promises

جمله های نمونه

1. empty promises
قول های توخالی

2. paper promises
قول های روی کاغذ (نه واقعی)

3. vain promises
قول های توخالی

4. his airy promises
قول های توخالی او

5. the given promises
قول های داده شده

6. violation of promises
نقض عهدها،قول شکنی ها

7. don't trust his idle promises
به قول های پوچ او اعتماد نکن.

8. i came secured by her promises
چون از قول های او مطمئن شده بودم آمدم.

9. acts which were inconsistent with his promises
اعمالی که با قول های او ناسازگار بود

10. to soothe an angry crowd with promises
جماعت خشمگینی را با قول و وعده استمالت کردن

11. he admonished his children to keep their promises
او به فرزندانش اندرز داد که به قول خود وفا کنند.

12. he knew how to weasel out of his promises
او می دانست چگونه با لطائف الحیل خلف وعده کند.

پیشنهاد کاربران

امید ها
نوید بخش
وعده ها
تعهدات
نوید می دهد
متعهد شدن
قول دادن
قول دادن

بپرس