proletariate

جمله های نمونه

1. Marxism is a theory to liberate proletariate and Humen being, so it is welcome in China .
[ترجمه گوگل]مارکسیسم نظریه ای برای رهایی پرولتاریا و انسان است، بنابراین در چین از آن استقبال می شود
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم نظریه ای است برای آزادسازی proletariate و humen، بنابراین در چین مورد استقبال قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As the vanguard of the proletariate, the Communist Party is closely associated with socialism.
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست به عنوان پیشتاز پرولتاریا با سوسیالیسم ارتباط نزدیک دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان خط مقدم حزب کمونیست، حزب کمونیست با سوسیالیسم ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They also put forward proletariate internationalism and patriotism.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین انترناسیونالیسم پرولتاریایی و میهن پرستی را مطرح کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین proletariate internationalism و میهن پرستی را مطرح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They expounded the essential relation between nationality and class, the essential relation between proletariate revolution and nationality liberation movement.
[ترجمه گوگل]آنها رابطه اساسی بین ملیت و طبقه، رابطه اساسی بین انقلاب پرولتاریایی و جنبش آزادیبخش ملیت را توضیح دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها رابطه اساسی بین ملیت و طبقه، رابطه اساسی بین انقلاب proletariate و جنبش آزادی ملیت را شرح دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have clearly written in that document that this is organising competition under the dictatorship of the proletariate .
[ترجمه گوگل]ما به وضوح در آن سند نوشته ایم که این سازماندهی رقابت تحت دیکتاتوری پرولتاریا است
[ترجمه ترگمان]ما به وضوح در این سند نوشته شده ایم که این رقابت در حال سازمان دهی رقابت با دیکتاتوری of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In powers restraint, a scientific employment mechanism is the essence, the proletariate powers concept is the base, legal system is the guarantee, supervision is the key.
[ترجمه گوگل]در مهار قدرت، یک مکانیسم استخدام علمی ماهیت است، مفهوم قدرت پرولتاریا پایه است، نظام حقوقی تضمین است، نظارت کلید است
[ترجمه ترگمان]در خودداری قدرت، مکانیزم استخدام علمی اساس است، مفهوم قدرت proletariate اساس است، نظام حقوقی تضمین، نظارت کلید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The difference lies in that we are talking about organising the competition in the leadership of the proletariate whereas they organise the competition under the leadership of the bourgeoise.
[ترجمه گوگل]تفاوت در این است که ما در مورد سازماندهی رقابت در رهبری پرولتاریا صحبت می کنیم در حالی که آنها رقابت را تحت رهبری بورژوازی سازماندهی می کنند
[ترجمه ترگمان]تفاوت در آن نهفته است که ما در مورد سازمان دهی رقابت در رهبری of صحبت می کنیم در حالی که آن ها رقابت را تحت رهبری of سازماندهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the relative eminence came along with illegibility which is the fate waiting for the women in the proletariate revolution.
[ترجمه گوگل]با این حال، برجستگی نسبی همراه با ناخوانایی بود که سرنوشتی است که در انتظار زنان در انقلاب پرولتاریاست
[ترجمه ترگمان]با این حال، برتری نسبی همراه با illegibility که سرنوشت زنان در انقلاب proletariate است، همراه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It will be a new experiment under the leadership of the proletariate.
[ترجمه گوگل]این یک آزمایش جدید تحت رهبری پرولتاریا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این یک آزمایش جدید تحت رهبری of خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As an ideal, human emancipation has to rely on proletariate.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ایده آل، رهایی انسان باید بر پرولتاریا تکیه کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ایده آل، آزادی انسان باید بر proletariate تکیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• working class, social class comprised of manual laborers

پیشنهاد کاربران