اعمال کردن
جلو آمدن
با تلاش به نمایش گذاشتن
با تلاش دیدن
I can't project my spirit out
هر کار می کنم روح خودمو نمیبینم ( اینجا می خواسته روح خودشو با زور ببینه )
با تلاش دیدن
هر کار می کنم روح خودمو نمیبینم ( اینجا می خواسته روح خودشو با زور ببینه )
ساختن، با تلاش ایجاد کردن