projectile

/prəˈdʒektəl//prəˈdʒektaɪl/

معنی: موشک، پرتابه، مرمی، جسم پرتاب شونده
معانی دیگر: ویژه ی پرتاب کردن به جلو، وابسته به پیش افکنی، پرتابی، افکنشی، پرتابشی، گلوله (سلاح آتشین)، پرانه، اژدر، گرهه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an object that is thrown, fired, or impelled by an outside force or weapon.
مترادف: missile
مشابه: arrow, bullet, dart, lead, shot, torpedo

- Cannonballs and other projectiles were fired from the ship.
[ترجمه امین] گلوله های توپ و گلوله های دیگر از کشتی شلیک شدند.
|
[ترجمه گوگل] گلوله های توپ و سایر گلوله ها از کشتی شلیک می شد
[ترجمه ترگمان] گلوله های توپ و دیگر گلوله ها از کشتی اخراج شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The unruly students threw various projectiles whenever the teacher turned his back.
[ترجمه گوگل] دانش آموزان سرکش هر وقت معلم پشت می کرد گلوله های مختلف پرتاب می کردند
[ترجمه ترگمان] دانشجویان یاغی هر وقت که معلم پشتش را برگرداند گلوله های گوناگون پرتاب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: causing to move forward; impelling.
مشابه: driving, impelling, motor, propellent, propulsive

- projectile force
[ترجمه گوگل] نیروی پرتابه
[ترجمه ترگمان] نیرو شلیک می کند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: capable of being impelled.
مشابه: driven, impulsive, protrusile

جمله های نمونه

1. projectile energy
انرژی پیش پرتابی

2. a projectile following a point-blank trajectory
پرتابه ای با مسیر مستقیم

3. The second projectile exploded after hitting a tank.
[ترجمه گوگل]گلوله دوم پس از اصابت به یک تانک منفجر شد
[ترجمه ترگمان]گلوله دوم بعد از برخورد با تانک منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A pea-sized projectile is hurtled into a target at speeds of up to sixteen thousand miles an hour.
[ترجمه گوگل]پرتابه ای به اندازه نخود با سرعتی تا 16 هزار مایل در ساعت به سمت هدف پرتاب می شود
[ترجمه ترگمان]گلوله ای که به اندازه یک نخود سبز با سرعت به سمت هدف پرتاب می شود به سرعت در ساعت شانزده هزار مایل در ساعت حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The projectile was imperfectly aimed but exploded in Verdun, smashing down part of the Archbishop's palace.
[ترجمه گوگل]پرتابه ناقص هدف قرار گرفت اما در وردون منفجر شد و بخشی از کاخ اسقف اعظم را در هم شکست
[ترجمه ترگمان]گلوله به طور ناقص به هدف اصابت قرار گرفت، اما در وردن منفجر شد، و قسمتی از کاخ اسقف اعظم را درهم شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The firing data of projectile were computed by external trajectory procedure.
[ترجمه گوگل]داده های شلیک پرتابه با روش مسیر بیرونی محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]داده های شلیک گلوله توسط فرآیند خط سیر خارجی محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new projectile is non-removable, regardless of the properties of the bullet that passed through the vortex to create it.
[ترجمه گوگل]پرتابه جدید بدون توجه به خصوصیات گلوله ای که برای ایجاد آن از گرداب عبور کرده است، قابل جابجایی نیست
[ترجمه ترگمان]گلوله جدید بدون در نظر گرفتن ویژگی های گلوله ای که از میان گرداب به منظور ایجاد آن عبور می کند، قابل جابجایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The trajectory correction projectile model using impulse was established.
[ترجمه گوگل]مدل پرتابه تصحیح مسیر با استفاده از ضربه ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]مدل خط سیر انتقال خط سیر با استفاده از تکانه برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We find that the drag force of the projectile in the rising process can be well described by adding a viscous damping and a bulk frictional force.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که نیروی پسا پرتابه در فرآیند بالا آمدن را می توان با افزودن یک میرایی چسبناک و یک نیروی اصطکاک توده به خوبی توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]ما متوجه می شویم که نیروی درگ در فرآیند رو به افزایش را می توان با اضافه کردن یک میرایی ویسکوز و یک نیروی اصطکاکی جزیی توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Armour-piercing projectile is subjected to the action of powder gas pressure and acceleration overload during launch in bore.
[ترجمه گوگل]پرتابه سوراخ کننده زره در حین پرتاب در سوراخ تحت تأثیر فشار گاز پودر و اضافه بار شتاب قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]؟ گلوله ای که در نتیجه اصابت گلوله قرار می گیرد، تحت فشار قرار گرفتن فشار گاز و افزایش بار اضافی در طول پرتاب در طول پرتاب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new FST electrothermal launch technology can accelerate projectile to extremely high velocity, and has extremely high energy utilization ratio.
[ترجمه گوگل]فناوری پرتاب الکتروترمال جدید FST می تواند پرتابه را تا سرعت بسیار بالا شتاب دهد و نسبت مصرف انرژی بسیار بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]فن آوری راه اندازی روشن (F [ ST ] می تواند projectile را به سرعت بسیار بالا سرعت بخشد، و نسبت بهره برداری انرژی بسیار بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, it is unlikely that the projectile launched was a satellite.
[ترجمه گوگل]بنابراین بعید است که پرتابه پرتاب شده یک ماهواره بوده باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بعید است که موشک پرتاب شده یک ماهواره باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six months for the projectile to encyst before the knees can be opened safely.
[ترجمه گوگل]شش ماه قبل از اینکه زانوها به طور ایمن باز شوند، پرتابه متورم شود
[ترجمه ترگمان]شش ماه برای اصابت گلوله به encyst قبل از اینکه زانو به صورت ایمن باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Recently, I heard a projectile whiz past my ear again.
[ترجمه گوگل]اخیرا دوباره صدای تپش پرتابه ای از کنار گوشم شنیدم
[ترجمه ترگمان] اخیرا، صدای شلیک گلوله از گوشم شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موشک (اسم)
ballistic missile, missile, rocket, projectile

پرتابه (اسم)
shot, ballistic missile, missile, rocket, projectile

مرمی (اسم)
shell, bullet, projectile

جسم پرتاب شونده (اسم)
projectile

تخصصی

[عمران و معماری] پرتابه - پرتاب شده - گلوله
[نساجی] پروژکتایل - پرتابی - پرتاب شونده
[ریاضیات] پرتابه (گلوله)

انگلیسی به انگلیسی

• piece of ammunition that is fired into the air (such as a missile, rocket, bullet, shell, etc.)
capable of being fired or launched into the air; impelling, pushing forward, driving forward
a projectile is an object that is fired from a gun or other weapon; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: An object thrown into the air with great force; a missile 🚀
🔍 مترادف: Missile
✅ مثال: The scientist studied the trajectory of the projectile to understand its path.
NOUN
۱ ) موشک
۲ ) گلوله ( سلاح آتشین )
MEANING:
formal
- a missile designed to be fired from a gun
- an object that is thrown or fired, esp. from a weapon
- an object that is thrown at someone or is fired from a gun or other weapon, such as a bullet, stone, or shell
...
[مشاهده متن کامل]

- A projectile is an object that is fired from a gun or other weapon
💠 Are Houthi Red Sea attacks hurting Israel and disrupting global trade?
. . .
The Houthis attack ships in one of the busiest maritime routes as they demand Israel to end its brutal war in Gaza.
. . .
They have seized and kept in their ports a commercial vessel, they have attacked several more trade ships carrying everything from vehicles to foodstuffs, and the Pentagon claims some of their projectiles were travelling in the direction of US warships before being shot down.

مرمی فشنگ
projectile ( فیزیک )
واژه مصوب: پرتابه 2
تعریف: هر جسمی که براثر عاملی خارجی پرتاب شده باشد و با لَختی خود به حرکت ادامه دهد
جهنده
پرتابه

بپرس