proliferation

/ˌproˌlɪfəˈreɪʃn̩//prəˌlɪfəˈreɪʃn̩/

معنی: تکثیر، ازدیاد
معانی دیگر: تکثیر، ازدیاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of proliferating.

- The leaders signed a treaty to prevent the proliferation of nuclear weapons.
[ترجمه گوگل] رهبران معاهده ای را برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای امضا کردند
[ترجمه ترگمان] این رهبران یک معاهده برای جلوگیری از تکثیر سلاح های هسته ای امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Nuclear proliferation has returned to centre stage in international affairs.
[ترجمه گوگل]گسترش تسلیحات اتمی به صحنه اصلی در امور بین المللی بازگشته است
[ترجمه ترگمان]تکثیر هسته ای به مرحله مرکزی در امور بین الملل بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The past two years have seen the proliferation of TV channels.
[ترجمه گوگل]در دو سال گذشته شاهد گسترش شبکه های تلویزیونی بوده ایم
[ترجمه ترگمان]دو سال گذشته شاهد گسترش کانال های تلویزیون بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This indicates that the stimulation of cell proliferation may not be the only factor in ulcer healing by sucralfate.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تحریک تکثیر سلولی ممکن است تنها عامل در بهبود زخم توسط سوکرالفات نباشد
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که تحریک تکثیر سلولی ممکن است تنها عامل ترمیم زخم توسط sucralfate باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The proliferation of the colorectal lines was unaffected by histamine.
[ترجمه گوگل]تکثیر خطوط کولورکتال تحت تأثیر هیستامین قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]گسترش خطوط colorectal توسط هیستامین تحت تاثیر قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CsA prevents T-cell proliferation by blocking the calcium-activated pathway leading to interleukin-2 transcription.
[ترجمه گوگل]CsA با مسدود کردن مسیر فعال شده با کلسیم که منجر به رونویسی اینترلوکین 2 می شود، از تکثیر سلول های T جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]csa با مسدود کردن مسیر فعال شده کلسیم منجر به نسخه برداری از سلول های T - ۲ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We are sick and tired of the proliferation of guns.
[ترجمه گوگل]ما از تکثیر اسلحه خسته و خسته شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما بیمار هستیم و از تکثیر سلاح خسته شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Where will this proliferation of athletics end?
[ترجمه گوگل]این گسترش دو و میدانی به کجا ختم خواهد شد؟
[ترجمه ترگمان]این گسترش ورزش کجا پایان خواهد یافت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The proliferation of these diminutive shows will soon be in inverse proportion to the theatres still open to receive them.
[ترجمه گوگل]گسترش این نمایش های کوچک به زودی با سالن هایی که هنوز برای پذیرایی از آنها باز هستند، نسبت معکوس خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]گسترش این نمایش های کوچک به زودی در نسبت معکوس به تئاترها خواهد بود که باز پذیرای آن ها خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Small businesses were encouraged, which brought a rapid proliferation of small privately-owned restaurants and shops on the city streets.
[ترجمه گوگل]کسب‌وکارهای کوچک تشویق شدند، که باعث گسترش سریع رستوران‌ها و مغازه‌های خصوصی کوچک در خیابان‌های شهر شد
[ترجمه ترگمان]شرکت های کوچک تشویق شدند، که باعث گسترش سریع رستوران ها و فروشگاه های خصوصی در خیابان های شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Neither in Feyerabend's image of theory proliferation nor in Kuhn's paradigm shifts is there any simple model of progress.
[ترجمه گوگل]نه در تصویر فایرابند از تکثیر تئوری و نه در تغییر پارادایم کوهن هیچ مدل ساده ای از پیشرفت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]نه در تصویر Feyerabend از تکثیر نظریه و نه در تحولات انگاره Kuhn هیچ مدل ساده ای از پیشرفت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suddenly nuclear proliferation became a high-priority concern in Washington.
[ترجمه گوگل]ناگهان گسترش تسلیحات اتمی به یک نگرانی با اولویت در واشنگتن تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان گسترش سلاح های هسته ای به یک نگرانی بسیار مهم در واشنگتن تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gastrointestinal epithelial cell proliferation is influenced by many hormonal, paracrine, and intraluminal agents.
[ترجمه گوگل]تکثیر سلول های اپیتلیال دستگاه گوارش تحت تأثیر بسیاری از عوامل هورمونی، پاراکرینی و داخل مجرای قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تکثیر سلول های اپی تلیال Gastrointestinal توسط بسیاری از عوامل هورمونی، paracrine و intraluminal تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The proliferation of this literature has so simplified going into our wilderness areas that readers are literally taken by the hand.
[ترجمه گوگل]تکثیر این ادبیات ورود به مناطق بیابانی ما را چنان ساده کرده است که خوانندگان به معنای واقعی کلمه دستشان گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]گسترش این ادبیات به طور کامل به مناطق بیابانی ما که خوانندگان آن را به صورت تحت اللفظی به دست گرفته اند، تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mean proliferation indices within compartments were nearly identical for both assays.
[ترجمه گوگل]میانگین شاخص‌های تکثیر در محفظه‌ها برای هر دو سنجش تقریباً یکسان بود
[ترجمه ترگمان]شاخص های تکثیر متوسط در داخل محفظه تقریبا برای هر دو سنجش مشابه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Regional conflicts - along with the proliferation of missiles and nuclear, chemical and biological weapons - present growing dangers.
[ترجمه گوگل]درگیری های منطقه ای - همراه با گسترش موشک ها و سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی - خطرات فزاینده ای را به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]درگیری های منطقه ای - همراه با گسترش موشک ها و سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی - در حال رشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکثیر (اسم)
increase, propagation, reproduction, multiplication, duplication, proliferation, pullulation

ازدیاد (اسم)
proliferation, plethora

انگلیسی به انگلیسی

• rapid multiplication, rapid reproduction; prosperity, rapid growth, instance of thriving

پیشنهاد کاربران

کثرت
۱. تکثیر. ازدیاد. افزایش. گسترش ۲. کثرت. تعدد. فراوانی ۳. ( زیست شناسی ) تکثیر یاخته ای
مثال:
This is why we spend our time talking about things like gay marriage and not about genocide or nuclear proliferation or poverty or any other hugely consequential issue.
...
[مشاهده متن کامل]

این دلیلی است که ما وقت صرف صحبت کردن درباره چیزهایی مثل ازدواج همجنس گرایان می کنیم اما نه درباره نسل کشی یا تکثیر {سلاح های} هسته ای یا فقر یا هر موضوع بسیار مهم دیگر.

ایجاد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : proliferate
✅️ اسم ( noun ) : prolificacy / proliferation
✅️ صفت ( adjective ) : prolific
✅️ قید ( adverb ) : prolifically
اشاعه
دامپزشکی و علوم دامی
تکثیر و تزاید
رواج داشتن
گسترش سلاح کشتار جمعی
تولید انبوه
پراکندگی
افزایش ناگهانی
رشد سریع
1. افزایش سریع چیزی در تعداد یا مقدار ( rapid increase in the number or amount of something )
۲. بازتولید سریع یک سلول، عضو یا ارگانیسم ( rapid reproduction of a cell, part, or organism )
۳. مقدار بسیار زیاد از چیزی ( a large number of something )
گسترش ، افزایش
بهره وری - بهره گیری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس