1. Jordan has repeatedly led his team to the Promised Land of the NBA Finals.
 [ترجمه گوگل]جردن بارها تیمش را به سرزمین موعود فینال NBA هدایت کرده است 
[ترجمه ترگمان]جوردن به طور مکرر تیم خود را به سرزمین موعود NBA برده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. And without that, the promised land is nothing.
 [ترجمه گوگل]و بدون آن، سرزمین موعود چیزی نیست 
[ترجمه ترگمان]و بدون اون سرزمین موعود هیچی نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. They have no promised land to promise.
 [ترجمه گوگل]آنها سرزمین موعودی برای وعده ندارند 
[ترجمه ترگمان]ان ها قول خشکی برای قول دادن ندارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Certainly he returns towards the Promised Land in very different style from the way he left it.
 [ترجمه گوگل]مطمئناً او با سبکی بسیار متفاوت از راهی که آن را ترک کرد به سرزمین موعود باز می گردد 
[ترجمه ترگمان]مسلما او به سبک بسیار متفاوتی از همان راهی که آن را ترک کرد به سرزمین موعود برمی گردد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. This bus driver has driven us to the promised land.
 [ترجمه گوگل]این راننده اتوبوس ما را به سرزمین موعود رسانده است 
[ترجمه ترگمان]این راننده اتوبوس ما را به سرزمین موعود کشانده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The Promised Land always lies on the other side of a wilderness.
 [ترجمه گوگل]سرزمین موعود همیشه در آن سوی بیابان قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]سرزمین موعود همیشه در طرف دیگر طبیعت قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The children of Israel were advancing into the Promised Land.
 [ترجمه گوگل]بنی اسرائیل در حال پیشروی به سوی سرزمین موعود بودند 
[ترجمه ترگمان]فرزندان اسرائیل به سرزمین موعود نزدیک می شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Putuo Area is the Promised Land for harmonized development of economics and society.
 [ترجمه گوگل]منطقه پوتو، سرزمین موعود برای توسعه هماهنگ اقتصاد و جامعه است 
[ترجمه ترگمان]منطقه Putuo سرزمین موعود برای توسعه اقتصاد و جامعه است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The promised land always lies on the other side of a wildness.
 [ترجمه گوگل]سرزمین موعود همیشه در آن سوی وحشی قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]سرزمینی که قول داده بود همیشه طرف دیگر یک وحشی گری است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The promised land always lies on the other side of a wilderness.
 [ترجمه گوگل]سرزمین موعود همیشه در آن سوی بیابان قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]سرزمینی که قول داده بود همیشه طرف دیگر یک بیابان است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Black people all over the South became excited at the thought of this new promised land.
 [ترجمه گوگل]سیاه پوستان سراسر جنوب از فکر این سرزمین موعود جدید هیجان زده شدند 
[ترجمه ترگمان]مردم سیاه در سراسر جنوب از فکر این سرزمین موعود به هیجان آمدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Britain, in the mid-1970s, seemed to me like the promised land of progressive education.
 [ترجمه گوگل]بریتانیا، در اواسط دهه 1970، به نظر من سرزمین موعود آموزش مترقی بود 
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در اواسط دهه ۱۹۷۰ به نظر من سرزمین موعود آموزش پیشرفته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Like Israelites after the exodus, the liberated slaves saw themselves free to live in the Promised Land.
 [ترجمه گوگل]مانند اسرائیلیان پس از خروج، بردگان آزاد شده خود را برای زندگی در سرزمین موعود آزاد می دیدند 
[ترجمه ترگمان]همانند اسرائیلی ها پس از مهاجرت، بردگان آزاد شده خود را آزاد دیدند که در سرزمین موعود زندگی کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Any prophet could say that, but the Mormons had guns to back their claims on the Promised Land.
 [ترجمه گوگل]هر پیامبری می تواند این را بگوید، اما مورمون ها برای حمایت از ادعاهای خود در مورد سرزمین موعود تفنگ داشتند 
[ترجمه ترگمان]هر پیامبر می توانست این را بگوید، اما the تفنگ داشتند که claims را بر سرزمین موعود برسانند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Our lives journey is a life long journey and our promised land is nothing other than heaven itself.
 [ترجمه گوگل]سفر زندگی ما یک سفر طولانی است و سرزمین موعود ما چیزی جز خود بهشت نیست 
[ترجمه ترگمان]مسافرت زندگی ما یک سفر طولانی است و سرزمین موعود ما جز خود بهشت چیزی نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید