معنی: شعبه، زبانه، چنگال، چنگک، تیزی چنگال، تیزی دندان، شاخه رود یانهر، با چنگک صاف کردن، با چنگک سوراخ کردن، دارای چنگک یا چنگال کردنمعانی دیگر: (چنگال و غیره) شاخه، هر چیز نوک تیز (مانند نوک شاخ گوزن)، تیزه، تیزی، با چنگ ک سورا کردن، با چنگک صاف کردن زمین
• (1)تعریف: a thin, sharply pointed part of a tool, such as a fork tine.
• (2)تعریف: a similarly shaped part or projection, such as part of a deer antler.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: prongs, pronging, pronged
• : تعریف: to pierce or seize with, or as if with, a prong or prongs.
جمله های نمونه
1. The second prong of the strategy is the provision of basic social services for the poor.
[ترجمه گوگل]دومین ضلع استراتژی، ارائه خدمات اولیه اجتماعی برای فقرا است [ترجمه ترگمان]بخش دوم استراتژی، ارایه خدمات اجتماعی پایه برای فقرا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This one had a prong like a dagger in its head.
[ترجمه rachel] این یکی تیزی مثل خنجر بر روی سرش داشت
|
[ترجمه گوگل]این یکی شاخک مانند خنجر در سر داشت [ترجمه ترگمان]این یکی مثل خنجری در سرش برق می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The third prong was at once the simplest and the most sweeping.
[ترجمه گوگل]شاخک سوم در عین حال ساده ترین و گسترده ترین بود [ترجمه ترگمان]شاخه سوم ساده ترین و most بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. By prodding a prong of the fork under the kidney and turned it its back.
[ترجمه گوگل]به این صورت که یک شاخک چنگال را به زیر کلیه برگردانید و آن را به پشت برگردانید [ترجمه ترگمان]پس از آن که چنگال را در دست گرفت و پشتش را برگرداند، برق چنگال را در آن فرو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The nano - pores prong the sample and are parallel to others.
[ترجمه گوگل]منافذ نانو نمونه را شاخک میزنند و موازی با سایر منافذ هستند [ترجمه ترگمان]The، نمونه را از بین برده و موازی با دیگران هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each prong has faced harder resistance than expected.
[ترجمه گوگل]هر شاخک با مقاومت سخت تری نسبت به انتظار روبرو شده است [ترجمه ترگمان]هر یک از این prong با مقاومت سخت تر از حد مورد انتظار مواجه شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The second prong of a crisis - resolution strategy must aim to boost banks'capital.
[ترجمه گوگل]دومین راهبرد بحران - حل بحران باید با هدف افزایش سرمایه بانک ها باشد [ترجمه ترگمان]هدف دوم استراتژی حل بحران باید افزایش سرمایه بانک ها باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The first prong will be a military surge.
[ترجمه گوگل]اولین شاخه یک موج نظامی خواهد بود [ترجمه ترگمان]اولین بخش، موج نظامی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If he is successful, Mihm could form one prong of a deep three-headed attack at the center spot for the team.
[ترجمه گوگل]اگر او موفق باشد، میهم می تواند یکی از شاخه های حمله سه سر عمیق را در نقطه مرکزی تیم تشکیل دهد [ترجمه ترگمان]اگر او موفق باشد، Mihm می تواند یکی از prong حمله سه بعدی را در نقطه مرکزی تیم تشکیل دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A prong on an implement such as a fork or pitchfork.
[ترجمه گوگل]شاخک روی ابزاری مانند چنگال یا چنگال [ترجمه ترگمان]prong در اجرای این قبیل چنگک مانند چنگک یا چنگک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The remains of the sculpture slipped through his arms, and he sank on to the sharp iron prong.
[ترجمه گوگل]بقایای مجسمه از میان بازوهایش لیز خورد و روی شاخک آهنی تیز فرو رفت [ترجمه ترگمان]باقیمانده مجسمه از میان بازوان مارتین بیرون آمد و مارتین در the اهنی سخت فرو رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This was the west side of the house, which was built in the shape of an E without the middle prong.
[ترجمه گوگل]این ضلع غربی خانه بود که به شکل E بدون شاخک وسط ساخته شده بود [ترجمه ترگمان]این ضلع غربی خانه بود که بدون برق وسطی آن را به شکل یک بیل ای ساخته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then the sky lights up with a devil lightning prong that turns the whole countryside into a photo negative.
[ترجمه گوگل]سپس آسمان با رعد و برق شیطان روشن می شود که کل حومه شهر را به یک نگاتیو عکس تبدیل می کند [ترجمه ترگمان]سپس آسمان با برق برق خیره کننده ای روشن می شود که تمام حومه را به یک عکس منفی تبدیل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A new kind of physics experimental instrument of forced vibration and resonance is introduced, conducting research of the relationship between vibration period and two arms of prong.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از ابزار آزمایشی فیزیک ارتعاش و رزونانس اجباری معرفی شده است که در مورد رابطه بین دوره ارتعاش و دو بازوی شاخک تحقیق می کند [ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از فیزیک تجربی برای ارتعاش و رزونانس اجباری معرفی می شود و تحقیقات مربوط به رابطه بین دوره نوسان و دو رشته از prong را انجام می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[زمین شناسی] شاخه رود یا نهر - در زمین ریخت شناسی:spur - در رودها:واژه به کاررفته در کوه های آپالاچین جنوبی برای انشعاب یا شاخه ای از یک رود یا شاخابه. [نساجی] سیم چنگال کنترل پود
انگلیسی به انگلیسی
• tine, small slender point of a fork; pointed projection of an antler overturn with a pitchfork; stab with a fork; load with a pitchfork the prongs of a fork are the long, thin pointed parts.
پیشنهاد کاربران
به هر یک از دندانه های چنگال هم میگن prong
دندانه های آهنی شانه سر . .
شاخه. . . مثلا کابل دو شاخه یا کابل سه شاخه برای وسایل برقی
چنگگ انگشتر برای نگه داشتن نگین و سنگ پایه چنگه ای انگشتر
گانه four - pronged =چهار گانه
Nasal prongs: کانولای بینی. . وسیله ایی جهت داده اکسیژن به بیمار