proletariat

/ˌproʊlɪˈteərɪət//ˌprəʊlɪˈteərɪət/

معنی: طبقه کارگر، کارگر ورنجبر
معانی دیگر: (روم باستان) عضو پایین ترین طبقه ی اجتماعی، (نادر) پست زینه، دون پایه، ذلیل، طبقه کارگر
proletariat(e)
گروه رنجبران، طبقه مزدور، کارگران، پست ترین، توده پست، گروه مردم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the working class, esp. those who lack capital and must sell their usu. unskilled labor in order to survive.
مشابه: labor

- The revolutionaries declared that factories and other means of production should be handed over to the proletariat.
[ترجمه گوگل] انقلابیون اعلام کردند که کارخانه ها و سایر وسایل تولید باید به پرولتاریا واگذار شود
[ترجمه ترگمان] انقلابیون اعلام کردند که کارخانه ها و دیگر وسایل تولید باید به پرولتاریا تحویل داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The proletariat must possess the truth of Marxism.
[ترجمه گوگل]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم را در اختیار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Revolutionaries should possess the noble qualities of the proletariat.
[ترجمه گوگل]انقلابیون باید ویژگی های اصیل پرولتاریا را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]Revolutionaries باید خصوصیات نجیب پرولتاریا را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dictatorship of the proletariat is one of the aims of Communism.
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری پرولتاریا یکی از اهداف کمونیسم است
[ترجمه ترگمان]دیکتاتوری پرولتاریا یکی از اهداف کمونیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This proletariat interests neither the opposition forces nor the regimes based on the sacred.
[ترجمه گوگل]این پرولتاریا نه به نیروهای اپوزیسیون علاقه مند است و نه به رژیم های مبتنی بر امر مقدس
[ترجمه ترگمان]این پرولتاریا نه نیروهای مخالف را هدف قرار می دهد و نه رژیم ها بر مبنای آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The proletariat is trying to preserve it, improve it, and open it to everyone.
[ترجمه گوگل]پرولتاریا در تلاش است تا آن را حفظ کند، بهبود بخشد، و آن را به روی همه باز کند
[ترجمه ترگمان]پرولتاریا در تلاش است تا آن را حفظ کند، آن را بهبود بخشد و برای همه باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The proletariat, in contrast, own no means of production whatever.
[ترجمه گوگل]در مقابل، پرولتاریا صاحب هیچ وسیله تولیدی نیست
[ترجمه ترگمان]در مقابل، پرولتاریا هیچ وسیله ای برای تولید وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New merchant and professional classes arose and a proletariat developed out of the peasantry.
[ترجمه گوگل]طبقات جدید بازرگان و حرفه ای به وجود آمدند و پرولتاریا از دهقانان به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]بازرگانان و طبقات حرفه ای جدید برخاستند و پرولتاریا از دهقانان بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The proletariat was hardly more impressed by the Manifesto.
[ترجمه گوگل]پرولتاریا به سختی تحت تأثیر مانیفست قرار گرفت
[ترجمه ترگمان](بیانیه)به سختی تحت تاثیر بیانیه بیانیه (بیانیه)قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Marx wrote of the class struggle between the bourgeoisie and the proletariat.
[ترجمه گوگل]مارکس از مبارزه طبقاتی بین بورژوازی و پرولتاریا نوشت
[ترجمه ترگمان]مارکس از کش مکش طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا wrote
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His novels can be read as an account of the lives of the proletariat.
[ترجمه گوگل]رمان های او را می توان روایتی از زندگی پرولتاریا خواند
[ترجمه ترگمان]رمان های او را می توان به عنوان شرح زندگی پرولتاریا خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And, on the assumption of the superiority of socialist organisation, the victory would go to the proletariat.
[ترجمه گوگل]و با فرض برتری سازمان سوسیالیستی، پیروزی نصیب پرولتاریا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و با فرض برتری سازمان سوسیالیستی، پیروزی به پرولتاریا خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The state-sponsored agro-industrial cooperatives are the focal point for this discussion of the creation of an industrial proletariat.
[ترجمه گوگل]تعاونی های کشاورزی-صنعتی تحت حمایت دولت نقطه کانونی این بحث از ایجاد پرولتاریای صنعتی هستند
[ترجمه ترگمان]تعاونی کشاورزی - کشاورزی با حمایت دولت نقطه کانونی این بحث پیرامون ایجاد یک پرولتاریا صنعتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The party was portrayed as the vanguard of the proletariat.
[ترجمه گوگل]حزب به عنوان پیشتاز پرولتاریا به تصویر کشیده شد
[ترجمه ترگمان]حزب به عنوان خط مقدم پرولتاریا به تصویر کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Imperialism focused on one or two natural resources, thus creating a homogeneous agricultural proletariat, all doing the same labouring job.
[ترجمه گوگل]امپریالیسم بر یک یا دو منبع طبیعی متمرکز شد، بنابراین یک پرولتاریای کشاورزی همگن ایجاد کرد که همگی یک کار زحمتکش را انجام می دادند
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم بر روی یک یا دو منبع طبیعی تمرکز داشت، در نتیجه یک کارگر کشاورزی همگن ایجاد کرد، که همگی کار کارگران را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طبقه کارگر (اسم)
proletariat, working class, workpeople

کارگر و رنجبر (اسم)
proletariat

انگلیسی به انگلیسی

• working class, social class comprised of manual laborers
working-class people, especially industrial workers, are sometimes referred to as the proletariat; a formal word.

پیشنهاد کاربران

proletariat ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: پرولتاریا
تعریف: اصطلاحی مارکسیستی برای طبقۀ کارگرِ مزدبگیر که دارای وسیلۀ تولید نیست و برای تأمین زندگی نیروی کار خود را می‏فروشد
پرولتاریا
واژه مارکسیستی برای طبقۀ کارگرِ مزدبگیر صنعتی جهانی است که دارای ابزار تولید نیست و برای تأمین زندگی نیروی کار خود را در یک شبکه می‏فروشد.
پرولتاریایک طبقه جهانی است که دارای زبان و فرهنگ های مختلف در جای جای جهان توسط طبقه سرمایه دار در شبکه هایی متشکل از کارخانه های بیگارکشی استثمار میشوند. به عنوان مثال قطعات مختلف تلفن آیفن در کارخانه های بیگارگشی کشورهای مختلف تهیه میشود و محصول نهایی در یک کارخانه در چین بطور نهایی تولید میشود. همین فرایند در مورد کارخانجات خودروسازی نیز صادق است. به عنوان مثال قطعات مختلف ماشین بنز ( فرمان، آینه ها، دستگاه های کامپیوتر مرکزی یا مغز ماشین و ترمز و و هزاران قطعه دیگری ) در کارخانه های بیگارکشی در کشورهای مختلف توسط پرولتاریا هر کشور ساخته میشود و بعد همه به مرکز تولید نهایی بنز در آلمان یا مراکز تولید بنز در آمریکای شمالی صادر میشود و محصول نهایی ماشین بنز تولیدو به بازار عرضه میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس