pronto

/ˈprɑːntoʊ//ˈprɒntəʊ/

معنی: عاجلانه
معانی دیگر: (امریکا- خودمانی) زود، فورا، بی معطلی، مثل برق، سریعا

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: (informal) quickly or immediately.
مشابه: fast, on the double

جمله های نمونه

1. I'll send those off pronto, before I forget.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه یادم برود، آن‌ها را پیش از این می‌فرستم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه فراموش کنم، آن ها را سریع می فرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You'd better get back here pronto.
[ترجمه گوگل]شما بهتر است به اینجا برگردید
[ترجمه ترگمان]بهتر است فورا به اینجا برگردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Get down to the post office pronto!
[ترجمه گوگل]به دفتر پست بروید!
[ترجمه ترگمان]فورا برو به دفتر پست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I want this rubbish cleared away pronto!
[ترجمه گوگل]من می خواهم این زباله ها پاک شوند!
[ترجمه ترگمان]می خواهم این چرندیات فورا رفع شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I expect to see you back here, pronto!
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم که شما را دوباره اینجا ببینم
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که شما را به اینجا برسانم، فورا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Which three need to be done pronto?
[ترجمه گوگل]کدام سه باید به صورت Pronto انجام شوند؟
[ترجمه ترگمان]که سه نفر باید فورا انجام بشن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Get thee to a specialist, pronto!
[ترجمه گوگل]برو پیش متخصص
[ترجمه ترگمان]فورا برو پیش متخصص!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The boss wants this report pronto.
[ترجمه گوگل]رئیس این گزارش را می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]رئیس فورا این گزارش رو می خواد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you need it pronto, you'd better check they have the stock at hand.
[ترجمه گوگل]اگر به آن نیاز دارید، بهتر است بررسی کنید که موجودی آن در دسترس است
[ترجمه ترگمان]اگر به آن نیاز دارید، بهتر است چک کنید که سهام را در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wants out of the case, pronto.
[ترجمه گوگل]می‌خواهد از پرونده خارج شود
[ترجمه ترگمان]سریعا از پرونده خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Matthew Burke hails from Boccata and Pronto; and Joey Casertano from Kingfisher.
[ترجمه گوگل]متیو برک اهل بوکاتا و پرونتو است و جوی کازرتانو از Kingfisher
[ترجمه ترگمان]متیو برک از Boccata و Pronto و \"جویی Casertano\" از ماهی Kingfisher قدردانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I want to see your report finished, pronto!
[ترجمه گوگل]من می خواهم گزارش شما را تمام شده ببینم
[ترجمه ترگمان]می خواهم گزارشت را تمام کنم، فورا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pronto, a long period of time passed at last!
[ترجمه گوگل]پرونتو، بالاخره یک دوره طولانی گذشت!
[ترجمه ترگمان]خیلی زود، یک دوره طولانی گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bring the newspaper to me, pronto!
[ترجمه گوگل]روزنامه را برای من بیاور، پرونتو!
[ترجمه ترگمان]فورا روزنامه را برایم بیاور!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Es demasiado pronto para llamar a Virginia . Adem á s, ella no quiere volver a la isla.
[ترجمه گوگل]Es demasiado pronto para llamar a Virginia Adem á s, ella no quiere volver a la isla
[ترجمه ترگمان] برای \"ویرجینیا\" سریعا از \"ویرجینیا\" استفاده کرد adem، الا نه میخواد a la کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاجلانه (قید)
hurriedly, pronto

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) fast, quickly, swiftly, rapidly; immediately, right now, promptly
if something must be done pronto, it must be done quickly; an informal word.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
For example, a customer might tell a waiter, “Bring me the check pronto, please. ”
In a business meeting, someone might say, “We need to make a decision on this matter pronto. ”
A parent might tell their child, “We’re leaving in five minutes, so finish getting ready pronto!”
Adverb - spoken informal :
فوری
سریع
Quickly
Immediately
به عنوان مثال :
When you get to work you find a parking space pronto.
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/pronto

بپرس