prolate

/ˈproʊleɪt//ˈprəʊleɪt/

معنی: کشیده شده، دراز، دوک وار
معانی دیگر: (دراز یا بیرون زده در قطبین) دراز قطب، منبسط

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of a sphereoid, elongated or extended along the polar axis.

جمله های نمونه

1. A prolate spheroid is generated by revolving an ellipse about its major axis.
[ترجمه گوگل]یک کروی پرولاتی با چرخش یک بیضی حول محور اصلی خود ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]یک spheroid با چرخش یک بیضی در حول محور اصلی آن ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The colloidal particles may be spheroids, prolate spheroids or oblate spheroids.
[ترجمه گوگل]ذرات کلوئیدی ممکن است کروی، کروی پرولاتی یا کروی پهن باشند
[ترجمه ترگمان]ذرات colloidal ممکن است spheroids، prolate spheroids یا oblate spheroids باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The anterior surface of the lens is prolate, whereas the posterior surface of the lens is oblate which is consistent with the anatomical data.
[ترجمه گوگل]سطح قدامی عدسی پرولاتی است، در حالی که سطح خلفی عدسی مایل است که با داده های آناتومیکی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]سطح جلویی لنز prolate است، در حالی که سطح پشتی لنز oblate است که با داده های تشریحی سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The prolate, oblate and some particle hole excited configurations are obtained.
[ترجمه گوگل]پیکربندی های برانگیخته، پرولاتی و برخی از سوراخ ذرات به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]The، oblate و برخی از configurations ایجاد شده برای سوراخ کردن ذرات به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With prolate structure, it has even large heat exchanging coefficients and refrigerating output.
[ترجمه گوگل]با ساختار پرولاتی، حتی ضرایب تبادل حرارت و خروجی تبرید بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]با ساختار prolate، حتی ضریب تبادل گرما و خروجی refrigerating نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Passive energy dissipation existing in the spinner of prolate dual-spin satellite will lead to nutation divergence.
[ترجمه گوگل]اتلاف انرژی غیرفعال موجود در اسپینر ماهواره دو اسپین پرولات منجر به واگرایی nutation خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اتلاف انرژی منفعل موجود در پرتاب کننده پیچشی دوگانه prolate، منجر به واگرایی nutation خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The modified prolate anterior surface IOLs can provide a better vision function than the spherical IOLs.
[ترجمه گوگل]IOLهای سطح قدامی پرولات اصلاح شده می توانند عملکرد بینایی بهتری نسبت به IOLهای کروی ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]The اصلاح شده prolate anterior anterior می تواند عملکرد بهتری نسبت به the کروی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two dimensional flat, airfoil, prolate spheroid and cerebral aneurysm were calculated as examples compared with experiment data.
[ترجمه گوگل]دو بعدی تخت، ایرفویل، کروی پرولات و آنوریسم مغزی به عنوان نمونه در مقایسه با داده های آزمایش محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]flat دو بعدی، ایرفویل، prolate spheroid و اتساع عروقی به عنوان مثال در مقایسه با داده های آزمایش محاسبه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effects of small grains set on the surface of prolate spheroid on SFL were also observed and analyzed.
[ترجمه گوگل]اثرات دانه های کوچک بر روی سطح کروی پرولات بر SFL نیز مشاهده و تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]اثرات دانه های کوچک روی سطح of spheroid بر روی SFL نیز مشاهده و آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Structures of the skin friction lines (SFL) appearing on a prolate spheroid in laminar and turbulent flows were investigated and compared by using an improved oil-flow visualization technique.
[ترجمه گوگل]ساختار خطوط اصطکاک پوست (SFL) که روی یک کروی پرولاتی در جریان‌های آرام و آشفته ظاهر می‌شوند، با استفاده از تکنیک تجسم جریان روغن بهبودیافته بررسی و مقایسه شدند
[ترجمه ترگمان]ساختارهای خطوط اصطکاک پوست (SFL)ظاهر شده بر روی یک spheroid prolate در جریان آرام و متلاطم مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک تصویرسازی دبی - دبی بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The concept and scheme for the simulation of attitude, orbit and important telemetry parameters of prolate dual-spin geostationary satellite have been given in the paper.
[ترجمه گوگل]مفهوم و طرحی برای شبیه‌سازی نگرش، مدار و پارامترهای مهم تله‌متری ماهواره زمین‌ایستا دو اسپین پرولات در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مفهوم و طرح برای شبیه سازی نگرش، مدار و پارامترهای اندازه گیری telemetry در ماهواره geostationary (prolate dual)در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper proposes a novel method to obtain a simple analytical solution to extrapolation problem for band-limited signals, which is much easier than prolate spherical wave function expansion method.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش جدید را برای به دست آوردن یک راه حل تحلیلی ساده برای مشکل برون یابی برای سیگنال های باند محدود پیشنهاد می کند، که بسیار ساده تر از روش بسط تابع موج کروی پروتایی است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک روش جدید برای بدست آوردن یک راه حل تحلیلی ساده برای حل مساله تحلیلی برای سیگنال های محدود باند پیشنهاد شده است، که بسیار ساده تر از روش گسترش تابع موج کروی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In chapter a novel optimal UWB shaping pulse design algorithm based on prolate spheroidal wave functions is described.
[ترجمه گوگل]در فصل یک الگوریتم طراحی پالس شکل دهی بهینه UWB بر اساس توابع موج کروی پرولات توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]در فصل یک الگوریتم بهینه برای شکل گیری الگوریتم طراحی پالس بر مبنای توابع موج prolate spheroidal توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The general equation of heat transfer in the stationary state is solved for four special forms of bodies, namely, plane, circular cylinder, sphere, and prolate spheroid.
[ترجمه گوگل]معادله کلی انتقال حرارت در حالت ساکن برای چهار شکل خاص اجسام به نام های صفحه، استوانه دایره ای، کره و کروی پرولاتی حل شده است
[ترجمه ترگمان]معادله عمومی انتقال گرما در حالت ساکن برای چهار شکل خاص از بدن یعنی صفحه، سیلندر مدور، کره، و prolate spheroid حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This paper presents a full wave analysis of electromagnetic (EM)field distribution inside a dielectric prolate spheroidal human head model.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تحلیل موج کامل از توزیع میدان الکترومغناطیسی (EM) در داخل یک مدل سر کروی کروی انسان دی‌الکتریک پرولات ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک تحلیل موج کامل از توزیع میدان الکترومغناطیسی (EM)در درون یک مدل سر انسان spheroidal dielectric ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشیده شده (صفت)
graphic, prolate

دراز (صفت)
long, lengthy, prolix, linear, lengthwise, oblong, prolate, verbose, longish

دوک وار (صفت)
prolate, spindly

تخصصی

[زمین شناسی] کشیده - گسترده یا کشیده شده در مسیر خط متصل کننده قطب ها؛ به عنوان مثال "prolate pollen" که قطرهای استوایی آن بسیار کوتاه تر از اندازه از قطب تا قطب آن است.
[ریاضیات] کشیده

انگلیسی به انگلیسی

• elongated at the poles, lengthened along the polar axis (mathematics)

پیشنهاد کاربران

بپرس