1. Amazingly - without any prompting - my husband actually said how nice I looked in my new dress!
[ترجمه امیررضا] به طور شگفت آوری شوهرم بدون هیچ تلقینی به من گفت:در این لباس جدیدم خوب به نظر میام|
[ترجمه محمدجواد فرشچی] شگفت آور بود! شوهرم غیر مستقیم به من فهماند که لباس جدیدم خیلی به من می آید|
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی - بدون هیچ تلقینی - شوهرم در واقع گفت که من در لباس جدیدم چقدر زیبا به نظر می رسیدم![ترجمه ترگمان]بدون اشاره، شوهرم گفت چقدر خوب لباس جدیدم رو گشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He did it without any prompting from me.
[ترجمه M] بدون هیچ کمکی از جانب من ( انجامش داد / اون کار رو کرد )|
[ترجمه گوگل]او این کار را بدون هیچ درخواستی از من انجام داد[ترجمه ترگمان]بدون اشاره به من این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He wrote the letter without further prompting.
[ترجمه گوگل]او نامه را بدون تذکر بیشتر نوشت
[ترجمه ترگمان]نامه را بدون اشاره دیگری نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نامه را بدون اشاره دیگری نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You shouldn't need any prompting from me.
[ترجمه گوگل]شما نباید به هیچ تلقینی از من نیاز داشته باشید
[ترجمه ترگمان]تو نباید از من چیزی یاد بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو نباید از من چیزی یاد بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Growing competition is prompting banks, building societies and insurers to launch new financial products almost on a daily basis.
[ترجمه گوگل]رقابت فزاینده بانکها، جوامع سازنده و بیمهگران را وادار میکند تا محصولات مالی جدید را تقریباً به صورت روزانه عرضه کنند
[ترجمه ترگمان]افزایش رقابت باعث ایجاد بانک ها، ایجاد جوامع و بیمه گران برای راه اندازی محصولات جدید مالی تقریبا به طور روزانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش رقابت باعث ایجاد بانک ها، ایجاد جوامع و بیمه گران برای راه اندازی محصولات جدید مالی تقریبا به طور روزانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Empowerment increases the opportunity costs of children, prompting later marriages and increasing the divorce rate, similarly lowering fertility.
[ترجمه گوگل]توانمندسازی هزینههای فرصت فرزندان را افزایش میدهد، ازدواجهای بعدی را افزایش میدهد و نرخ طلاق را افزایش میدهد و به طور مشابه باروری را کاهش میدهد
[ترجمه ترگمان]توانمند سازی هزینه فرصت کودکان را افزایش می دهد و باعث ازدواج زود و افزایش نرخ طلاق و کاهش میزان باروری نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توانمند سازی هزینه فرصت کودکان را افزایش می دهد و باعث ازدواج زود و افزایش نرخ طلاق و کاهش میزان باروری نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At Jiang's prompting, a decision was made to dismiss several liberal academics, including Li.
[ترجمه گوگل]به دستور جیانگ، تصمیمی برای اخراج چندین دانشگاه آزاد از جمله لی گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تصمیم گرفته شد که تعدادی از دانشگاهیان آزاد از جمله لی را برکنار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تصمیم گرفته شد که تعدادی از دانشگاهیان آزاد از جمله لی را برکنار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There, Arazi asserted his superiority, prompting Corals to quote him 4-1 to complete the Kentucky-Epsom Derby double.
[ترجمه گوگل]در آنجا آرازی برتری خود را نشان داد و باعث شد که کورالز 4-1 از او نقل قول کند تا دوبل کنتاکی-اپسوم دربی را تکمیل کند
[ترجمه ترگمان]در آنجا، Arazi برتری خود را اعلام کرد و Corals را بر آن داشت تا ۴ - ۱ او را به طور کامل به شکل ۱ - ۱ کامل کند تا the داربی را دو برابر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آنجا، Arazi برتری خود را اعلام کرد و Corals را بر آن داشت تا ۴ - ۱ او را به طور کامل به شکل ۱ - ۱ کامل کند تا the داربی را دو برابر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Their frustration continued to mount, prompting the March demonstration.
[ترجمه گوگل]ناامیدی آنها همچنان افزایش یافت و باعث تظاهرات مارس شد
[ترجمه ترگمان]ناامیدی آن ها به سوار شدن ادامه داد و باعث تظاهرات ماه مارس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناامیدی آن ها به سوار شدن ادامه داد و باعث تظاهرات ماه مارس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The issue dominated the campaign, prompting many commentators to characterize the election as a virtual referendum on the independence issue.
[ترجمه گوگل]این موضوع بر مبارزات انتخاباتی حاکم بود و بسیاری از مفسران را بر آن داشت تا انتخابات را به عنوان یک همه پرسی مجازی در مورد مسئله استقلال توصیف کنند
[ترجمه ترگمان]این موضوع بر مبارزات حاکم بود و بسیاری از مفسران را بر آن داشت تا انتخابات را به عنوان یک همه پرسی مجازی در مورد مساله استقلال توصیف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع بر مبارزات حاکم بود و بسیاری از مفسران را بر آن داشت تا انتخابات را به عنوان یک همه پرسی مجازی در مورد مساله استقلال توصیف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fuller flights and new security measures are prompting the attention.
[ترجمه M] پروازهایی با مسافر بیشتر ( اشاره بع افزایش مسافر ) و اقدامات امنیتی جدید باعث ( جلب ) توجه میشود|
[ترجمه گوگل]پروازهای کاملتر و اقدامات امنیتی جدید توجه را به خود جلب کرده است[ترجمه ترگمان]هجوم فولر و تدابیر امنیتی جدید باعث جلب توجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At last he could resist the devil's prompting no longer; he drew his dagger and split the reed.
[ترجمه گوگل]بالاخره دیگر نتوانست در برابر تشویق شیطان مقاومت کند خنجرش را کشید و نی را شکافت
[ترجمه ترگمان]بالاخره توانست در مقابل شیطان مقاومت کند، نه بیشتر؛ او خنجر خود را بیرون کشید و نی را جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره توانست در مقابل شیطان مقاومت کند، نه بیشتر؛ او خنجر خود را بیرون کشید و نی را جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. S., prompting, among other things, hospital consolidation and the formation of large regional health-care-delivery systems.
[ترجمه گوگل]S, از جمله موارد دیگر، ادغام بیمارستان ها و تشکیل سیستم های بزرگ منطقه ای مراقبت های بهداشتی-تحویل را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که در بین چیزهای دیگر، تثبیت بیمارستان و تشکیل سیستم های مراقبت های بهداشتی منطقه ای بزرگ صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که در بین چیزهای دیگر، تثبیت بیمارستان و تشکیل سیستم های مراقبت های بهداشتی منطقه ای بزرگ صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Pimentel, 6 barricaded the road, prompting a lawsuit from the church.
[ترجمه گوگل]پیمنتل، 6، جاده را سد کرد و باعث شکایت کلیسا شد
[ترجمه ترگمان]Pimentel ۶، جاده را مسدود کرد و موجب اقامه دعوی از سوی کلیسا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Pimentel ۶، جاده را مسدود کرد و موجب اقامه دعوی از سوی کلیسا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Without my prompting, Jack often lapsed into silence.
[ترجمه گوگل]بدون تذکر من، جک اغلب در سکوت فرو می رفت
[ترجمه ترگمان]بدون اشاره من، جک اغلب در سکوت فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون اشاره من، جک اغلب در سکوت فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید