proofread

/ˈpruːˌfrid//ˈpruːfriːd/

(نسخه ی چاپی یا دست نویس و غیره) تصحیح کردن، غلط گیری کردن، نمونه خوانی کردن، تصحیح کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: proofreads, proofreading, proofread
• : تعریف: to examine (a manuscript or printer's proof) for errors and mark corrections on.
مشابه: proof
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: proofreader (n.)
• : تعریف: to examine a manuscript or printer's proof for errors and mark corrections.
مشابه: proof

جمله های نمونه

1. I didn't even have the chance to proofread my own report.
[ترجمه گوگل]من حتی این فرصت را نداشتم که گزارش خودم را تصحیح کنم
[ترجمه ترگمان]من حتی فرصت اینو نداشتم که گزارش خودم رو ویرایش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Analysts photocopied, proofread, and assembled breathtakingly dull securities documents for ninety and more hours a week.
[ترجمه گوگل]تحلیلگران به مدت نود ساعت و بیشتر در هفته، اسناد اوراق بهادار به طرز خیره کننده ای کسل کننده را کپی، تصحیح و مونتاژ می کردند
[ترجمه ترگمان]تحلیل گران کپی، بازخوانی شده، و به طور خصوصی اوراق بهادار را به مدت نود و چند ساعت در هفته جمع آوری و مونتاژ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In reality, of course, they do proofread.
[ترجمه گوگل]البته در واقعیت، آنها تصحیح می کنند
[ترجمه ترگمان]البته در حقیقت آن ها آن را بازخوانی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Proofread and edit the completed document. use the Spell and Thesaurus programs.
[ترجمه گوگل]سند تکمیل شده را تصحیح و ویرایش کنید از برنامه های Spell و Thesaurus استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]Proofread و ویرایش اسناد تکمیل شده از افسون و برنامه های Thesaurus استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Remember to proofread on the hard copy, not on the computer.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که در نسخه چاپی تصحیح کنید، نه در رایانه
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که نسخه چاپی را بازخوانی کنید، نه روی کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Could I get you to proofread my report?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم از شما بخواهم که گزارش من را تصحیح کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونم گزارش منو ویرایش کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective: Our purpose was to proofread alanine aminotransferase ( ALT ) activity factor ( K factor ) by hexokinase.
[ترجمه گوگل]هدف: هدف ما تصحیح فاکتور فعالیت آلانین آمینوترانسفراز (ALT) (فاکتور K) توسط هگزوکیناز بود
[ترجمه ترگمان]هدف: هدف ما بازخوانی فاکتور فعالیت آلانین (ALT)(فاکتور k)به وسیله hexokinase است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Writer must proofread work for any typographical or grammatical errors before submitting for consideration.
[ترجمه گوگل]نویسنده باید قبل از ارسال برای بررسی، اثر را برای هرگونه اشتباه تایپی یا دستوری تصحیح کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده باید قبل از ارسال در نظر گرفتن هرگونه اشتباه تایپی و یا گرامری را بازخوانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each article must be proofread thoroughly for spelling, errors, grammar and word count prior to submittal. If not they will not be eligible for payment.
[ترجمه گوگل]هر مقاله قبل از ارسال باید از نظر املایی، اشتباهات، دستور زبان و تعداد کلمات به طور کامل تصحیح شود در غیر این صورت واجد شرایط پرداخت نخواهند بود
[ترجمه ترگمان]هر ماده باید به طور کامل برای هجی کردن، خطاها، دستور زبان و شمارش کلمه قبل از submittal اصلاح شود اگر آن ها واجد شرایط پرداخت نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Always proofread completed letters very carefully . Consult dictionary when necessary or in doubt.
[ترجمه گوگل]همیشه نامه های تکمیل شده را با دقت تصحیح کنید در صورت لزوم یا شک با فرهنگ لغت مشورت کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه نامه های تکمیل شده را به دقت بازخوانی کنید در صورت نیاز یا بدون شک با فرهنگ لغت مشورت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The character of Party school periodical decided to proofread working high quality.
[ترجمه گوگل]شخصیت گاهنامه مدرسه حزب تصمیم گرفت کار را با کیفیت بالا تصحیح کند
[ترجمه ترگمان]شخصیت دوره مدرسه حزب تصمیم گرفت تا کیفیت کار بالا را بازخوانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Proofread and edited documents for clarity and grammar.
[ترجمه گوگل]برای وضوح و دستور زبان، اسناد را تصحیح و ویرایش کنید
[ترجمه ترگمان]Proofread و اسناد تنظیم شده برای وضوح و دستور زبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Proofread the English Ad once a week by Email.
[ترجمه گوگل]آگهی انگلیسی را یک بار در هفته از طریق ایمیل تصحیح کنید
[ترجمه ترگمان]یک بار در هفته از طریق پست الکترونیکی به نمایندگی از نمایندگی مجاز (Ad)انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Proofread your work and correct any mistakes you find.
[ترجمه گوگل]کار خود را تصحیح کنید و هر اشتباهی را که پیدا کردید تصحیح کنید
[ترجمه ترگمان]کار خود را خراب کنید و هر اشتباهی که پیدا می کنید را اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• read and mark mistakes; correct, edit, check for errors
when someone proofreads a text that is going to be printed, they read it and mark any mistakes that need to be corrected by the printer.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
“Make sure to proofread your resume before sending it. ”
A person might say, “I’ll proofread the report to catch any typos. ”
An editor might suggest, “I’ll give it a final proofread before we send it out. ”
finding and correcting mistakes in text
edit
proofcheck
ویراستاری - ویرایش کردن
تصحیح کردن
خوندن و غلط گیری کردن
to read and mark the errors
Sometimes I forget to proofread, and the words that autocorrect come up with are really funny
خواندن و تصحیح کردن؛ اصلاح کردن
غلط گیری
غلط گیری کردن
تصحیح کردن متن نوشته شده

بپرس