انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
قابل ترویج
مثال:
That is, the leftovers from Western culture were desirable and promotable in their opinion, and they promoted it.
یعنی پس مانده های فرهنگ غربی در نظر آنها مطلوب و قابل ترویج بود و آنها آن را ترویج می کردند.
مثال:
یعنی پس مانده های فرهنگ غربی در نظر آنها مطلوب و قابل ترویج بود و آنها آن را ترویج می کردند.
پیشرفت کننده، قابل ترقی و پیشرفت
They perform better at work and are more promotable
در کارشان عملکرد بهتری دارند و بیشتر ترقی میکنند. ( بیشتر توانایی ترقی و پیشرفت دارند. )
در کارشان عملکرد بهتری دارند و بیشتر ترقی میکنند. ( بیشتر توانایی ترقی و پیشرفت دارند. )