این ماشین تنظیم شده است که خود به خود به کار بیافتد.
پیشنهاد کاربران
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامهنوشته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmeneveshte • ⚫ آمیخته از: برنامه نوشتن ( program ) و �اسم مفعول� ( ed ) ... [مشاهده متن کامل]
• ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی • ⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
تنظیم شده، طراحی شده با هدفی خاص
برنامه مند یا قاعده مند
خود به خود/خودکار
منظم
برنامه ریزی شده - مثل ویژگی های یک ماشین بدون سرنشین
فطری، سرشتی، ذاتی ( در روانشناسی، زیست شناسی و علوم مربوط به رفتار حیوان و انسان )