prolegomenon


معنی: پیش گفتار، کلمات مقدماتی
معانی دیگر: اظهار(ات) مقدماتی، سخن آغازین، مقدمه، مقدماتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: prolegomena
مشتقات: prolegomenous (adj.)
• : تعریف: a critical, introductory essay in a book.

جمله های نمونه

1. The first part is the prolegomenon, in which the background, significance and the problems in current research are discussed as well as the basic researching framework.
[ترجمه گوگل]بخش اول پرولگمنون است که در آن پیشینه، اهمیت و مشکلات موجود در پژوهش حاضر و چارچوب تحقیق پایه مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بخش اول the است که در آن پس زمینه، اهمیت و مشکلات موجود در پژوهش حاضر و همچنین چارچوب تحقیق اولیه مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first part is prolegomenon. Clear definition of job promotion and the significance of this paper.
[ترجمه گوگل]قسمت اول prolegomenon است تعریف واضح ترفیع شغلی و اهمیت این مقاله
[ترجمه ترگمان]بخش اول prolegomenon است تعریف واضح از ارتقای شغلی و اهمیت این مقاله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beside the introduction, prolegomenon and the epilogue, the whole essay divided into three chapters.
[ترجمه گوگل]در کنار مقدمه و مقدمه و پایان نامه، کل مقاله به سه فصل تقسیم شده است
[ترجمه ترگمان]در کنار مقدمه، prolegomenon و the، تمام مقاله به سه فصل تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The prolegomenon part mainly introduces the background and purport, a summary of literature research, the research method and the research logic as well.
[ترجمه گوگل]بخش پیش‌رو عمدتاً به معرفی پیشینه و هدف، خلاصه‌ای از ادبیات تحقیق، روش تحقیق و منطق تحقیق می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش prolegomenon عمدتا پس زمینه و purport، خلاصه ای از تحقیقات ادبیات، روش تحقیق و منطق تحقیق را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The design mainly includes prolegomenon, on-site investigations records, design interpretation, budget explanatory notes, budgetary estimate chart and project illustration.
[ترجمه گوگل]این طرح عمدتاً شامل prolegomenon، سوابق تحقیقات در محل، تفسیر طراحی، یادداشت های توضیحی بودجه، نمودار برآورد بودجه و تصویر پروژه است
[ترجمه ترگمان]این طراحی عمدتا شامل prolegomenon، سوابق تحقیقات سایت، تفسیر طراحی، یادداشت های توضیحی بودجه، نمودار برآورد بودجه و تصویر پروژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prolegomenon: summarized research results for the characters in heart radical in shuowenjiezi, make an explanation to meaning, value, method of studying.
[ترجمه گوگل]Prolegomenon: نتایج تحقیقات خلاصه شده برای شخصیت های رادیکال قلب در شووونجیزی، توضیحی برای معنا، ارزش، روش مطالعه می دهد
[ترجمه ترگمان]Prolegomenon: نتایج تحقیقات خلاصه شده از شخصیت های رادیکال قلب در shuowenjiezi، توضیحی در مورد مفهوم، ارزش، روش مطالعه ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The prolegomenon mainly includes four aspects. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]پرولگمنون عمدتاً شامل چهار جنبه است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]The عمدتا شامل چهار جنبه است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first part is prolegomenon, which sets forth the background and questions, methods and design of the paper.
[ترجمه گوگل]بخش اول prolegomenon است که پیشینه و سوالات، روش ها و طراحی مقاله را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]بخش اول prolegomenon است که پس زمینه و سوالات، روش ها و طراحی این مقاله را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It has three parts: the prolegomenon, the body and the epilogue.
[ترجمه گوگل]دارای سه بخش است: پرلگومنون، بدن و پایان
[ترجمه ترگمان]سه بخش دارد: prolegomenon، بدنه و the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the prolegomenon, Author makes a brief review on the history and technology development of hydraulic turn tables, their direct driving motors and their control systems.
[ترجمه گوگل]نویسنده در این مقاله مروری کوتاه بر تاریخچه و توسعه فناوری میزهای چرخشی هیدرولیک، موتورهای هدایت مستقیم آنها و سیستم های کنترل آنها دارد
[ترجمه ترگمان]در the، مولف به مرور مختصری بر تاریخچه و توسعه فن آوری جدول های چرخش هیدرولیکی، موتورهای محرک مستقیم آن ها و سیستم های کنترل آن ها می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In prolegomenon this paper summarizes ethnological viewpoints, Mencius Ethnological Viewpoint is narrated in the following four parts.
[ترجمه گوگل]این مقاله در مقدمه ای که به جمع بندی دیدگاه های قوم شناختی می پردازد، دیدگاه قوم شناختی منسیوس در چهار بخش زیر روایت می شود
[ترجمه ترگمان]در prolegomenon این مقاله ethnological نقطه نظرات، دیدگاه ethnological دیدگاه در چهار بخش زیر را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The article includes five sections, Chapter I:Prolegomenon.
[ترجمه گوگل]این مقاله شامل پنج بخش، فصل اول: Prolegomenon است
[ترجمه ترگمان]این مقاله شامل ۵ بخش، فصل اول: Prolegomenon می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first chapter is prolegomenon, which introduces the background, object, significance, and method of research.
[ترجمه گوگل]فصل اول پرولگمنون است که پیشینه، موضوع، اهمیت و روش تحقیق را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]فصل اول prolegomenon است که زمینه، هدف، اهمیت و روش تحقیق را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First in prolegomenon, the paper introduced the research status quo of the biological effects and the mechanisms of LPLI.
[ترجمه گوگل]ابتدا در prolegomenon، مقاله وضعیت موجود تحقیقاتی اثرات بیولوژیکی و مکانیسم های LPLI را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]ابتدا در prolegomenon، این مقاله وضعیت موجود در مورد وضع بیولوژیکی اثرات بیولوژیکی و مکانیسم های ناپایداری را معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The prolegomenon part shows the need of research, research significance and research methods.
[ترجمه گوگل]بخش پرلگومنون نیاز به تحقیق، اهمیت تحقیق و روش تحقیق را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]بخش prolegomenon نیاز به تحقیق، اهمیت تحقیق و روش های تحقیق را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش گفتار (اسم)
foreword, preface, prologue, prolegomenon, front matter

کلمات مقدماتی (اسم)
prolegomenon

انگلیسی به انگلیسی

• opening section; introduction; preface

پیشنهاد کاربران

بپرس