1. The banding system is a move towards progressive taxation, which I welcome.
[ترجمه گوگل]سیستم باندینگ حرکتی به سمت مالیات تصاعدی است که من از آن استقبال می کنم
[ترجمه ترگمان]سیستم banding حرکتی بسوی مالیات تدریجی است که من از آن استقبال می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستم banding حرکتی بسوی مالیات تدریجی است که من از آن استقبال می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Under progressive taxation your amount of thriving is diminished, to support welfare recipients, which if you yourself are on, then you lose the right to fail or thrive on your own merits.
[ترجمه گوگل]تحت مالیات تصاعدی، میزان شکوفایی شما برای حمایت از دریافتکنندگان رفاه کاهش مییابد، که اگر خودتان از آن استفاده کنید، آنگاه حق شکست یا پیشرفت بر اساس شایستگیهای خود را از دست خواهید داد
[ترجمه ترگمان]تحت مالیات پیشرو، میزان رونق اقتصادی کاهش می یابد و به دریافت کنندگان رفاهی کمک می کند، که اگر شما در آن هستید، آن وقت حق شکست یا پیشرفت در شایستگی خود را از دست می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحت مالیات پیشرو، میزان رونق اقتصادی کاهش می یابد و به دریافت کنندگان رفاهی کمک می کند، که اگر شما در آن هستید، آن وقت حق شکست یا پیشرفت در شایستگی خود را از دست می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In all, these arguments for more progressive taxation seem weak.
[ترجمه گوگل]در مجموع، این استدلال ها برای مالیات تصاعدی بیشتر ضعیف به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این استدلال ها برای اخذ مالیات پیشرو ضعیف به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این استدلال ها برای اخذ مالیات پیشرو ضعیف به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is a case for progressive taxation, since the well-off can afford to pay more even as a percentage of income.
[ترجمه گوگل]یک مورد برای مالیات تدریجی وجود دارد، زیرا افراد ثروتمند می توانند حتی به عنوان درصدی از درآمد بیشتر بپردازند
[ترجمه ترگمان]یک مورد برای مالیات پیشرو وجود دارد، زیرا رفاه می تواند حتی به عنوان درصد درآمد هم پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مورد برای مالیات پیشرو وجود دارد، زیرا رفاه می تواند حتی به عنوان درصد درآمد هم پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Unfortunately, Democrats think that progressive taxation has desirable redistributive effects with few adverse economic effects.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، دموکراتها فکر میکنند که مالیات تصاعدی دارای اثرات بازتوزیعی مطلوب با اثرات اقتصادی نامطلوب است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، دموکرات ها فکر می کنند که مالیات پیشرو اثرات توزیع مجدد مطلوبی را با چند تاثیر منفی اقتصادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، دموکرات ها فکر می کنند که مالیات پیشرو اثرات توزیع مجدد مطلوبی را با چند تاثیر منفی اقتصادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Probably the most important policy tool used in terms of the vacant or unused land in Brazil is what is referred to a "progressive taxation on vacant or unused land".
[ترجمه گوگل]احتمالاً مهمترین ابزار سیاستی مورد استفاده در مورد زمینهای خالی یا بلااستفاده در برزیل همان چیزی است که به «مالیات تدریجی بر زمینهای خالی یا بلااستفاده» گفته میشود
[ترجمه ترگمان]احتمالا مهم ترین ابزار سیاسی مورد استفاده در این سرزمین خالی و خالی در برزیل، آن چیزی است که به \"مالیات تدریجی بر روی زمین های خالی و خالی\" اطلاق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احتمالا مهم ترین ابزار سیاسی مورد استفاده در این سرزمین خالی و خالی در برزیل، آن چیزی است که به \"مالیات تدریجی بر روی زمین های خالی و خالی\" اطلاق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Now Smith had rather little to say about whether this impartial spectator favored progressive taxation.
[ترجمه گوگل]اکنون اسمیت در مورد اینکه آیا این تماشاگر بیطرف طرفدار مالیاتهای تصاعدی است یا نه، حرف چندانی برای گفتن نداشت
[ترجمه ترگمان]اکنون اسمیت کم مانده بود بگوید که آیا این تماشاچی بی طرف خواهان اخذ مالیات تدریجی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون اسمیت کم مانده بود بگوید که آیا این تماشاچی بی طرف خواهان اخذ مالیات تدریجی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many of these changes have been directly related to progressive taxation, transfer payments and high levels of employment.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این تغییرات مستقیماً با مالیات تصاعدی، پرداخت های انتقالی و سطوح بالای اشتغال مرتبط بوده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این تغییرات به طور مستقیم مربوط به مالیات تدریجی، پرداخت پول و سطح بالای اشتغال بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این تغییرات به طور مستقیم مربوط به مالیات تدریجی، پرداخت پول و سطح بالای اشتغال بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. QUESTION FROM ERIK DONNELLA: Would you explain a little bit about why a federal sales tax is a bad idea, and what the social value is of a graduated income tax and progressive taxation scheme?
