pronged

/ˈprɒŋd//prɒŋd/

معنی: چنگک دار
معانی دیگر: شاخه دار (مانند چنگال)، تیزه دار (مانند شاخ حیوان)

جمله های نمونه

1. The shareholder rights movement has two prongs.
[ترجمه گوگل]جنبش حقوق سهامداران دو شاخه دارد
[ترجمه ترگمان]جنبش حقوق صاحبان سهام دو شاخه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fingers like prongs of steel dug into his throat.
[ترجمه گوگل]انگشتان مانند شاخک های فولادی در گلویش فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]انگشتانی شبیه به شاخ دار در گلویش گیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The second prong of the strategy is the provision of basic social services for the poor.
[ترجمه گوگل]دومین ضلع استراتژی، ارائه خدمات اولیه اجتماعی برای فقرا است
[ترجمه ترگمان]بخش دوم استراتژی، ارایه خدمات اجتماعی پایه برای فقرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of the prongs of the garden fork went through his foot.
[ترجمه گوگل]یکی از شاخک های چنگال باغ از پایش گذشت
[ترجمه ترگمان]یکی از the باغبانی از پای او گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This one had a prong like a dagger in its head.
[ترجمه گوگل]این یکی شاخک مانند خنجر در سر داشت
[ترجمه ترگمان]این یکی مثل خنجری در سرش برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When drying hair, use a diffuser with prongs to give volume and height without frizz.
[ترجمه گوگل]هنگام خشک کردن موها، از یک دیفیوزر با شاخک استفاده کنید تا بدون وز کردن موها، حجم و بلندی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هنگام خشک کردن مو، از یک دیفیوزر با prongs برای دادن حجم و ارتفاع بدون frizz استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The remains of the sculpture slipped through his arms, and he sank on to the sharp iron prong.
[ترجمه گوگل]بقایای مجسمه از میان بازوهایش لیز خورد و روی شاخک آهنی تیز فرو رفت
[ترجمه ترگمان]باقیمانده مجسمه از میان بازوان مارتین بیرون آمد و مارتین در the اهنی سخت فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It came alive at the touch of her delectable lips, and she could feel his zealous prong swelling inside her mouth.
[ترجمه گوگل]با لمس لب‌های دلپذیرش زنده شد و می‌توانست شاخک غیرتمندانه‌اش را در دهانش احساس کند
[ترجمه ترگمان]در تماس لبه ای لذیذ او جان سالم به در برد و احساس کرد که قدرت zealous در دهانش ورم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some acrylic easels are rigid with prongs or lips to hold the object.
[ترجمه گوگل]برخی از سه پایه های اکریلیک با شاخک ها یا لبه هایی سفت هستند تا جسم را نگه دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از سه پایه های acrylic با prongs و یا لبه ای برای نگه داشتن شی، سخت و سخت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nor was it easy to design and make the two or more prongs or tines that distinguished the fork.
[ترجمه گوگل]همچنین طراحی و ساخت دو یا چند شاخک یا تیغه که چنگال را متمایز می کرد آسان نبود
[ترجمه ترگمان]طراحی کردن و ساختن دو شاخه یا tines که شاخه را متمایز می کرد نیز آسان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was the west side of the house, which was built in the shape of an E without the middle prong.
[ترجمه گوگل]این ضلع غربی خانه بود که به شکل E بدون شاخک وسط ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]این ضلع غربی خانه بود که بدون برق وسطی آن را به شکل یک بیل ای ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the ribber is on full pitch these prongs move in slightly between the ribber sinker posts as you wind the handle.
[ترجمه گوگل]اگر ریبر روی زمین کامل باشد، این شاخک‌ها کمی بین پایه‌های سینک ریبر در حین پیچیدن دسته حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اگر the به طور کامل در این prongs قرار دارد که کمی بین پست های ribber و sinker حرکت می کند، همان طور که دسته را باد می زنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The third prong was at once the simplest and the most sweeping.
[ترجمه گوگل]شاخک سوم در عین حال ساده ترین و گسترده ترین بود
[ترجمه ترگمان]شاخه سوم ساده ترین و most بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then the sky lights up with a devil lightning prong that turns the whole countryside into a photo negative.
[ترجمه گوگل]سپس آسمان با رعد و برق شیطان روشن می شود که کل حومه شهر را به یک نگاتیو عکس تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]سپس آسمان با برق برق خیره کننده ای روشن می شود که تمام حومه را به یک عکس منفی تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چنگک دار (صفت)
pronged

انگلیسی به انگلیسی

• -pronged is used with numbers above one to say that an action is divided into a particular number of parts. for example, a `two-pronged attack' is an attack consisting of two separate parts.

پیشنهاد کاربران

بپرس