن در روابط حقوقی مدنی و تجاری است، یک روند اصلی ضمنی در توسعه حقوق خصوصی بین المللی است
[ترجمه ترگمان]جهت گیری ارزشی که به دنبال properness در روابط مدنی و حقوقی است، گرایش اصلی ضمنی را در توسعه قانون خصوصی بین المللی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through a comparative study of the two Chinese versions in detail, the author intends to explore the properness of the display of translator's subjectivity and its influence on target text.
[ترجمه گوگل]نویسنده قصد دارد از طریق مطالعه تطبیقی ​​دو نسخه چینی به تفصیل، به بررسی درستی نمایش ذهنیت مترجم و تأثیر آن بر متن مقصد بپردازد
[ترجمه ترگمان]در یک مطالعه تطبیقی از دو نسخه چینی به طور مفصل، مولف قصد دارد the بودن ذهنیت مترجم و تاثیر آن بر متن هدف را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These companies have more chance to grow, and the stockholders and the board are hard to define the properness of the activities of the executives, and are inclined to apply executive stock option.
[ترجمه گوگل]این شرکت ها شانس بیشتری برای رشد دارند و سهامداران و هیئت مدیره به سختی می توانند درستی فعالیت های مدیران را تعریف کنند و تمایل به اعمال اختیار سهام اجرایی دارند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها شانس بیشتری برای رشد دارند، و سهامداران و هییت مدیره سخت است که تعریف فعالیت های مدیران اجرایی را تعریف کنند و تمایل دارند که گزینه سهام اجرایی را بکار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whilst we use our best endeavor to select reputable websites and sources of information, no warranty or representation as to the fitness and properness of the External Websites is given by us.
[ترجمه گوگل]در حالی که ما تمام تلاش خود را برای انتخاب وب سایت ها و منابع اطلاعاتی معتبر به کار می گیریم، هیچ ضمانت یا نمایندگی در مورد تناسب و مناسب بودن وب سایت های خارجی توسط ما ارائه نمی شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما از بهترین تلاش خود برای انتخاب وب سایت های معتبر و منابع اطلاعات، بدون ضمانت و یا نمایش به عنوان تناسب و کیفیت وب سایت های خارجی توسط ما استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the wings of contemporary art, we are doing old cliches, but still emphasizing our properness and purity.
[ترجمه گوگل]با بال های هنر معاصر، کلیشه های قدیمی انجام می دهیم، اما همچنان بر درستی و پاکی خود تأکید می کنیم
[ترجمه ترگمان]با بال های هنر معاصر، ما کلیشه های قدیمی را انجام می دهیم، اما همچنان بر properness و خلوص نیت خود تاکید می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All private property right has its natural legitimacy and properness, property right of state is only the private property right that the state has.
[ترجمه گوگل]تمام حقوق مالکیت خصوصی مشروعیت و صلاحیت طبیعی خود را دارد، حق مالکیت دولت فقط حق مالکیت خصوصی است که دولت دارد
[ترجمه ترگمان]تمام حق مالکیت خصوصی دارای مشروعیت و مشروعیت طبیعی خود است، حق مالکیت خصوصی تنها دارایی خصوصی است که دولت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The "proper beauty", i. e. the integration of the properness and the language beauty is the highest criteria for rhetoric beauty appreciation.
[ترجمه گوگل]"زیبایی مناسب"، i ه ادغام درستی و زیبایی زبان بالاترین معیار برای قدردانی زیبایی بلاغی است
[ترجمه ترگمان]\"زیبایی مناسب\"، i ای تلفیق of و زیبایی زبانی بیش ترین معیارها را برای بیان زیبایی بیان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• logic, rationality; correctness, justness

پیشنهاد کاربران

معقول بودن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : propriety / properness
✅️ صفت ( adjective ) : proper
✅️ قید ( adverb ) : properly
شایستگی

بپرس