[ترجمه گوگل]پرسش از اریک دونلا: آیا میتوانید کمی در مورد اینکه چرا مالیات بر فروش فدرال ایده بدی است و ارزش اجتماعی مالیات بر درآمد مدرج و طرح مالیات تصاعدی چیست توضیح میدهید؟
[ترجمه ترگمان]سوال از erik DONNELLA: آیا شما کمی درباره اینکه چرا مالیات فروش فدرال یک ایده بد است توضیح می دهید، و چه ارزش اجتماعی از مالیات بر درآمد و طرح مالیات تدریجی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوال از erik DONNELLA: آیا شما کمی درباره اینکه چرا مالیات فروش فدرال یک ایده بد است توضیح می دهید، و چه ارزش اجتماعی از مالیات بر درآمد و طرح مالیات تدریجی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What vertical equity principle applies optimal personal income taxation system is confronted with choosing tax base and the progressive degree of Progressive Taxation.
[ترجمه گوگل]آنچه که اصل عدالت عمودی در سیستم مالیات بر درآمد شخصی بهینه اعمال می شود، با انتخاب پایه مالیاتی و درجه تصاعدی مالیات تصاعدی مواجه است
[ترجمه ترگمان]چه اصل برابری عمودی اعمال مالیات بر درآمد شخصی بهینه را اعمال می کند و با انتخاب پایه مالیاتی و میزان تدریجی مالیات پیشرو مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه اصل برابری عمودی اعمال مالیات بر درآمد شخصی بهینه را اعمال می کند و با انتخاب پایه مالیاتی و میزان تدریجی مالیات پیشرو مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. PNHP believes this program should be financed by truly progressive taxation.
[ترجمه گوگل]PNHP معتقد است که این برنامه باید با مالیات واقعاً تصاعدی تأمین شود
[ترجمه ترگمان]PNHP معتقد است که این برنامه باید با مالیات واقعا مترقی تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]PNHP معتقد است که این برنامه باید با مالیات واقعا مترقی تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With this in mind, examine the protective tariffs, subsidies, guaranteed profits, guaranteed jobs, relief and welfare schemes, public education, progressive taxation, free credit, and public works.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن این موضوع، تعرفه های حمایتی، یارانه ها، سود تضمینی، مشاغل تضمینی، طرح های امدادی و رفاهی، آموزش عمومی، مالیات تصاعدی، اعتبار رایگان و کارهای عمومی را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، تعرفه های حمایتی، یارانه ها، سود تضمین شده، مشاغل تضمین شده، برنامه های رفاهی و رفاهی، آموزش عمومی، مالیات پیشرو، اعتبار آزاد و کاره ای عمومی را مورد بررسی قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، تعرفه های حمایتی، یارانه ها، سود تضمین شده، مشاغل تضمین شده، برنامه های رفاهی و رفاهی، آموزش عمومی، مالیات پیشرو، اعتبار آزاد و کاره ای عمومی را مورد بررسی قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The "egalitarian" Japan was a creature of the 1970s, with its progressive taxation, redistribution of wealth, subsidies and the dampening of competition through regulation.
[ترجمه گوگل]ژاپن "برابرخواه" مخلوق دهه 1970 بود، با مالیات تدریجی، توزیع مجدد ثروت، یارانه ها و کاهش رقابت از طریق مقررات
[ترجمه ترگمان]ژاپن که طرفدار تساوی بود، در دهه ۱۹۷۰ موجودی بود، با مالیات پیشرو، توزیع مجدد ثروت، سوبسیدها و the رقابت از طریق مقررات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژاپن که طرفدار تساوی بود، در دهه ۱۹۷۰ موجودی بود، با مالیات پیشرو، توزیع مجدد ثروت، سوبسیدها و the رقابت از طریق مقررات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The answer is to build an alternative party which campaigns for a welfare state, progressive taxation and opposition to neo-liberalism.
[ترجمه گوگل]پاسخ، ایجاد یک حزب جایگزین است که برای دولت رفاه، مالیات مترقی و مخالفت با نئولیبرالیسم مبارزه می کند
[ترجمه ترگمان]پاسخ این است که یک حزب جایگزین بسازیم که برای وضعیت رفاهی، اخذ مالیات پیشرو و مخالفت با neo - مبارزه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاسخ این است که یک حزب جایگزین بسازیم که برای وضعیت رفاهی، اخذ مالیات پیشرو و مخالفت با neo - مبارزه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید