1. The situation was becoming progressively more difficult.
[ترجمه گوگل]وضعیت به تدریج سخت تر می شد
[ترجمه ترگمان]اوضاع به تدریج دشوارتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوضاع به تدریج دشوارتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her health has been declining progressively for several months.
[ترجمه گوگل]سلامتی او چند ماه است که به تدریج رو به کاهش بوده است
[ترجمه ترگمان]سلامت او به تدریج به مدت چند ماه کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلامت او به تدریج به مدت چند ماه کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My eyesight has got progressively worse over the years.
[ترجمه گوگل]بینایی من در طول سال ها به تدریج بدتر شده است
[ترجمه ترگمان]بینایی من در طول سال ها به تدریج بدتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بینایی من در طول سال ها به تدریج بدتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His eyesight is becoming progressively worse.
[ترجمه گوگل]بینایی او به تدریج بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]بینایی او به تدریج بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بینایی او به تدریج بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Renewable energy will become progressively more important as time goes on.
[ترجمه گوگل]انرژی های تجدیدپذیر با گذشت زمان به تدریج اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]انرژی تجدید پذیر به تدریج با گذشت زمان مهم تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انرژی تجدید پذیر به تدریج با گذشت زمان مهم تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The problem became progressively worse.
[ترجمه گوگل]مشکل به تدریج بدتر شد
[ترجمه ترگمان]مشکل به تدریج بدتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل به تدریج بدتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Legislation progressively reduced the number of situations in which industrial action could be taken.
[ترجمه گوگل]قانون به تدریج تعداد موقعیت هایی را که در آن اقدامات صنعتی انجام می شد کاهش داد
[ترجمه ترگمان]قانون به تدریج تعداد موقعیت هایی را کاهش می دهد که در آن اقدام صنعتی می توان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانون به تدریج تعداد موقعیت هایی را کاهش می دهد که در آن اقدام صنعتی می توان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Central authority has been progressively weakened since the outbreak of the civil war.
[ترجمه گوگل]قدرت مرکزی از زمان شروع جنگ داخلی به تدریج تضعیف شده است
[ترجمه ترگمان]از زمان آغاز جنگ داخلی، قدرت مرکزی تدریجا تضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از زمان آغاز جنگ داخلی، قدرت مرکزی تدریجا تضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Food Safety Act will progressively impact on the way food businesses operate.
[ترجمه گوگل]قانون ایمنی مواد غذایی به تدریج بر نحوه فعالیت مشاغل مواد غذایی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]قانون ایمنی غذا به طور فزاینده ای بر نحوه فعالیت شرکت های غذایی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانون ایمنی غذا به طور فزاینده ای بر نحوه فعالیت شرکت های غذایی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The satiety index decreased progressively from boiled potatoes to french fries to potato chips.
[ترجمه گوگل]شاخص سیری به تدریج از سیب زمینی آب پز گرفته تا سیب زمینی سرخ کرده و چیپس سیب زمینی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]شاخص سیری دریا به تدریج از سیب زمینی های آب پز گرفته تا سیب زمینی سرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاخص سیری دریا به تدریج از سیب زمینی های آب پز گرفته تا سیب زمینی سرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Our particular strength is that we have progressively focused into areas of specialisation including pharmaceuticals and fine chemicals.
[ترجمه گوگل]نقطه قوت خاص ما این است که به تدریج در زمینه های تخصصی از جمله داروسازی و مواد شیمیایی خوب تمرکز کرده ایم
[ترجمه ترگمان]قدرت ویژه ما این است که به طور فزاینده ای به حوزه های تخصصی از جمله مواد شیمیایی و مواد شیمیایی خوب تمرکز کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قدرت ویژه ما این است که به طور فزاینده ای به حوزه های تخصصی از جمله مواد شیمیایی و مواد شیمیایی خوب تمرکز کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Renal function also progressively deteriorates during high dose therapy, leading to both oliguria and electrolytes disturbances.
[ترجمه گوگل]عملکرد کلیه نیز در طول درمان با دوز بالا به تدریج بدتر می شود که منجر به الیگوری و اختلالات الکترولیت می شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد Renal نیز به تدریج در طول درمان با دوز بالا از بین می رود و منجر به آشفتگی های both و الکترولیت ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عملکرد Renal نیز به تدریج در طول درمان با دوز بالا از بین می رود و منجر به آشفتگی های both و الکترولیت ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Meeting these attainable short-term goals and progressively crossing them off the list can provide an important sense of achievement and reinforcement.
[ترجمه گوگل]دستیابی به این اهداف کوتاه مدت قابل دستیابی و حذف تدریجی آنها از فهرست می تواند حس مهمی از موفقیت و تقویت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]برآورده کردن این اهداف کوتاه مدت و دستیابی تدریجی آن ها به این اهداف می تواند حس مهمی از موفقیت و تقویت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برآورده کردن این اهداف کوتاه مدت و دستیابی تدریجی آن ها به این اهداف می تواند حس مهمی از موفقیت و تقویت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. People will find it progressively difficult to meet their basic need for cooking energy.
[ترجمه گوگل]رفع نیاز اساسی خود به انرژی پخت و پز برای مردم به تدریج دشوار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]افرادی که نیازهای اولیه خود برای پخت وپز را برطرف می کنند، به تدریج آن را مشکل می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افرادی که نیازهای اولیه خود برای پخت وپز را برطرف می کنند، به تدریج آن را مشکل می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The visiting locomotives will progressively arrive during the Steam Festival and after a test run will be used on weekend passenger services.
[ترجمه گوگل]لوکوموتیوهای بازدید کننده به تدریج در طول جشنواره استیم وارد می شوند و پس از اجرای آزمایشی در خدمات مسافری آخر هفته استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]لوکوموتیو مهمان ها به تدریج در طول جشنواره بخار وارد خواهد شد و پس از اجرای آزمایشی در خدمات مسافران آخر هفته استفاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لوکوموتیو مهمان ها به تدریج در طول جشنواره بخار وارد خواهد شد و پس از اجرای آزمایشی در خدمات مسافران آخر هفته استفاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید